صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

تسویه حساب جنایی روبه‌روی قبرستان خواجه ربیع مشهد

  • کد خبر: ۱۱۸۴۸۹
  • ۰۳ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۲:۵۱
اختلافات دنباله‌دار دو خانواده به دو قتل در خواجه ربیع مشهد منجر شد.

مهدی قرآنی | شهرآرانیوز؛

پرده اول: اجیر کردن قاتل برای جنایت

خیلی زود مأموران ردش را زدند و قبل از اینکه موفق به فرار شود او را دستگیر کردند. مأموران مستندات و ادله کافی را کسب کرده بودند و ارتکاب جنایت هم با لنز دوربین‌های مداربسته ثبت شده بود. همه مدارک علیهش بود و او راهی جز بیان حقیقت نداشت. مرد جوان به بازپرس پرونده گفت که فردی به هویت «ح. ف» او را پیش کرده تا «هـ. ش» را به قتل برساند.

««ح. ف» به سراغم آمد و گفت که چه قصدی دارد. او حتی برایم یک اسلحه هم تهیه کرده بود و قرار شد «هـ. ش» را در خیابان تعقیب کنیم و در موقعیتی مناسب کارش را یکسره کنیم. طبق نقشه او را تعقیب کردیم. در موقعیتی مناسب به سراغش رفتم و به سمتش نشانه گرفتم و بعد هم شلیک. مقتول که روی زمین افتاد ترس همه وجودم را فرا گرفت. به همراه «ح. ف» فرار کردم.

پرده دوم: قاتل «ح. ف» است

اواسط اردیبهشت امسال بود که کارآگاهان پلیس متهمی به هویت «ح. ف» را زدند و او را دستگیر کردند. او به اتهام معاونت در قتل مردی ۳۱ ساله به هویت «هـ. ش» دستگیر و با قرار متناسب قضایی راهی زندان شد.
اولیای دم، اما چون نسبت فامیلی با این شخص داشتند، پس از حضور در جلسات بازپرسی «ح. ف» را قاتل پسرشان می‌دانستند. آن‌ها به قاضی پرونده گفته بودند که این جنایت به دلیل اختلافاتی که پسرشان با متهم داشته رقم خورده است.

با اینکه قاتل پرونده دستگیر و بر اساس مستندات موجود جرمش برای قانون محرز شده و خودش نیز به ارتکاب جنایت با شلیک اسلحه اقرار کرده بود، اما خانواده مقتول همچنان بر عقیده خود مبنی بر اینکه قاتل «ح. ف» است پافشاری داشتند.
برای همین آنچه نباید اتفاق بیفتد بعد از گذشت حدود دو ماه اتفاق افتاد و این اختلاف کهنه دوباره رنگ خون گرفت.

پرده سوم: به همه گفتم انتقامش را‌ می‌گیرم

نگاهش به سنگ‌های کف سالن دادسرا دوخته شده بود و چیزی نمی‌گفت. چشمانش از گریه زیاد به سرخی می‌زد و مدام با یک دستمال اشک هایش را پاک می‌کرد. اسمش را که خواندند به سختی از جایش بلند شد و به طرف اتاق بازپرس پرونده رفت. صدای جیرینگ جیرینگ زنجیر‌های پابندش با گامی که بر می‌داشت شنیده می‌شد. همان طور و با همان حالت یخ زده و درهم کشیده بر روی اولین صندلی در اتاق بازپرس پرونده اش نشست.
هنوز برایش باورپذیر نبود که دست به چنین کاری زده باشد. او به هواخواهی برادر مقتولش مرتکب چنین جنایتی شده است. می‌گفت به همه گفته است که انتقام خون برادرش را خواهد گرفت برای همین هم تصمیمش را عملی کرده است.

پرده چهارم: شلیک با وینچستر

۴۳ سال دارد. در مقابل قاضی پرونده نشسته بود و چیزی نمی‌گفت. فیلم‌های ضبطی چند دوربین مداربسته، اما صفر تا صد ماجرا را ثبت کرده بودند. زن جوان راهی جز بیان حقیقت نداشت برای همین با شرح جزئیاتی از جنایتی که خود موجب وقوع آن شده بود به بازپرس شعبه قتل عمد دادسرا گفت: «برادرم می‌دانست که چه خوابی برایش دیده اند برای همین هم یک اسلحه وینچستر خرید. هرازگاهی هم اسلحه را با خودش بیرون می‌برد تا در صورت لزوم از آن استفاده کند.

