صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

هنرنمایی مهاجران افغانستانی در نمایشگاه «وطن مهر»

  • کد خبر: ۱۱۵۴۷۵
  • ۱۳ تير ۱۴۰۱ - ۱۳:۵۵
گلشهر در روزهای گذشته میزبان نمایشگاهی از آثار صنایع دستی و هنرهای تجسمی مهاجران افغانستانی بود. نمایشگاهی با عنوان «وطن مهر» که به مناسبت روز جهانی پناهنده برگزار شده است.

سید محمد عطائی | شاهکار‌های هنری، دست‌سازه‌های معرق مس، چهره‌نگاری‌ها و پرتره‌های خاص و... دل و هوش را از بازدیدکننده‌های ایرانی و مهاجر ربوده است. آثار هنرمندان مهاجر افغانستانی که پی کار و هنر را گرفته‌اند، حالا از نمایشگاه «وطن مهر» سر برآورده است. نمایشگاهی که سی‌ام خرداد ماه هر سال، مناسبت روز پناهنده بهانه شکل‌گیری‌اش می‌شود تا هنرمندان مهاجر افغانستانی را دور هم جمع کند.
امسال نیز طبقه ششم بازار بزرگ ملل در محله شهید آوینی مکان برپایی این دورهمی هنرمندانه است که از پنجم تا دهم تیرماه برپا شده است. موسیقی محلی و سنتی افغانستان حال و هوای خاصی به نمایشگاه دستاورد‌های هنری مهاجران و پناهجویان افغانستانی بخشیده است. در بدو ورود سه اثر هنری روی دیوار مقابل خودنمایی می‌کند. دو تابلو حجم و یک نقاشی‌خط اثر هنرمند مهاجر رضا حسینی. سمت چپ ورودی نمایشگاه، نقاشی‌ها و عکس‌های هنرمندان مهاجر و سمت راست نمایشگاه آثار خط‌نقاشی، خط و معرق این هنرمندان است. در انتهای نمایشگاه هم درست در تاج بیرون زده ساختمان بازار ملل بخش هنر‌های دستی قرار دارد. رنگ‌های گرم و گیرا، هنر اصیل و زیبای هنرمندان مهاجر چشم هر بیننده‌ای را خیره می‌کند. در پس هر اثر هنری این نمایشگاه می‌توان نشانه‌ای از هویت، مهاجرت و پناهندگی را دید.

نمایش عِرق ملی با هنر معرق

به سمت راست نمایشگاه و بخش تابلو‌های خطاطی و معرق می‌روم. روی پوستر‌های نمایشگاه که دور تا دور آثار هنری قرار دارد، دو جمله تکرار شده است: «هرکس، هر کجا، هر زمان، حق دارد به دنبال امنیت باشد.» و «هنر کلید فهم زندگی است.» تابلو‌های معرق با چوب و فلز چشم‌نوازی می‌کنند. آیه‌های قرآن، شعر و تایپوگرافی بخشی از آثار قسمت معرق را تشکیل می‌دهد. تعدادی تابلو نیز با موضوع وطن مهر در این بخش به نمایش درآمده است.

راحله حسینی یکی از هنرمندان شرکت‌کننده در بخش معرق، یک بیت شعر را به زیبایی در تابلویی ساخته و پرداخته است. شعر این است «وطن نه قطعه زمینی است و نه بخشی از خاک است/وطن از این همه اوهام من و ما پاک است»

راحله پشت میز کار نشسته و در حال ساخت تابلو معرق دیگری است. می‌گوید: «کار‌های معرق با فلز را به‌اصطلاح فیبر مسی می‌گویند. یک لایه مس را روی لایه‌ای از فیبر قرار داده و بعد طرح مورد نظر را اجرا می‌کنیم. قسمت‌های آبی‌رنگی که روی تابلو‌ها دیده می‌شود نیز مسی است که اکسید شده و به این رنگ درآمده است.»

او درباره تنها اثرش می‌گوید: «شعر این تابلو را استاد ابوطالب مظفری سروده است از آنجا که مفهوم آن با نمایشگاه هم‌خوانی داشت آن را اجرا کردم و به نمایشگاه رساندم.»

