شکیبا افخمی راد | شهرآرانیوز؛ جشنواره بین المللی فیلمهای ورزشی ایران که این روزها سیزدهمین دوره اش در تهران درحال برگزاری است، فرصتی برای دیده شدن آثار فیلم سازانی محسوب میشود که در ژانرهای متفاوت دست به تولید میزنند و از دایره ساخت آثار اجتماعی یا کمدی خارج میشوند. در این رویداد که امروز ۲۹ تیر برگزیدگانش را میشناسد، چندین اثر از سینماگران مشهدی نیز حضور دارند. در بخش فیلمهای سینمای ملی، «گیجگاه» به کارگردانی عادل تبریزی به نمایش درآمده است؛ فیلمی که در بخشهای بهترین کارگردانی، بهترین فیلم، بهترین بازیگر زن و مرد و بهترین دستاورد فنی سیزدهمین دوره جشنواره بین المللی فیلمهای ورزشی ایران، نامزد دریافت جایزه شده است.
در بخش فیلمهای کوتاه داستانی نیز سه اثر از سینماگران مشهدی به نامهای «زو» به کارگردانی محمدصادق رمضانی مقدم، «برنده»، ساخته علی کیوان و «رویای توپ» به کارگردانی امیررضا صفایی تبار به نمایش درآمده اند. هم زمان با برگزاری سیزدهمین دوره جشنواره بین المللی فیلمهای ورزشی ایران، با این چهار سینماگر مشهدی درباره آثارشان، جشنواره فیلمهای ورزشی و اهمیت ساخت آثار در ژانرهای متفاوت به گفتگو نشسته ایم که پیش روی شماست.
محمدصادق رمضانی مقدم که ساخت آثار کوتاه مختلفی را در کارنامه دارد، درباره فیلم «زو» توضیح میدهد: من میخواستم روایتی متفاوت و کمتردیده شده از رزمندگان جبهه مقاومت به تصویر بکشم، از این رو به سراغ تاریخ شفاهی رزمندگان جبهه مقاومت رفتم که حوزه هنری انقلاب اسلامی، آن را جمع آوری و ضبط و تبدیل به قصههای کوتاهی کرده بود و شروع به مطالعه کردم و به دو خاطره جذاب رسیدم که یکی از آن ها، جرقهای برای شکل گیری داستان فیلم «زو» شد.
او یادآوری میکند: این خاطره درباره زندگی یکی از رزمندگان جبهه مقاومت است که در سوریه جانباز شد، اما برای اینکه خانواده اش متوجه نشوند، مدت زیادی در منطقه ماند تا بهبود پیدا کند. ازآنجایی که ما همیشه جانبازان را در پشت جبهه میدیدیم نه در منطقه جنگی، قصه برایم جذاب شد و به دنبال موقعیتی گشتم که این اتفاق را جذابتر کند. درنهایت موقعیتی که انتخاب کردیم، ورزش زو یا کبدی بود تا نشان دهیم که حس وحال شاد رزمندگان و داشتن نگاه شادمانه به اتفاقات و پدیدههای تلخ باعث شده است آنها موفق عمل کنند.
رمضانی مقدم درباره اهمیت برگزاری جشنوارههای تخصصی نیز بیان میکند: جشنوارههایی که به یک موضوع تخصصی میپردازند، از دو منظر میتوانند به فیلم سازان کمک کنند که یکی فرم و دیگری محتوا و رویکرد است. این فیلم ساز توضیح میدهد: سینماگران با جمع شدن در جشنواره و دیدن آثار مختلف و رصد فضای کیفی جشنواره و تکنیک و فرم فیلمهای دیگر متوجه میشوند که اثرشان کجا قرار گرفته است و چگونه باید فرم کارشان را بسط و گسترش دهند. یعنی جشنواره باعث میشود فیلم سازها فرمهای جدیدتر، فاخرتر و باکیفیت تری را ببینند و آرام آرام سطح کیفی کارشان را بهتر کنند. همچنین با حضور در جشنواره و رصد آثار فیلم سازان، متوجه میشوند که چه زوایای جدید و ابعاد پنهانی در ورزش وجود دارد که میتوان به آنها پرداخت.
او درباره دلیل کمتر ساخته شدن فیلمهایی در ژانر ورزشی نیز بیان میکند: ساخت فیلمهای اجتماعی که در محیط آپارتمان فیلم برداری میشوند، هزینه کمتری نسبت به ساخت فیلم ورزشی یا جنگی دارد. اگر فیلم سازی هم خودش را به دردسر بیندازد و هزینههای سنگین تولید این گونه فیلمها را متحمل شود، در نهایت میبیند میان اثرش با یک فیلم آپارتمانی تفاوتی قائل نمیشوند و حتی شاید اثر آپارتمانی را در جشنوارههای عمومی بیشتر هم تحویل بگیرند، از این رو فیلم ساز کم کم از سلایق خودش گذر میکند و به سمت ساخت فیلمهایی با هزینه کمتر میرود که اقبال بیشتری هم در جشنوارههای عمومی به آنها میشود.
به نظر رمضانی مقدم، رویکرد جشنوارههای عمومی و نهادهایی که وظیفه حمایت از تولید را برعهده دارند، باعث شده است سینمای ایران یکدست شود و دارای یک لحن و ژانر باشد؛ اتفاقی که در سینمای بلند ما رخ داده و در فیلم کوتاه هم بازتاب پیدا کرده است.
او در پایان بر ضرورت داشتن رویکرد حمایتی در تولید و همچنین حمایت از نمایش آثار متفاوت برای ترغیب فیلم سازان به ساخت فیلمهایی در ژانرهای متنوع تاکید میکند.