من، اما چند سالی است که از شوهرم جدا شده ام و برادر مرحومم خرج و مخارج من و فرزندانم را تأمین می‌کرد. اختلاف او با «ح. ف» از خیلی قبل شروع شد و تا قبل از قتل او همچنان ادامه داشت. من باعث قتل او شدم. شاید اگر آن روز اسلحه همراهش بود اتفاقی برایش نمی‌افتاد. برای اینکه برادرم دست به کاری جبران ناپذیز نزد اسلحه را از او گرفتم و در خانه خودم نگهداری می‌کردم تا اینکه دو ماه قبل با ما تماس گرفتند و گفتند او را در خیابان با شلیک تیر کشته اند. روزی که بدنش را خاک می‌کردم، گفتم که انتقامش را‌ می‌گیرم.»

او کمی مکث کرد و حرف هایش را ادامه داد: «می‌گویند «ح. ف» که نسبت فامیلی با ما دارد فردی را اجیر کرده و به او اسلحه داده تا برادرم را بکشد، اما من و خانواده ام معتقدیم که خود او قاتل است. هوا تاریک شده بود که پدرش را زیر نظر گرفتم و درست مقابل آرامستان خواجه ربیع با اسلحه برادرم به سمت او شلیک کردم.»

پرده آخر: قتل دوم بعد از دو ماه

زن جوان ظهر دیروز پس از تکمیل تحقیقات اولیه از سوی بازپرس شعبه قتل عمد دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۲ مشهد و اقرار صریح به قتل مرد ۷۰ ساله با قرار متناسب قضایی راهی زندان شد.
به گفته دکتر صادق صفری، قاضی رسیدگی کننده به این پرونده، ماجرای این قتل ناشی از ارتکاب جنایتی در دوماه گذشته در مشهد است. جنایتی که در آن مردی جوان به هویت «هـ. ش» از سوی فردی به هویت «الف. س» هدف شلیک تیر قرار گرفته و به قتل می‌رسد. این قتل به دلیل اختلافات قبلی مقتول با یکی از بستگان به هویت «ح. ف» رقم می‌خورد و رنگ جنایت به خود می‌گیرد.

این مقام قضایی ادامه داد: «ح. ف» که هم اکنون به اتهام معاونت در قتل در بازداشت موقت به سر می‌برد، پس از تهیه یک قبضه اسلحه، «الف. س» را اجیر و مقتول را تعقیب می‌کند. قاتل با اسلحه به سمت «هـ. ش» نشانه روی کرده و با شلیک تیر او را به قتل می‌رساند. با دستگیری قاتل، اما واقعیت این ماجرا برملا شد و دو متهم این پرونده دستگیر و به جرم خود اقرار کردند. پیگیری این پرونده ادامه داشت تا اینکه شامگاه شنبه خواهر مقتول طبق ادعای خودش با اسلحه‌ای که قبلا برادر مقتولش برای خود تهیه کرده بوده، پدر متهم ردیف دوم «ح. ف» را که مردی سال خورده و از بستگان آن هاست را با نیت انتقام خون برادرش در مقابل آرامستان خواجه ربیع به قتل می‌رساند.

بنا بر اعلام بازپرس پرونده، متهم پس از ارتکاب جرم درست چند متر آن طرف‌تر از محل حادثه دستگیر شده است. او به قتل مرد ۷۰ ساله اعتراف کرده و تحقیقات در باره این پرونده همچنان ادامه دارد. جسد مقتول نیز به پزشکی قانونی منتقل شده و نتیجه معاینات تخصصی فوت وی را بر اثر برخورد تیر اسلحه وینچستر از ناحیه پشت تأیید کرده است. اسلحه وینچستری که متهم به وسیله آن مرتکب جنایت شده نیز کشف و ضبط شده است.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.