گروه جامعه|به گزارش شهرآرانیوز؛ طلاق به معنی پایان شرعی و قانونی ازدواج و جداشدن همسران از یکدیگر است و در پی آن حقوق و تکالیف متقابلی که بین زوجین در هنگام ازدواج وجود داشته است، از میان میرود. طلاق معمولا وقتی اتفاق میافتد که استحکام رابطه زناشویی از بین میرود و میان زوجین ناسازگاری و تنش ایجاد میشود.
مقایسه آمارهای ثبت طلاق در خراسان رضوی نشاندهنده افزایش آمار طلاق است. براساس آمار اداره ثبت اسناد و املاک خراسان رضوی، میزان طلاق در این استان در سال ۱۳۹۹، ۱۹ هزار و ۵۵۸ نفر بوده که در سال ۱۴۰۰ به ۲۲ هزار و ۴۷ نفر رسیده است. متأسفانه این آمار در سه ماه نخست اول رشد ۴.۴۸درصدی داشته و میزان طلاق از ۴۸۶۴ به ۵۰۸۲ واقعه افزایش یافته است.
بنابراین، شناخت دلایل طلاق از مهمترین مسائل امروز است که باید به آن توجه شود. همچنین، جوانان باید قبل از ازدواج درخصوص نحوه ارتباط با یکدیگر و داشتن ارتباط سالم و زندگی موفق آموزش داده شوند.
گفتنی است با افزایش طلاق، مشکلات عاطفی ناشی از آن نیز بیشتر میشود، بنابراین باید به این مسئله توجه کرد.
در این خصوص، با فائقه رزاقی در زمینه طلاق و فشارهای روحی و روانی حاصل از آن گفتوگویی کردیم.
او می گوید: آنچه امروز در مسئله طلاق پررنگتر شده، آمادگی نداشتن افراد برای ازدواج است. نبود آمادگی، یعنی فرد هنوز شناختی از خود نداردو ایدئالها، آنچه که از زندگی میخواهد و آنچه که برای داشتن یک زندگی سالم نیاز است را نمیشناسند. فرد در میان اهداف خود گم شده است و تا زمانی که هدف مشخصی در زندگی ندارد، فکر میکند میتواند با هرکسی همراه شود. فردی که از ازدواج شناخت کافی ندارد، ازدواج را صرفا بهعنوان وسیلهای برای رسیدن به آمال و آرزوهایش میبیند.
وی افزود: حتی برخی از افرادی که فرایندهای آشنایی قبل از ازدواج را میگذرانند، به قصد آشناشدن و شناخت جلو نمیروند، بلکه به دلایلی از جمله اقتضای عواطف و فشارهای گروه همسالان وارد رابطه میشوند. این در شرایطی است که آمادگی ورود به رابطه عاطفی را ندارند. بنابراین وقتی این افراد وارد زندگی زوجی میشوند، چالشهایی را میبینند که برای آن اصلا آماده نیستند.
این مشاور و زوج درمانگر ادامه داد: وقتی همسران این آمادگی را نداشته باشند، نمیتوانند رابطه را ادامه دهند و مدیریتی برای هیجانات خود داشته باشند. همانطور که قبل از ازدواج عاشق بودند، ممکن است به همان اندازه بعد از ازدواج فارغ باشند و تلاشی برای ساختن رابطه خود نکنند. این همسران در انتخاب خود دقت کافی ندارند و بلد نیستند رابطه را مدیریت کنند.
رزاقی با بیان اینکه به نظر میرسد جوانان قبل از ورود به رابطه زوجی به آن انسجام هویتی لازم نمیرسند، تصریح کرد: ازدواج در کشور ما بنا بر سنت و حرفهای دیگران از اینکه چرا ازدواج نمیکنی رخ میدهد که متأسفانه این موارد سبب میشود برخی ازدواجها منجر به طلاق شود. بر این اساس، اولین مسئلهای که در پیشگیری از طلاق و دستیابی به آمار زیاد زدواج موفق مورد نیاز است، یادگیری مهارتهای لازم و چگونگی ارتباط با یکدیگر است.
وی با اشاره به اینکه هنوز مهارتآموزی در زمینه آمادگی زوجین برای ازدواج به صورت واضح در سیستم ما تعریف نشده است، عنوان کرد: متأسفانه در کشور سازمان و ارگانی مشخص برای مهارتآموزی و شناخت قبل ازدواج وجود ندارد. زمانی سازمان ملی جوانان روی کار آمد و آموزشهای پیش از ازدواج را ارائه داد و سپس دادگستری خانواده پایدار را مطرح کرد که بیشتر با موضوع پیشگیری از طلاق و نشانههای آن پیش رفت.
وی افزود: متأسفانه کمتر اتفاق بنیادینی در این زمینه افتاده است که برای آموزش دورههای پیش از ازدواج سرمایهگذاری شده باشد. اگر در دانشگاهها و فضاهای آموزشی که جوانان در آن حضور دارند، آموزشهایی در این زمینه داده شود، بسیار مؤثرتر خواهد بود.
این مشاور زوجدرمانگر ادامه داد: ازدواجی که بدون شناخت، برنامه و آموزش شکل بگیرد، بهیقین ناراضیتیهایی میان زوجین ایجاد میکند که منجر به طلاق میشود. اگر ماندگاری هم داشته باشد، طلاق عاطفی و بیوفایی بین زوج ایجاد میکند که اینها نیز آسیبهای خاص خودش را دارد. باید هدف از ازدواج را برای افراد مشخص کنیم؛ اگر قصد داریم فقط آمار ازدواج را در کشور افزایش دهیم که کار اصولی و سالمی نیست و اگر هم بخواهیم آمار طلاق را کاهش دهیم، باید افراد را به سمت ازدواج سالم سوق دهیم. جوان باید بداند برای ورود به رابطه به چه چیزهایی نیاز دارد، هدفگذاریها، دستاوردها و موفقیتهای شخصی و شغلی در کجای زندگیاش قرار گرفته است و برای داشتن زندگی مشترک موفق آموزشهای لازم به هر دو جنس داده شود.
