هادی دقیق | شهرآرانیوز؛ داشتههای فرهنگی بازمانده از فلات ایران کم نیستند. آیین مردادگان یکی از رسوم باستانی فلات ایران است که برای بزرگداشت گیاهان زمین، نگهداری از آنها و سرسبز و بارورنگهداشتن زمین برپا میشده است. اما گره خوردن همه این آداب با رسوم دینی زمانه، پشتوانهای برای ماندگاری آنها شده و به فسلفه شکل گیری شان عمق بخشیده است.
ذیل تعریف واژه «امرداد» در لغت نامه دهخدا آمده است: «در اوستا امرتات است ... بخش اول آن از دو جزء ساخته شده است. نخست «اَ» که از ادوات نفی است، یعنی نه. برای این جزء در فارسی «نا» یا «بی» آورده میشود. جزء دوم، مرت است، یعنی مردنی و درگذشتنی و نیست شدنی؛ بنابراین امرداد یعنی بی مرگ و آسیب ندیدنی یا جاودانی و باید امرداد با ادات نفی «اَ» باشد، نه مرداد که معنی برخلاف آن را میدهد....»
در فرهنگ معین نیز در دنباله واژه امرداد میخوانیم: «بی مرگی نام یکی از هفت امشاسپند (فرشتههای آیین دینی ایران باستان) نماد جاودانی اهورامزدا، نام هفتمین روز از هر ماه خورشیدی و نیز نام ماه پنجم از هر سال خورشیدی است.»
با این همه، در سراسر این متن، مرداد را بدون الف ابتدای واژه به کار میبریم، زیرا تا جایی که تاریخ گواهی میدهد، بیش از هزار سال است که ایرانیان ماه پنجم سال را مرداد تلفظ میکنند که «نوروزنامه» خیام و «آثارالباقیه» ابوریحان بیرونی جزو قدیمیترین آن هاست.
بیرونی در همین کتاب میگوید: «مردادماه که روز هفتم آن مردادروز است و آن روز را به انگیزه پیش آمدن دو نام با هم، جشن میگرفتند.» همچنین، پافشاری بر ادای درست این واژه براساس آنچه از لغت نامه دهخدا آمد، پای واژگان بسیاری را به میان میکشد که بر ادای درستشان پافشاری نشده است.
در آیین زرتشت، خرداد و مرداد، امشاسپندان کمال و دوام در جهان مینوی و پرستاران آب و گیاه در جهان خاکی، همواره در کنار هم جا دارند. هدف از بازگوکردن این مطلب، اهمیت آب و گیاه از روزگاران قدیم در چله تابستان است که پیامهای تاریخی ارزندهای دارد.
اما در گات ها، کهنترین بخش اوستا، و چیزی که در دست ماست، فقط یک بار مستقیم به این واژهها اشاره شده است. براین اساس، برخی پژوهشگران بر این عقیده اند که نیایشهای مربوط به این دو امشاسپند بلندمرتبه از مجموع هفت امشاسپند، از بین رفته است. چه اینکه از بقیه امشاسپندان و اهمیتشان اطلاعات به نسبت خوبی به دست ما رسیده است.
متأسفانه دانش ما درباره مردادگان بسیار ناچیز است. گردیزی در «زین الاخبار» فقط به آوردن نام دو جشن خردادگان و مردادگان بسنده کرده است و بیرونی نیز در «آثارالباقیه» آورده است: «مردادماه، روز هفتم آن روز مرداد است و آن روز را عید میگیرند و به واسطه توافق دو نام، مردادگان گویند. معنای مرداد آن است که مرگ و نیستی نداشته باشد و مرداد فرشتهای است که به حفظ گیتی و اقامه دواها و غذاهایی که اصل آنها نبات است موکول شده است.» مرداد فصل جمع آوری غلات است و روزهای بلند و آفتاب داغ چله تابستانش زبانزد ماههای سال است.
از این گفتهها برمی آید که جشنی در روز هفتم مرداد برپا بوده است. ریشه واژه «جشن» در زبان اوستایی به «یسنه» برمی گردد که در دورههای بعد به یسن و جشن میرسد. در ایران باستان جشنهای فراوانی برپا میشده است که در پیوند دیرینه با طبیعت و فراطبیعت، نمودهای فرهنگی ما را نشان میدهند. چه اینکه ردپای رخدادهای تاریخی و آرمانهای آن مردم را میتوان درون ریزه کاریهای جشنها ردیابی کرد. مردادگان نیز یکی از جشنهای دوازده گانه سالانه در روز هم نام شدن روز و ماه بوده است. هر یک از این جشنهای دوازده گانه نیز گل ویژهای دارد که گل مرداد، زنبق است.
در کتاب «جشنهای فراموش شده ایران باستان» نیز آمده است که چند روز بعد از مردادگان، یعنی ۱۰ مرداد، جشنی به نام چله تابستان برپا میشد که بیشتر در روستاهای جنوب خراسان امروزی رواج داشته است.
جشن چله تابستان یا جشن خرمن در میانه فصل تابستان در منطقه خراسان به نوعی تداوم مردادگان است که مردم و کشاورزان برگزار میکنند. این جشن که جشن شادمانی و نشاط بی مرگی است، بیشتر در کنار چشمه سارها و باغها و مزرعههای خرم در دامن طبیعت برپا میشده است.
جشن چله تابستان در یکی از جمعههای میانه مردادماه به نشانه پایان سال زراعی برگزار میشود و مردم همه مراحل کاشت و داشت و برداشت غلات تا خرمن کوبیدن را جشن میگیرند، آن هم در روزهای بلند سال و زمانی که آفتاب داغ تابستان عمود بر سرزمینمان میتابد.
منابع:
جشنها و آیینهای ایران از دیروز تا امروز، منصوره میرفتاح.
جشنهای ایران باستان، حسین محمدی.
جشنهای ایرانی، پرویز رجبی.
جشنهای فراموش شده ایران باستان، بهروز بیگوند.