یک شخص برای ملاقات با پادشاه و سلطان تلاش زیادی میکند تا بلکه بتواند حوائج و خواستههای خودش را بیان کند. او خوب میداند که سلطان کاملا به حرف هایش گوش میدهد و به درخواستش جامه عمل میپوشاند.
الان موقع ملاقات با سلطان و پادشاه و حاکم است. بله، الان وقت ملاقات برای ما لحاظ شده است. حالا نوبت گفتن حوائج است. وقت بیان مشکلات است. وقت شنیدن راه حل است؛ البته باید بگویم کار درست این است که قبل از اینکه آدم درخواست وام کند، باید اول وام قبلی را تسویه کند، بعد درخواست وام جدید بدهد، لذا ما اول باید شکر نعمات گذشته را به جا بیاوریم (با خواندن دعاها و اعمالی که وارد است) تا حداقل بخشی از نعمتهای خداوند را شکرگزاری کرده باشیم، بلکه با درخواست بعدی ما موافقت بشود.
نداشتن سوءپیشینه شرط دیگر قبول کردن درخواست هاست، لذا با طلب عفو و بخشش از درگاه سلطان و حاکم و تقاضای پاک کردن سابقه بد، میتوان این سوءپیشینه را محو کرد. حالا وقت خواهش است؛ مثل یک بچه که دل مادر و پدر را با گریه خود میلرزاند تا او را از دریای محبتشان، سیراب کنند.
حالا وقتش رسیده است که خود را در بین عاشقان و دوستداران حضرت عشق و حاکم عادل و کریم، مخفی کنیم و با صدای بلند حاجت خودمان را بخواهیم، بلکه صدای ما در بین عاشقان حقیقی او ذوب شود و بالا برود تا به راحتی مهر تایید زیر نامه مان بخورد.
شب قدر، چه نام جذابی! واقعا چرا خدا چنین وقت محترمی را در شب قرار داد؟ چرا وقت دیگری را برای ملاقات برایمان انتخاب نکرد؟
شاید برای این است که همان طور که شب، چهره واضح و آشکار و رنگین شهر را در خود مخفی میکند، میتواند چهره شکسته و ناراحت ما را هم از چشم دیگران مخفی کند.
هرچند ما دربرابر او این طور نبودیم و به راحتی کارهایی را انجام دادیم که او مخالف بود. شاید برای آن است که به ما بفهماند خورشید حقیقی آسمانمان در شب پدیدار میشود و...
خداوندا! ما آمده ایم تا با تو صحبت کنیم و حوائجمان را بگوییم و درخواست محو کردن گناهانمان را مطرح کنیم، ولی دستمان خالی است و توشهای برای این وقت عزیز نداریم. ناگهان اشارهای از خداوند به ما میرسد؛ امشب شب ضربت خوردن یکی از عاشقان من است.
خدایا! شکرت که راه را در این وقت به ما نشان دادی و دوباره به ما فهماندی که اگر خواستیم التماسی به درگاهت کنیم، باید اول در این خانه را بزنیم. خدایا! ممنونم که هیچ گاه این بنده گنهکارت را در هیچ لحظهای فراموش نکردی.
در آخر از تو برای این شب، خواستهای دارم؛ خدایا! مرا در این ماه به برکتهای سحرهایش، آگاه کن و دلم را با روشنی انوارش روشنی بخش و تمام اعضایم را به پیروی از آثارش بگمار به نورت،ای نوربخش دلهای عارفان! (دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان)