سیده نعیمه زینبی | شهرآرانیوز؛ حکایت این روزهای «خانه ملک» یک قصه پرغصه است. دیرزمانی است حضور هنرمندان در این خانه تاریخی تبدیل به یک نقطه عطف برای خانه و ساکنانش شده است؛ حلقه وصلی میان هنرمندان صنایع دستی و مردم که به نقطه قوت خیابان ارگ بدل شده است.
اما از چندی قبل، اخباری به گوش میرسد که باعث نگرانی است. تبدیل طبقه بالای این خانه زیبا و تاریخی به ساختار اداری، این مرکز هنری را که جای خود را میان مردم باز کرده، از محوریت گردشگری و هنری خارج میکند؛ مسئلهای که حتی حضور اداره معاونت صنایع دستی میراث فرهنگی هم آن را جبران نمیکند.
این موضوع، هنرمندانی را نیز که پس از دو سال رکود در کار و زندگی پس از فروکش کردن تب کرونا، به اندک رونق ایجادشده دل خوش کرده بودند، نگران کرده است. در این باره با مدیر روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی خراسان رضوی گفتگو میکنیم، هرچند پاسخ قانع کنندهای دریافت نمیکنیم.
این روزها اگر وارد خانه ملک شوید، صدای دریل که درحال سوراخ کردن یکی از دیوارها و آجرهای این خانه تاریخی است، از طبقه بالا به گوش میرسد. این صدا نه تنها آرامش محیط را به هم میریزد، که در دل هنرمندان نیز طوفانی به پا کرده است.
حتی اگر حرفی بینشان رد و بدل نشود، میتوان فهمید که از آینده این خانه تاریخی بیم دارند. در این ساختمان، پیش از این، فقط میز کار هنرمندان قرار داشت، ولی اکنون باید سر و شکل اداری بگیرد و نصب داکتها و سیم کشیها نیازمند ایجاد تغییرات در یک بنای میراثی است.
در طبقه بالای خانه ملک، هیچ خبری جز به هم ریختگی نیست. میزهای اداری و کارگرانی که میروند و میآیند، باعث نگرانی هستند. چهره متفاوتی از این خانه تاریخی که پیش از این برای تهیه گزارش بارها به آن قدم گذاشته ایم و با هنرمندان مختلف در آن هم کلام شده ایم، پیش رویمان است.
وضعیت خانه ملک، آخرین وضعیت خانه تاریخی داروغه را برایمان زنده میکند؛ خانهای که فقط از صحن و سرای آن میتوان بازدید کرد و فضاهای مسقف آن هر کدام به بهانهای بسته است. پیش از این بارها از بازدید خانه تاریخی توکلی ناامید بازگشته ایم. تبدیل این خانه به اداره، سرنوشتی قابل پیش بینی را برای آن رقم میزند.
تعداد خانههای تاریخی در مشهد که بتواند مورد استفاده عموم قرار بگیرد، بسیار اندک است و خانه ملک که در بافت تاریخی خیابان ارگ قرار دارد، از این جهت موقعیتی ویژه است.
کارگاه سفال و سرامیک در جایی واقع بوده است که به احتمال زیاد آبدارخانه خواهد شد. پورسمنانی هنرمندی است که وسایلش را یک گوشه جمع کرده است تا فضای کارش را در اختیار آبدارخانه قرار بدهد. او حدود یک سال است اینجا حضور دارد و تجربه این جابه جایی را پیش از این در مجتمع امام رضا (ع) که زیر نظر اداره ارشاد بود، داشته است.
اکنون نیز در بحبوبه کرونا، فضایی را در اختیارش قرار داده اند که تازه رونق گرفته، ولی با چالشهای تازه روبه روست.
در یکی از روزهای کاری که او مثل همیشه به خانه ملک آمده، متوجه وسایل اداری شده است. میپرسیم: کسی پیش از آن به شما توضیحی نداد؟ ادامه میدهد: نه. یک روز دیدیم که وسایل آوردند و گذاشتند. هنرمندان هم که عرصه را تنگ دیدند، وسایلشان را جمع کردند.
الان هم اگر کابینتها را بیاورند، من مجبور میشوم وسایلم را از آنجا بیرون ببرم.