علی کیوان که چند سالی میشود به تهران مهاجرت کرده است، نیز با فیلم «برنده» به سیزدهمین دوره جشنواره بین المللی فیلمهای ورزشی راه پیدا کرده است؛ فیلمی که پیش از این هم در رویدادهای مختلفی، چون جشنواره فیلم کودک ونوجوان اصفهان و جشنواره رشد به نمایش درآمده بود.
کیوان درباره «برنده» توضیح میدهد: این فیلم یک اثر کودک است که به موضوعی اخلاقی میپردازد. قصه آن نیز حول یک رشته ورزشی رخ میدهد. درواقع من در «برنده»، منش پهلوانی و اخلاق ورزشی را که توقع داریم از ورزشکاران ببینیم، نشان داده ام.
او درباره اهمیت برگزاری جشنوارههای تخصصی بیان میکند: جشنوارهها بی تردید سلیقه سازی میکنند، ولی کار اصلی را برای جهت دادن به فیلم ها، حمایت از تولید انجام میدهد. به هرحال باید بودجهای برای هر مفهومی که هدف جشنواره است، درنظر گرفته شود و خود جشنوارهها فیلم سازان را حمایت کنند؛ چون فیلم سازان معمولا مضامینی را انتخاب میکنند که کلی باشد تا در جاهای مختلف بتوانند آن را نمایش دهند.
کیوان یادآوری میکند: این حمایتها صرفا مالی نیست. مثلا باید محافلی برای ایجاد انگیزه دربین فیلم سازان برگزار شود. همچنین درباره سوژههای مختلف اطلاع رسانی صورت گیرد؛ چون ممکن است فیلم ساز از برخی سوژهها مانند یک پدیده ورزشی که خوش درخشیده است غافل مانده باشد، درحالی که زندگی آن فرد به لحاظ دراماتیک ارزش فیلم شدن را دارد. گاهی اگر این اطلاعات دراختیار فیلم ساز قرار گیرد، خودش مشتاق به ساخت میشود و برای تامین سرمایه و تولید فیلم اقدام میکند.
همچنین امیررضا صفایی تبار با اولین فیلم کوتاه داستانی خود راهی جشنواره فیلمهای ورزشی شده است؛ فیلمی که «رویای توپ» نام دارد و داستان پسربچهای را روایت میکند که آرزوی داشتن یک توپ فوتبال را در سر دارد، اما به دلیل فقر و مشکلات خانوادگی، خانواده اش توپ را برایش نمیخرند. او هم مجبور میشود از راههای غیراخلاقی توپ را به دست بیاورد.
صفایی تبار که «رویای توپ» را در اسفند ۱۴۰۰ جلوی دوربین برده است، درباره کم بودن تعداد فیلمهای ورزشی در سینمای ایران توضیح میدهد: بسیاری از فیلم سازان ما تجربه زیست ورزشی ندارند تا بتوانند یک اثر پخته را جلوی دوربین ببرند. آنها یا باید تجربه زیستی شان را زیاد کنند یا تحقیقات زیادی درباره رشته ورزشی مدنظرشان انجام دهند تا به خوبی بتوانند فیلم نامه را به اجرا دربیاورند.
عادل تبریزی با اولین ساخته بلند سینمایی اش به نام «گیجگاه» در جشنواره فیلمهای ورزشی حضور دارد؛ فیلمی که پیش از این در سی ونهمین دوره جشنواره فیلم فجر رونمایی شده بود و قرار است
بعد از ایام محرم و صفر روی پرده سینماهای سراسر کشور برود. تبریزی درباره علت حضور «گیجگاه» در جشنواره فیلمهای ورزشی توضیح میدهد: ایده اصلی فیلم به روحیه ورزشی و پهلوانی بر میگردد و اینکه ورزش میتواند تأثیر فراوانی بر روابط اجتماعی و خانوادگی بگذارد.
همچنین اندیشه ماسوتاتسو اویاما، بنیان گذار سبک کیوکوشین، مبنای اصلی فیلم نامه بوده است؛ به همین دلیل نیز «گیجگاه» را برای جشنواره فرستادم. او یادآوری میکند: فیلم گیجگاه هم عاشقانه است هم ورزشی، هم قهرمان دارد و هم ضدقهرمان. مخاطب نیز میتواند با آن بغض کند یا بخندد. درواقع مجموعهای از سبک سینمای دهه ۷۰ است؛ به همین علت نمیتوانم رویکرد مستقیم آن را بیان کنم. در «گیجگاه» ما حس وحالهای مختلف را میبینیم که ورزش هم یکی از دریچه هایش است.
تبریزی درباره اهمیت برگزاری جشنوارههای تخصصی میگوید: در برگزاری جشنوارههای تخصصی، باید اول حمایت برای تولید وجود داشته باشد، نه اینکه خود فیلم ساز به دنبال سرمایه گذار برود و بعد فیلم بسازد و به جشنواره بفرستد.
به گفته این سینماگر، اگر مسئولان دغدغه تولید فیلمهای ورزشی را دارند، باید از ساخت آنها حمایت کنند.
او یادآوری میکند: متاسفانه در سالهای اخیر، ژانرهای مختلف در سینمای ایران ناپدید و نابود شده است و ما الان یک فیلم ورزشی نداریم که بتواند روحیه درست اجتماعی را تبلیغ کند.
به نظر تبریزی، سینمای ایران از دوران اوج خودش فاصله گرفته و در هر زمینهای در سراشیبی قرار گرفته است؛ موضوعی که باید در حوزههای مختلف سینمایی و اجتماعی ریشه یابی شود.