ملیحه فلاح | شهرآرانیوز؛ رسیدن دریا به مشهد، یکی از پروژههای پر بحث و گفتگو میان موافقان و مخالفان این موضوع در سالهای اخیر است. در بیشتر مواقع مخالفان و موافقان این پروژه، صفر وصدی هستند؛ یعنی یا میگویند این پروژه اصلا نباید اجرا شود یا ادعا دارند که در صورت به سرانجام نرسیدن آن تا چند سال دیگر، باید قید ادامه حیات صنایع را در این منطقه بزنیم.
یکی از انتقادهایی که به تازگی به این پروژه میشود، این است که آب برای صنایع گران تمام میشود و در نهایت هزینه تمام شده محصول نهایی نیز افزایش خواهد یافت. آن طور که مجری طرح انتقال آب از خلیج فارس به مشهد میگوید، هزینه نهایی رسیدن آب به مشهد ۳ دلار تمام میشود که با توجه به صنایع هدف (صنایع پر آب طلب) از نظر او اصلا گران نیست. دیگر موافقان طرح نیز میگویند حتی اگر گران باشد، یکی از راهکارها برای حفظ این صنایع، انتقال آب است. بگذارید اول یک خلاصه کلی از آخرین اطلاعات این پروژه را برایتان بازگو کنیم.
آن طور که مدیرعامل شرکت آب منطقهای خراسان رضوی میگوید:پروژه انتقال آب از خلیج فارس به استانهای شرقی به طور جدی در حال انجام است و با سرعتی که دارد، آب این دریا تا چهار سال دیگر به مشهد میرسد. حجم آبی که قرار است از این طریق نصیب خراسان رضوی شود، سالانه ۱۲۰ میلیون مترمکعب خواهد بود و در مجموع اجرای خط ۳ و ۴ برای این پروژه ۳.۹ میلیارد دلار اعتبار لازم است که صنایع پرآب طلب در مسیر آن را تأمین خواهند کرد.
علیرضا طاهری به بازدید اخیر خود از روند اجرای خط ۴ این پروژه در چابهار هم اشاره میکند و میافزاید: با توجه به سرعت اجرا در بخشهای مختلف این پروژه معتقدم که در زمان مذکور این طرح ملی به مشهد میرسد. حال سؤال اینجاست که وقتی دریا به مشهد برسد، هر متر مکعب آب برای صنایع چقدر تمام میشود و آیا این موضوع باعث افزایش بهای تمام شده در محصولات نهایی صنایع و معادن نخواهد شد؟ اصلا اجرای این پروژه تا چه اندازه برای حیات این حوزهها مورد نیاز است؟
برای پاسخ به این سؤال که هر مترمکعب آب دریا برای صنایع و معادن مشهد چقدر آب میخورد، به سراغ مجری طرح انتقال آب از خلیج فارس به مشهد میرویم. علی عبداللهی میگوید: در همین لحظه در غرب مشهد هر مترمکعب آب (که به صورت تانکری توزیع میشود) برای کشاورزها و باغ ویلاها ۱۸۰ هزار تومان یا ۶ دلار است، اما طبق محاسبه ما آب انتقالی از دریای عمان در سنگان خواف و مشهد ۳ دلار تمام خواهد شد؛ پس به صرفه است.
میپرسیم:، اما این آب قرار است برای صنایع و معادن استفاده شود؛ آیا برای آنها هم به صرفه خواهد بود؟ او در توضیح این سؤال میگوید: هزینه آب در سبد اقتصادی بعضی از صنایع مثل فولاد که گردش مالی زیاد و ارز آوری خوبی دارند، حدود ۲ درصد است. از سوی دیگر، مشکلات آب در پهنه شرقی کشور خیلی حاد شده است و اگر با همین سرعت مصرف پیش برویم تا چند سال آینده برای آب شرب هم مشکل خواهیم داشت؛ بنابراین باید اقداماتی در راستای صرفه جویی، سازگاری، آینده نگری و حفظ منابع آب زیرزمینی انجام دهیم.
مجری طرح انتقال آب از خلیج فارس به مشهد که طبیعی است با اجرای این پروژه موافق باشد، میافزاید: بقا و هستی اقلیم منطقهای به آب است و اگر منبع آب را از دست بدهیم، صنایع زنده نخواهند ماند. مطالعات ما میگوید مجبوریم از دریا آب بیاوریم؛ چون عرضه و تقاضا جواب گوی نیاز ما به آب نیست. در این راستا یک بخشنامه از وزارت نیرو برای باز تخصیص آب داریم که میگوید در مکانهایی که با بحران آب مواجه هستند، تخصیصی که به صنایع آب بر داده شده است، در بازه دو یا سه ساله تحویل گرفته و به آنها اعلام شود که به اندازه تخصیص خود از خط انتقال آب دریا پیش خرید کنند. اکنون نیز اقدامات لازم و جلسات مربوط برای اجرای پیش خریدها شروع شده است.