او درباره ارتباطی که میان هنرمند و مردم شکل گرفته است، میگوید: عید نوروز امسال پس از فروکش کردن کرونا حضور مردم چشمگیر بود. تعداد افرادی که از این محل بازدید کردند، خیلی خوب بود.
هنرمندان قالی باف و سازنده ساز و دیگر ساکنان مستقر در طبقه بالا بوده و اکنون آنجا را ترک کرده اند. پور سمنانی ادامه میدهد: با ما هم جوری رفتار میکنند که از آنجا برویم. من باید کارگاه سفال داشته باشم، نه میز سفال. وقتی این فضا از من گرفته شود، مجبور میشوم به جای دیگر بروم و اگر از پس اجاره برنیایم، کارگاه را جمع کنم.
او درباره چگونگی حضورش در خانه ملک نیز توضیح میدهد: افرادی که در خانه ملک حضور داشته اند، دارای مدرک از میراث فرهنگی هستند و صلاحیت هنری شان تأیید شده است.
اسفیدانی یکی دیگر از هنرمندانی است که سابقه دیرینهای در خانه ملک دارد. او جزو نسل اول کسانی است که در خانه ملک، میز هنرش را گسترده است. اما حالا او نیز وسایلش را جمع کرده و از خانه قدیمی اش نقل مکان کرده و یکی از گلایه هایش این است که پس از سالها حضور در این خانه، کسی سراغ او را نگرفته است.
او ادامه میدهد: قسمت پایین خانه ملک را به هنرمندان اختصاص داده اند، ولی فضایی وجود ندارد که هنرمندان بخواهند کار کنند. اکنون شرایطی درست کرده اند که هنرمندان فضای کافی برای کار ندارند و حتی دیگر اجازه استفاده از پارکینگ را هم نمیدهند.
نگذاشتن جلسهای برای توجیه هنرمندان و نبود همفکری برای اجرای این برنامه، یکی دیگر از گلایههای هنرمندان است. اسفیدانی میگوید: کاش حداقل از قبل اطلاع داده میشد. به هیچ کدام از ما نگفتند که قرار است وسایلمان را جابه جا کنند.
اینکه فضای خانه ملک از هنرمندان پس گرفته شده، ولی جای دیگری به آنها اختصاص داده نشده است، جای سؤال دارد. آنچه این هنرمند از آن گلایه میکند، نبود جایی دیگر برای حضور هنرمندانی است که تا کنون نیز به قدر کافی به حاشیه رانده شده اند.
آنچه او نقل میکند و روایتش را از زبان دیگر هنرمندان نیز شنیدیم، مشکلات مالی میراث است که منجر به تخلیه ملک استیجاری شان و انتقال کارمندان به این مکان شده است؛ یک روایت یک خطی با داستانهای بسیار زیاد که موجهای متلاطمی را در زندگی هنرمندان خانه ملک ایجاد کرده است.
اسفیدانی میگوید: خانه ملک تبدیل به جایی شده بود که در آن، ارتباط میان هنرمندان و مردم شکل گرفته بود و ازآنجاکه هنرمندان به صورت مستقیم مشغول اجرای هنرشان بودند، این مکان منحصر به فرد شده بود.
حیات هنرهای اصیل ایرانی اسلامی مانند میناکاری، تذهیب و... به حمایتی که از آنها میشود، بستگی دارد. اگر این هنرها در معرض نگاه و آشنایی قرار نگیرند، خیلی زود بساطشان جمع میشود.
البته این نخستین باری نیست که هنرمندان از این خانه بیرون رانده میشوند. پیش از این در دهه ۸۰ هم این اتفاق افتاده و آن زمان با همراهی رسانهها این اقدام ختم به خیر شده است.
اسفیدانی سالهای ۸۵ تا ۹۰ را دوران اوج حمایت از هنرمندان میداند. پس از این سالها تنها امکاناتی که در اختیار هنرمندان قرار داده شد، فضایی بود که در آن استقرار داشتند.
اقتصاد هنر در دوران کنونی رونقی ندارد و همین مسئله باعث شده است پرداخت اجاره بها برای آنها کار دشواری باشد. گاهی یک ضربه کوچک میتواند موج بزرگی ایجاد کند که پیامدهای آن از اختیار همه خارج شود؛ مسئلهای مانند اختصاص یک طبقه از یک خانه تاریخی به هنرمندان و پس گرفتن آن از همان ضربههایی است که نتایجی قابل پیش بینی دارد.