وی با اشاره به اینکه فضای جامعه امروز با گذشته خیلی متفاوت است، گفت: در گذشته حضور زنان در جامعه به این شکل نبود و این فضا دوگانگی برای برخی مردان ایجاد کرده است. نیاز داریم نگاه جوان را به این موضوع باز کنیم و به او بگوییم همانطور که او برای خود اهداف شخصی و کاری دارد، زن هم خواهان این موارد است و باید در این زمینه با همسر خود همکاری کند.
رزاقی تصریح کرد: مهمترین نکته در طلاق این است که فرد باید با این واقعیت کنار بیاید و توان گذرکردن از شوک عاطفی را داشته باشد. طلاق به هر دلیل شکست عاطفی دارد و برای مواجهه با این شکست فرد لازم است با هیجانات منفی و ناخوشایند مقابله و بتواند آنها را مدیریت کند و سوگ این رابطه ناموفق را پشت سر بگذارد.
وی با بیان اینکه طلاق و جدایی سوگ دارد و فرد باید با این سوگ مواجه شود و از آن گذر کند، تأکید کرد: در قدم اول فرد باید باور کند سوگ و از دست دادنی وجود دارد. متأسفانه خیلی از افراد برای فرار از دردناکی این سوگ از یک مخدر استفاده میکنند و این مخدر ورود به رابطه جدید است. ابتدای ورود به رابطه جدید خوشایندیهایی دارد که دردهای رابطه قبلی را التیام میبخشد، اما فرد چون آسیب خورده، ممکن است در این رابطه نیز موفق نباشد و این باز خودش آسیبهایی به فرد میزند.
این مشاور زوجدرمانگر ادامه داد: هنگامی که جدایی صورت میگیرد، فرد نمیتواند مسائل پیش آمده را در خود از بین ببرد، بلکه باید با اتفاقات مواجه شود و عواملی را که سبب بهوجودآمدن این اتفاقات شده است، بررسی کند و برای آن راهکار ارائه دهد تا در ارتباط بعدی او تکرار نشود. اما قبل از آن باید هیجاناتی که فرد بعد از طلاق تجربه میکند و ضربه عاطفی را رسیدگی کنیم و به او آموزش دهیم تا این هیجانات را مدیریت کند و با آنها مواجه شود، بدون اینکه دچار افسردگی و اختلال روانی شود.
رزاقی ادامه داد: اگر فرد با آمادگی قبل از ازدواج وارد این مرحله از زندگیاش شود، اما به هر دلیلی ازدواج او منجر به طلاق شده باشد، با همان مهارتهایی که داشته است، از پس این بحران برمیآید، اما افرادی که بدون آمادگی ازدواج می کنند، بحران طلاق سختتری را تجربه میکنند و آسیبدیدگی آنها بیشتر است. فرد بعد از طلاق باید برای خود هدف داشته باشد، عزت نفس خود را بازسازی کند و طلاق را یک تجربه بداند و به آن بهعنوان یک شکست نگاه نکند.
وی با اشاره به چندین کتاب در این زمینه ادامه داد: کتابهایی همچون من بدون تو کیستم، ۵۲ روش برای بازسازی عزت نفس بعد از جدایی نوشته کریستینا هیبرت، کتاب بازسازی زندگی و بازیابی خود بعد از طلاق، جدایی و مرگ همسر نوشته بروس فیشر و رابرت آلبرتی، کتاب جدایی سالم نوشته پائولاهال برای پشت سر گذاشتن بحران طلاق کمککنندههای خوبی هستند. با این حال، لازم است فرد بعد از مطالعه این کتابها هر جا احساس کرد مسئلهای برای او عمیقتر و ریشهای است، به مشاور مراجعه کند.
رزاقی در پاسخ به اینکه فرد چقدر زمان لازم دارد تا بحران طلاق را پشت سر بگذارد و برای ازدواج مجدد آماده شود، خاطرنشان کرد: به هیچ عنوان نمیتوان بازه زمانی مشخصی را تعیین کرد، اما گفته شده که بین ۶ ماه تا ۲ سال زمان لازم است که فرد بحران طلاق را پشتسر بگذارد. این زمان، تعریف خاص خودش را دارد. خیلی از ازدواجهای مجدد که به شکست منجر میشود، به این دلیل بوده که فرد سوگ طلاق را تمام نکرده و وارد رابطه دیگری شده است.
وی اضافه کرد: وقتی میگوییم فرد سوگ خود را تمام کرده است که هر زمان اسم طرف مقابل را بشنود یا خاطراتش را مرور کند، دچار برانگیختگی هیجانی نشود. این هیجانات شامل دلتنگی، غم، غصه، خشم و نفرت است که دیگر در او ایجاد نشود. افرادی که با بیوفایی زناشویی از هم جدا میشوند، آسیبهای روحی و روانی آنها نیاز به رسیدگی بیشتر و جدیتری دارد تا فرد بتواند با شرایط کنار بیاید. توصیه میکنم اگر برای ازدواج اول مشاوره نگرفتهاید، حتما برای ازدواج دوم از مشاوره کمک بگیرید و حتما از مشاور متخصص در این حوزه استفاده کنید.