صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نگاهی به وضعیت شعر عاشورایی در آثار شاعران مهاجر ساکن مشهد

  • کد خبر: ۱۱۹۸۹۷
  • ۱۲ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۱:۲۷
شاعران مهاجر افغانستانی ساکن مشهد مصداق‌هایی از متأثران هنرمند عاشورای حسینی  هستند. در این گزارش، وضعیت شعر آیینی عاشورایی ایشان را از زبان دو شاعر مهاجر ساکن مشهد بررسیده ایم.

وحید حسینی | شهرآرانیوز - رخدادی که شصت ویک سال پس از هجرت آخرین پیامبر، تصویری خونین از فرجام فرزند او و نزدیکانش رقم زد، همچنان اشک‌ها جاری می‌سازد و دل‌ها می‌خراشد. فکر‌ها درگیر می‌کند و درنگ‌ها برمی انگیزد. این تأثیر پیوسته تا به امروز، محدود به محیط عربی فاجعه باقی نماند و بر وجود آزادگان بسیاری در سرتاسر جهان کارگر افتاد. از آن میان، برخی که ذوقی و طبعی داشتند واقعه را در آثار هنری خود به ویژه در شعرشان بازتاب دادند. شاعران مهاجر افغانستانی ساکن مشهد مصداق‌هایی از متأثران هنرمند عاشورای حسینی  هستند. در این گزارش، وضعیت شعر آیینی عاشورایی ایشان را از زبان دو شاعر مهاجر ساکن مشهد بررسیده ایم.

شعر عاشورایی مهاجران کمتر غلو می‌کند

«تن افتاده در میدان که دیده؟ 

که از رفعت سرش بر آسمان است

در این سر آشکارا می‌توان دید

نشانی‌ها که از پیغمبران است...»

این ابیات، بخشی از سروده بلند سیدابوطالب مظفری درباره واقعه عاشوراست. از این شاعر و منتقد ادبی درباره وضعیت شعر آیینی عاشورایی در میان شاعران افغانستانی ساکن مشهد می‌پرسیم. او معتقد است به رغم کمرنگ بودن گرایش عمومی شاعران مهاجر به شعر آیینی در سال‌های اخیر، روی هم رفته، شاعرانی که در این باره سروده اند کم تعداد نیستند و حتی از اهل سنتی یاد می‌کند که درباره ائمه (ع) و واقعه دهم محرم سال ۶۱ هجری سروده اند. مظفری می‌گوید: در میان شاعران مهاجر اگرچه تعداد شیعیانی که درباره عاشورا سروده اند بیشتر است، اهل تسنن هم از قدیم به این امر توجه داشته اند و همچنان توجه دارند. ما شعر‌های خیلی خوبی از برادران اهل سنت درباره عاشورا داریم و شاعران مهاجر بسیار مشهوری مثل قهار عاصی یا عبدالغفور آرزو در این باره شعر گفته اند.

زیست یک آفرینشگر ادبی می‌تواند تأثیر بسزایی در هنر او بگذارد. به همین سبب است که رنج‌ها و مصائب مهاجران حتی هنگامی که آثار آیینی خلق می‌کنند، در این آثار نمود می‌یابد. شاعر دفتر «سوگنامه بلخ» تأکید می‌کند: مهاجران به این علت که مصیبت دیده‌تر و دردمندتر هستند، وقتی شعر آیینی می‌گویند معمولا در آن با حوادث عینی روزگار خود تطابق و این همانی ایجاد می‌کنند یعنی رنگ اجتماع و زمانه خودشان و مصیبت‌هایی را که در افغانستان دیده اند، وارد شعر آیینی خود می‌کنند. این امر در شعر مهاجران مشهود است.

او ادامه می‌دهد: معمولا شاعران مهاجر به مسائل اجتماعی توجه بیشتری دارند؛ چه مسائل خود افغانستان و چه مسائل جهانی و این امر به شعرشان تنوع بیشتر می‌دهد. به هر حال، خود مهاجرت یک نوع زیست جهانی به شاعر می‌بخشد و فرق است بین شاعری که در محیط کشور خودش زندگی می‌کند با شاعری که به یک یا چند کشور دیگر مهاجرت کرده است.

از او درباره آسیب‌هایی می‌پرسیم که شعر آیینی را تهدید می‌کند؛ آنچه گاهی در برخی نمونه‌های داخل کشور دیده می‌شود. مظفری پاسخ می‌دهد: خوشبختانه این آسیب‌ها در شعر آیینی مهاجران کمتر است.

خیلی وقت‌ها شیوه و رسمی در یک جامعه رایج می‌شود و مثلا شاعران آیینی به علت ارتباط با مداحان و نوحه خوان‌ها از این آسیب‌ها برکنار نمی‌مانند، اما شاعران مهاجر را کمتر درگیر چیز‌هایی مثل اغراق و غلو کردن دیده ام. شاید یک دلیلش این است که آن‌ها در یک جامعه مختلط و دارای تکثر مذهبی زندگی کرده اند که آفت این غلو‌ها خودش را زود نشان می‌دهد و روی این مسائل حساسیت بیشتری است. شاعران آیینی ما وقتی به ایران می‌آیند آن نگاه را با خود دارند و به همین علت آسیب‌هایی که می‌تواند قضاوت و انتقاد دیگر مذاهب را به همراه داشته باشد، در کارشان وارد نمی‌شود.