اثر دیگری هم بر دیواره نمایشگاه خودنمایی می‌کند. این تابلو اثر فاطمه حسینی است: «قناعت بر سر من همچو تاجی است/ که مثلش بر سر قیصر نباشد/ به نان خشک خود همواره خرسند/ سرم ساییده بر هر در نباشد.»

فاطمه حسینی از فعالان فرهنگی و هنری جامعه مهاجر، مسئول بخش هنری و مسئول کارگروه معرق نمایشگاه وطن مهر نیز هست. او ۱۲ سالی است که هنر معرق با فلز را دنبال می‌کند. اصالتا هراتی است و مشهد متولد شده است. سال‌ها پیش پدر و مادرش به اینجا آمدند و با هم ازدواج کردند.

او می‌گوید: «با اینکه فقط نام و پشت ما به مردم افغانستان برمی‌گردد با این حال همیشه به کشورم عِرق دارم و در نمایشگاه‌های مختلف به عنوان نماینده کشور افغانستان حضور پیدا می‌کنم. معرق در شاخه فلز را از استاد امین‌ا... اصفهانی آموخته‌ام که یکی از استادان بنام در مشهد هستند و بسیاری از آثار معرق حرم مطهر رضوی را نقش زده‌اند.»

فاطمه درباره آثار هنری ارائه شده در این نمایشگاه می‌گوید: «بیش از ۱۰۰۰ اثر در بخش‌های مختلف هنری به دبیرخانه ارسال شد. بعد از داوری آثار تعدادی از آن‌ها در نمایشگاه به نمایش درآمد. این آثار بیشتر از قشر جوان و نوجوان جامعه مهاجر انتخاب شده است. موضوع نمایشگاه همدلی و هم‌زبانی مردم ایران و افغانستان است به همین دلیل آثار تعدادی از هنرمندان ایرانی نیز در نمایشگاه وجود دارد. ۳۸ تابلو معرق در نمایشگاه به نمایش درآمده است و به فروش می‌رسد. کار‌های فروخته شده تا روز آخر در نمایشگاه می‌ماند و بعد از آن برای خریداران ارسال می‌شود. با توافق هنرمندان، بخشی از فروش آثار برای کمک به جامعه آسیب‌پذیر مهاجری که تازه وارد ایران شده‌اند در نظر گرفته شده است.»

نستعیلق ریشه در خاک خراسان بزرگ دارد

روبه‌روی تابلو‌های معرق تابلو‌های خط و نقاشی‌خط خودنمایی می‌کنند. حبیب مظفری مسئول این بخش است و درباره اهمیت خط به علاقه‌مندان توضیحات لازم را می‌دهد و می‌گوید: «خط نستعلیق و شکسته نستعلیق ریشه در جغرافیای ایران و افغانستان دارد. خطاطان بسیار بزرگی از کشور‌های دیگر سال‌ها تلاش کردند تا این خط را بیاموزند، اما موفق نبودند.»

پنج تابلو ابتدایی این بخش آثار نجیب انوری است. حبیب مظفری درباره این پنج اثر می‌گوید: «استاد نجیب‌ا... انوری یکی از استادان پیشکسوت هنر خطاطی است که در حوادث اخیر افغانستان به ایران مهاجرت کرده است، به همین دلیل پنج اثر ابتدایی این بخش را به این استاد اختصاص دادیم. بقیه آثار نیز متعلق به سایر هنرمندان است. آثار دریافتی بسیار زیاد بود که از بین آن‌ها ۲۳ اثر در اینجا به نمایش درآمد. بیشتر آثار خط نستعلیق و شکسته نستعلیق است که به زیبایی اجرا شده است.»

قسمت آخر این بخش به نقاشی‌خط اختصاص دارد. مظفری تعدادی از آثار را که رنگ‌های متنوعی دارد نشان می‌دهد و می‌گوید: «در این بخش نیز تعداد ۱۰ اثر به نمایش درآمده است. نمایشگاه‌ها فرصتی مناسب برای آشنایی هنرمندان با یکدیگر و فضای مناسبی برای تعامل هستند.»