نوری هنرمندی است که پیش از این برای حضور در خانه ملک چندین بار درخواست داده تا بالاخره پذیرفته شده است. او سه سال پیش از شیوع کرونا را به خاطر دارد که از شرایط خانه ملک راضی بوده است. اما سایه شوم کرونا بر کسب و کار آنها نیز سایه انداخت تا رونق از بازارشان برود.
حالا پس از دو سال و اندی که شرایط کاری به حالت طبیعی بازگشته است، با مسئله انتقال هنرمندان روبه رو هستند. هنر او کار روی پارچه است که با شرایطی که تازه به وجود آمده مجبور به ترک مجموعه شده است.
او میگوید: جایی برای نشستن نبود و مجبور شدم آنجا را ترک کنم. کارگاه سنگ نمیتواند کنار کارگاه پارچه باشد و باید هنرهایی که در کنار هم قرار میگیرند، با یکدیگر همخوانی داشته باشند.
نوری از هنرمندانی بوده که در طبقه بالا که قرار است ساختمان اداری شو د، مستقر بوده است و فروش کار، بازدید مردم و حضور گردشگران را از ویژگیهای مثبت حضور در خانه ملک میداند.
هنرمندانی که در همه جشنواره ها، ورکشاپها و نمایشگاهها در حاشیه کار حضور دارند تا به فضای آن رونق بدهند، اکنون احساس میکنند که حضورشان وسیلهای برای مسئولان است تا کار خود را راه بیندازند.
نوری پیش از این، کلاسهای رایگان برای هنرجویان علاقهمند در این فضای دنج و هنری برگزار کرده است. این هنرمند ادامه میدهد: به اعتبار خانه ملک خانوادهها برای حضور فرزندانشان سخت گیری نمیکردند.
معاونت میراث صنایع دستی که قرار است مشکلات هنرمندان را رفع کند، اکنون خود به یک معضل تبدیل شده است. آیا واقعا یک خانه تاریخی مانند خانه ملک باید به یک اداره تبدیل شود، آن هم در شهری مثل مشهد که تعداد خانههای تاریخی قابل بازدید آن برای مردم به تعداد انگشتان یک دست نمیرسد؟
در تماس تلفنی با مدیر روابط عمومی میراث، پاسخ درخوری دریافت نمیکنیم. مدیر روابط عمومی و امور فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، موضوع جایگزینی کادر اداری با هنرمندان را تکذیب میکند و میگوید: میراث قصد جابه جایی هنرمندان را ندارد و ما میخواهیم از ظرفیتهای خالی این مجموعه استفاده کنیم. ما قصد نداریم هنرمندان را جابه جا کنیم یا کاربری این خانه را تغییر بدهیم.
مسئلهای که مسعود رحمانی تکذیب میکند، موضوعی است که در عمل اتفاق افتاده و وضعیت کنونی خانه ملک آن را تأیید میکند. اصرار ما بر این موضوع که طبقه بالای خانه ملک برای تبدیل به بخش اداری تخلیه شده است، باعث میشود مدیر روابط عمومی میراث، ما را به بازدید از این خانه تاریخی دعوت کند تا از طرحهای توسعهای اداره کل میراث فرهنگی پرده بردارد.
او در پاسخ به نگرانی ما برای نصب داکت و سوراخ کاری در این خانه تاریخی میگوید: ما داکت استفاده میکنیم تا تخریب صورت نگیرد؛ در غیر این صورت باید دیوار سوراخ میشد و سیمها از داخل دیوار عبور میکرد.
اعتقاد رحمانی بر این است که تا کنون از ظرفیت خانه ملک به اندازه کافی استفاده نشده و گلایه هنرمندان به این دلیل است که فضای کاری شان کوچکتر شده است و اعتراض قشر هنرمند حاضر در این ساختمان را طبیعی میداند.
مسئلهای که هنوز حل نشده، تبدیل بخشی از خانه ملک به قسمت اداری است که باعث میشود بخشهایی از این ساختمان تاریخی از دسترس همه مردم خارج شود و مشکلات زیادی برای هنرمندان به وجود آورد.