به گفته این منتقد و شاعر مهاجر ساکن مشهد، قالب شعری مورد علاقه آیینی سرایان افغانستانی همچون شاعران آیینی ایرانی، قالب‌های کلاسیک غزل و قصیده و ترکیب بند و مثنوی است و آن‌ها به ندرت سراغ قالب‌های نو می‌روند. او از شاعرانی، چون سیدفضل ا... قدسی، کبری حسینی، برادران مبارز، حکیم بینش و دیگران به عنوان خالقان نمونه‌های خوب شعر آیینی مهاجران در مشهد نام می‌برد.

شعر عاشورایی مهاجران تافته جدابافته از ایران نیست

«یک گل و چار سو عطش کس نرسیده در برش

چار طرف به سمت گل بادیه بسته راه را

آمد و در برش نشست بغض گلوش تا شکست

نای دوباره راه بست گریه گاه گاه را...»

سید فضل ا... قدسی، سراینده این بیت‌ها و از دیگر شاعران مهاجر ساکن مشهد، سابقه‌ای طولانی در ادبیات آیینی دارد. این روحانی افغانستانی اساسا شعر مهاجرت را تافته جدابافته‌ای از محیط ادبی جمهوری اسلامی ایران نمی‌داند و حتی حجم آفرینش‌های ادبی مهاجران را در موضوع‌های مختلف درخور مقایسه با وضعیت ادبی ارزیابی می‌کند که در کشور میزبان حاکم است.

قدسی می‌گوید: به نظر می‌رسد همان طور که حجم آفرینش‌های ادبی عاشورایی در جامعه ادبی ایران اندک است، به همین نسبت در جامعه ادبی مهاجران نیز این ادبیات پررنگ نیست. به عبارتی، همان چالش‌هایی که شاعران ایرانی با آن روبه رو هستند، مسئله مهاجران نیز محسوب می‌شود، یعنی با توجه به گرایش‌های خاص نسل جوان شاعران و میزان درک و دریافتی که از واقعه عاشورا وجود دارد، تولیدات شعر عاشورایی در هر دو جامعه کم است.

او با انتقاد از چیرگی گرایش‌های کمابیش افراطی بر مضمون‌های عاشقانه در حوزه ادبیات فارسی زبانان، یادآور می‌شود که به هر اندازه مضمون عاشقانه سرایی در جو ادبی پررنگ باشد شعر عاشورایی به انزوا کشانیده می‌شود: ما شاعران برجسته‌ای در جمع مهاجران داریم که مذهبی و باورمند به نهضت عاشورا هستند، اما در سرایش شعر عاشورایی متأسفانه یک نوع کُندی و تنبلی ذهنی را حس می‌کنم؛ آسیبی که اگر به همین شکل ادامه پیدا کند اوضاع ادبیات عاشورایی وخیم‌تر خواهد شد.

شاعر دفتر «خاکستر صدا» در ادامه درباره ویژگی‌های شعر عاشورایی مهاجران توضیح می‌دهد: جامعه مهاجر اگرچه در بین هم زبانانشان زندگی می‌کنند و از این نظر مشکل خاصی ندارند، نفس دوری شان از وطن و غربت و اندوهی که معمولا در فضا‌های مهاجرتی احساس می‌شود، به سروده هایشان رنگ خاصی می‌دهد.

طبعا فضایی که بر ذهن و روح و روان شاعران مهاجر غالب است، تأثیر خود را در کیفیت و نوع نگاهشان به شعر عاشورایی نشان می‌دهد. از این رو، برداشت من این است که در میزان تأثیرگذاری شعر عاشورایی مهاجران نسبت به کار شاعران ایرانی تفاوتی احساس می‌شود و انتقال غربت و اندوه و سوز و گدازی که در مصیبت عاشورا وجود دارد در شعر مهاجران بیشتر بازتاب پیدا می‌کند.

با این همه، قدسی تأکید می‌کند که فضای ادبی حاکم بر جمهوری اسلامی ایران و به ویژه در مشهد به گونه‌ای شکل گرفته که به هیچ عنوان نمی‌شود جریان ادبی مهاجرت را تافته جدابافته تلقی کرد و دادوستد ادبی و زبانی را به گونه‌ای می‌داند که سخت می‌توان تفاوت‌های دو جریان را شناسایی کرد.

یکی از پرسش‌های ما از این شاعر مهاجر درباره تأثیر آیینی سرایان مهاجر بر شعر افغانستان است. او می‌گوید: در مجموع، شعر مهاجرت به عنوان یک نحله ادبی فوق العاده توانمند تأثیرگذاری خود را در داخل افغانستان داشته است و بخش عظیمی از شاعرانی که هیچ گاه محیط فرهنگی داخل جمهوری اسلامی ایران را تجربه نکرده اند به شدت تحت تأثیر زبان و ادبیات مهاجرت قرار گرفته اند. بااین حال، متأسفانه به علت تحولات سیاسی و اجتماعی که در افغانستان رخ داد، این مجال فراهم نشد که حضور جریان تأثیرگذار ادبیات مهاجرت در آنجا تثبیت شود و بعد هم جریان ادبی آنجا را در عرصه شعر عاشورایی تحت تأثیر قرار دهد. نخست به این علت که خود شاعران مهاجر کمترین تعداد شعر عاشورایی را دارند و دوم به سبب محیط حاکم و جو و گرایش اعتقادی غالب بر افغانستان.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.