هدف بنیاد، بازگشت به فرهنگ اصیل است

به سوی بخش‌های دیگر نمایشگاه می‌روم. این ضلع را به نقاشی، عکس و موسیقی اختصاص داده‌اند. غرفه اول موسیقی است و بنیاد فرهنگی و هنری امیرخسرو بلخی آن را می‌گرداند. هنرمندان اهل موسیقی سنتی افغانستان، فضای کوچکی درست کرده و آلات موسیقی سنتی را روی میز‌ها چیده‌اند. موسیقی سنتی افغانستان هم پخش می‌شود که به موسیقی هندی نزدیک است.

یحیی محمدیان متولد ۱۳۷۷ است او یکی از فعالان بنیاد فرهنگی و هنری امیرخسرو بلخی و مسئول غرفه موسیقی است. یحیی به دلیل علاقه‌مندی به فرهنگ ملی و مذهبی سراغ موسیقی اصیل افغانستان رفته و با بنیاد فرهنگی و هنری امیرخسرو بلخی آشنا شده است.

مهدی حسین بلخی، پژوهشگر موسیقی، هم درباره بنیاد فرهنگی هنری امیرخسرو بلخی توضیح می‌دهد و می‌گوید: «این بنیاد سال ۱۳۹۱ در مشهدتأسیس شده و هدف آن احیای فرهنگ و هنر ملی کشور افغانستان برای مهاجران است. نسل ما با دوری از وطن از فرهنگ خود نیز دور شده است. با اینکه کشور ایران هم‌زبان و هم‌فرهنگ ماست، اما بازهم مرزبندی‌ها وجود دارد. جوانان از فرهنگ اصلی دور می‌مانند و هدف بنیاد بازگشت به فرهنگ اصیل است. بنیاد امیر خسرو بلخی بخش‌های مختلفی دارد. بخش فرهنگی شامل افغانستان‌شناسی، زبان، شعر، ادبیات و لهجه دری می‌شود. بخش آموزشی مربوط به گویندگی و لهجه دری می‌شود. بخش موسیقی نیز مربوط به موسیقی کلاسیک و اصیل افغانستان است.»

رنگ غربت و طرح آوارگی

بخش نقاشی هم جذابیت خاص خود را دارد. روز‌های ابتدایی نمایشگاه فقط تابلو‌هایی برای نمایش بود، اما امروز چند عدد بوم و پالت رنگ هم در وسط بخش قرار داده‌اند. «پیرمرد» اثر علی‌اکبر عادلی نقاشی با مداد کنته است که چهره پیرمردی افغانستانی را به تصویر کشیده است.

اثر بعدی هنر سمیرا غلامی است او برج آزادی را در حالی به تصویر کشیده است که طرح پرچم افغانستان روی آن دیده می‌شود و نشان از همدلی و هم‌زبانی است. اثر چشم‌نواز بعدی هم اثر خود اوست که موضوعش زنان افغانستانی هستند.

علی بابایی نیز با تکنیک رنگ روغن پرتره افغانستانی‌ها را به تصویر کشیده است. اثر جذاب بعدی متعلق به اسما نجفی است به نام حسرت که با تکنیک رنگ روغن اجرا شده و خانواده‌ای را در حال مهاجرت نشان می‌دهد. خانواده‌ای که از یک فضای محو به فضای محو دیگری می‌رود.

اسما نجفی مسئول کارگروه نقاشی است. می‌گوید: «پدرش کرمانی است و افغانستان هم شهری به نام کرمان دارد.» او درباره این نمایشگاه توضیح می‌دهد: «حدود ۱۸۰ اثر به دست ما رسید که از میان سیاه‌قلم، رنگ روغن و مداد رنگی ۶۰ اثر برای نمایش انتخاب شد. بیشتر آثار انتخابی با مضمون وحدت، همدلی و روز پناهنده بود.»

عکاسی، رسانه مهاجران افغانستانی است

آن سوی راهرو و مقابل تابلو‌های نقاشی، قاب‌های عکس عکاسان مهاجر نصب شده است. منصوره قنبری عکسی را گرفته که پیرزن مهاجر زیر دیواری نقاشی‌شده نشسته است.