میپرسیم: آیا مشخص است کدام صنایع و معادن این آب را دریافت خواهند کرد؟ عبداللهی در پاسخ میگوید: هنوز لیست مشخصی به دست ما نرسیده است، اما صنایع پر آب طلب که در مسیر این انتقال قرار دارند، هدف این طرح هستند.
حسن حسینی، رئیس خانه صنعت، معدن و تجارت خراسان رضوی، اما یکی از مخالفان اجرای این طرح است. او میگوید: به نظر من، دو موضوع مطرح است؛ یکی نبود آب و دیگری مدیریت آب. شاید اگر همین حالا هم آبهای استان درست مدیریت شود، بخشی از مشکل ما حل شود. اکنون آبهایی در بخش کشاورزی و صنعت درست مدیریت نمیشود. مدیریت مصرف را نه ما بلد هستیم و نه دولت؛ بنابراین اگر همه آبهای دنیا را داشته باشیم و مدیریت نشود، بازهم مشکل خواهیم داشت. مگر ما چقدر آب میتوانیم منتقل کنیم و با چه هزینه ای؟ در استانی که آب نداریم، چرا باید به چندین کارخانه فولاد مجوز بدهیم؟ در همه دنیا روی جمع آوری آب باران کار میکنند؛ ما چقدر از این آب استفاده میکنیم که حالا میخواهیم برای صنعت از دریا آب بیاوریم؟
رئیس دبیرخانه شورای گفت وگوی دولت و بخش خصوصی خراسان رضوی نیز دراین باره میگوید: انتقال آب یکی از ضروریات این کشور و استان ماست.
در حقیقت چارهای جز این نداریم که آب دریا را بیاوریم و شیرین کنیم. بخشی از منابع اجرای این پروژه را فولادیها و معدنیها دراختیار دارند و بستر اجرای این پروژه را فراهم کرده اند و بعدها میتوانند از آن استفاده کنند. اکنون این صنایع در حال اجرای پروژه استفاده از پساب نیز هستند.
علی اکبر لبافی در پاسخ به انتقاد برخی افراد درباره علت اجرای پروژههای صنایع آب بر مانند فولاد در استان کم آبی مانند خراسان رضوی میافزاید: بخش عمدهای از منابع سنگ و مواد اولیه اینجاست. اگر این سنگ را میخواستند غیرفرآوری شده انتقال بدهند، به آب و... احتیاج نداشت، اما فرآوری این مواد در منطقه به نفع مردم استان است.
اگر گردش نقدینگی این صنایع را بگیریم، هرکدام ۱۰ تا ۱۲ میلیارد تومان در سال است که حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد مجموع نقدینگی این استان میشود. آیا اینها اهمیت ندارند؟ صندوقهای بیمهای و مالیاتی کسب وکارهای کوچکتر و... به اینها وصل هستند؛ پس وجود این صنایع بسیار بااهمیت است. بعضی این رویکرد را دارند که این پروژهها کنار دریا بروند، اما ما دریای پر آبی به نام پساب در اینجا داریم.
در ادامه گزارش تلاش کردیم با چند نفر از مسئولان صنایع فعال در حوزه صنایع فولادی در استان تماس بگیریم که تا لحظه تهیه این گزارش، پاسخی دریافت نکردیم. یکی از فعالان حوزه صنایع سنگ آهن در سنگان خواف که نمیخواهد نامی از او برده شود، میگوید: تنها راه نجات این دشت انتقال آب است، اما این پیشنهاد را ما سالها قبل با نماینگان مجلس مطرح کردیم که بی فایده بود. حالا هم هزینهها افزایش یافته است و هر مترمکعب آب اگر ۳ دلار تمام شود، به نظر بنده گران است، اما از طرفی چارهای نیست، چون وضعیت دشت خواف نیز وخیم است.
آن طور که فعالان حوزه صنایع پرآب طلب میگویند، وضعیت کاهش سطح آبهای زیرزمینی، بارندگی و کاهش ذخایر سدها نشان میدهد که برای حفظ صنایع در شرق کشور این مسیر باید طی شود. در نهایت اکنون این طرح با همه انتقادها، تأییدها، بدیها و خوبی هایش در حال اجراست تا آب دریای جنوب را تا چهار سال دیگر به مشهد برساند.