ابراهیم مبارز عکسی از انتهای گلشهر و کنار مجموعه آبی گلشن گرفته است که کودکی با بادبادک طرح پرچم افغانستان را نشان می‌دهد.

سیده زهرا جعفری عکسی از دختر افغانستانی را نشان می‌دهد که با لباس زرد بین جارو‌های بافته نشسته و در حال بافت جارو‌های زرد است، ترکیب رنگ این عکس چشم‌نواز است. رضا میرزایی هم عکسی از کوره‌های آجرپزی انتهای گلشهر گرفته که زیر آن روی برگه‌ای نوشته شده است: «کارگران مشغول کار هستند.»

ابراهیم مبارز عکس دیگری گرفته که کارگری در حال استراحت را نشان می‌دهد و عناصر تصویر در ترکیب خاصی کنار هم قرار گرفته‌اند. عکس‌های زیبای دیگری هم وجود دارند که توسط عکاسان شاخص گلشهری همانند مصطفی رجایی ثبت شده‌اند.

رضا حیدری شاه‌بیدک مسئول گروه عکاسی «هر روز گلشهر» در این نمایشگاه هم مسئولیت بخش عکس را برعهده دارد.

او درباره این برنامه می‌گوید: «در مدت ۱۰ روز فراخوان جشنواره حدود ۱۴۸ عکس از ۱۱ عکاس به دبیرخانه رسید که درنهایت تعداد ۲۸ قطعه عکس به نمایش گذاشته شد. ما تأکید داشتیم عکس‌ها به لحاظ محتوا حتما نشان‌دهنده بخشی از زندگی مهاجران در مشهد باشند. عکاسی به نوعی رسانه مهاجران افغانستانی است، چون مهاجران تریبونی ندارند و خیلی از مخاطبان ایرانی از جزئیات زندگی مهاجران اطلاعی ندارند. عکس‌ها می‌توانند به شناخت بیشتر از جامعه مهاجران کمک کنند و به‌نوعی هم حافظه بصری و تاریخی مهاجران هستند.»

جانِ وطن دارِ دانشجویان مهاجر

بخش پایانی هنر‌های تجسمی به صنایع دستی تعلق دارد. اولین غرفه مربوط به پویش «جان وطن‌دار» است. فیلمی دراین غرفه پخش می‌شود که وضعیت اخیر نامناسب افغانستانی‌ها را نشان می‌دهد. مدت یک‌سال است که این پویش فعالیتش را شروع کرده و اعضای آن را دانشجویان افغانستانی تشکیل می‌دهند.

مریم یعقوبی از غرفه‌داران این پویش می‌گوید: «جان وطن‌دار به این معناست که هم‌وطنان جنگ‌زده را صدا می‌کنیم و هر کاری بتوانیم برای آن‌ها انجام می‌دهیم. دانشجویان عضو این پویش با فروش صنایع دستی مختلف درآمد خود را به افغانستانی‌های ساکن وطن اختصاص می‌دهند و از این طریق آن‌هایی را که نیاز به کمک دارند، حمایت می‌کنند.»

آثار هنر دستی مانند مکرومه و زیورآلات رزینی و کیف‌های چرمی روی میز‌های این غرفه چیده شده و علاقه‌مندان با خرید آن‌ها به جنگ‌زده‌های افغانستان کمک می‌کنند.

هنر‌های کوچک دستی

عالیه احمدی و نرگس جعفری دو جوان ساکن گلشهر هستند که عروسک‌های قلاب‌بافی درست می‌کنند. هر دو آن‌ها از دوره دبیرستان به این هنر علاقه‌مند شده‌اند و حدود پنج سالی است که عروسک می‌بافند. عروسک‌های کوچک و بزرگ را با رنگ‌های متنوع روی میز غرفه‌شان چیده‌اند.

عالیه می‌گوید: «عروسک را با دومیل یا قلاب می‌بافیم. عروسک‌ها تزیینی است و طرف‌داران زیادی دارد.»

نرگس هم عروسک‌های سیسمونی را که با رنگ صورتی بافته است نشان می‌دهد و می‌گوید: «این عروسک‌ها و عروسک مشاغل طرف‌داران زیادی دارند.»

غرفه بعدی مربوط به هنر پتینه است. قاب‌های دیواری بلند که با طرح‌های کهنه‌کاری و رنگ‌های زیبا جلوه‌ای خاص دارند. صفیه مبلغ مجری، مدرس و طراح پتینه دیواری است. حدود دو سال است که پتینه دیوار و اجسام را اجرا می‌کند.

او علاوه‌بر آموزش، هنرجویانش را وارد بازار کار هم می‌کند و کارآفرین است. درباره این هنر می‌گوید: «کار ما کار پتینه و لوکس‌سازی است و روی دیوار و اشیا اجرا می‌شود. پتینه جای کاغذدیواری را گرفته است و نور از هر زاویه جلوه‌خاصی به کار می‌بخشد.»

غرفه آخر متعلق به هاجر صادقی است که کار چوب و رزین انجام می‌دهد. زیورآلات، ساعت میز، سینی و رزین روی کیف بخشی از کار‌های اوست. چند سالی در کابل کار کرده و حالا به ایران مهاجرت کرده است.

بازگشت به فرهنگ افغانستانی با هنر‌های کوچک

غرفه بعدی مربوط به مدرسه خودگردان هدایت است. دانش‌آموزان این مدرسه اولین عروسک‌های دست‌ساز سنتی با لباس افغانستان را تولید کردند.

تصویر «شیرین گل و جان آقا» دو عروسک این مجموعه روی پوستر بزرگی نقش شده و زینت‌بخش این غرفه است. لباس‌های سنتی مخصوص عروسک، کیف‌های مختلف و زیورآلات از آثار دیگر این غرفه فعال است.

فاطمه سجادی، مدیر این مدرسه، می‌گوید: «مدارس خودگردان تحت حمایت هیچ سازمانی نیستند و از سال ۶۰ برای دانش‌آموزان بازمانده از تحصیل ایجاد شدند. دانش‌آموزانی که به هر دلیلی نتوانسته‌اند در مدرسه درس بخوانند به این مدارس آمده‌اند. گروه هدف ما فقط دانش‌آموزان مهاجر افغانی نیست هر دانش‌آموزی که دوست دارد درس بخواند و نمی‌تواند، به این مدارس می‌آید.»

مدیر این مدرسه با ایجاد اشتغال برای دانش‌آموزان استعداد آن‌ها را کشف می‌کند و بنا به توانمندی و کار ارائه‌شده توسط آن‌ها دستمزد پرداخت می‌کند. او معتقد است دانش‌آموزان از این طریق توانمند می‌شوند و در آینده مهارتی برای رسیدن به درآمد دارند.

سجادی از دو مستند نام می‌برد که در صدا و سیما و جشنواره کن به نمایش درآمده است. می‌گوید: «مستند «خورشید هر روز از قرقی طلوع می‌کند» از مدرسه هدایت تهیه شده است که از شبکه‌های مختلف صدا و سیما به نمایش درآمد. همچنین مستندی به نام «تکه‌های جدا افتاده از زمرد» در جشنواره کن به نمایش درآمد که بخشی از فعالیت‌های مدرسه ما نیز در آن بود.»

سجادی درباره شرکت در این نمایشگاه می‌گوید: «امسال تصمیم گرفتیم کاری جدید ارائه کنیم که معرف فرهنگ کشور افغانستان باشد. طرح عروسک سنتی افغانستان بر این اساس شکل گرفت. دوست داشتیم عروسکی دست کودکان کشورمان باشد که رنگ و بوی فرهنگ این کشور را داشته باشد. کودکانی که مهاجرت می‌کنند یا خانواده آن‌ها سال‌هاست که در ایران ساکن هستند از این طریق با فرهنگ کشورشان آشنا می‌شوند. جالب اینجاست که علاوه بر کودکان افغانستانی، کودکان سایر کشور‌ها نیز به این عروسک‌ها علاقه‌مند شده‌اند. خانواده مهاجرانی که فرزندانشان در اینجا به دنیا آمده‌اند و فرزندشان همچنان مهاجر است ناخواسته از فرهنگ خود دور شده‌اند، ما باید حب‌الوطن را ایجاد کنیم، حب‌الوطن با همین چیز‌های کوچک ایجاد می‌شود.»

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.