صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

هوشنگ ابتهاج در دیدار با فرهیختگان افغانستانی چه گفته بود؟

  • کد خبر: ۱۲۰۶۵۲
  • ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۱:۳۹
  • ۱
صبح امروز خبر درگذشت استاد هوشنگ ابتهاج منتشر شد و فارسی زبانان جهان در کشور‌های مختلف به این خبر و فقدان ایشان واکنش نشان دادند. در این گزارش صبحت‌های سایه را در دیدار با جمعی از فرهیختگان افغانستانی که در سال ۱۳۹۴ انجام شد منتشر کرده‌ایم.

به گزارش شهرآرانیوز؛ سال ۱۳۹۴ بود که جمعی از نویسندگان و شاعران افغانستانی که در راس آن‌ها روانشاد رهنورد زریاب نویسنده توانمند افغانستانی حضور داشت به همت مجله بخارا به تهران دعوت شدند. یکی از برنامه‌های جنبی این سفر دیدار فرهیختگان افغانستانی با استاد هوشنگ ابتهاج بود.

سخنان استاد هوشنگ ابتهاج در دیدار با جمعی از نویسندگان و شاعران افغانستانی که در تاریخ ۲۲ بهمن ۱۳۹۴

من از سال‌های دور با شاعران افغانستانی آشنایی دارم. البته در سال‌های اخیر این ارتباط قدری کمتر شده است. نزدیک به ۶۵-۶ سال پیش یکی از دوستان افغانی ما که در تهران تحصیل می‌کرد، دکتر عبدالوهب جاوید بود و وقتی ایشان به افغانستان بازگشت رئیس دانشگاه بود. ایشان دوره دکتری را در ایران می‌گذراند و زمانی که در ایران بود تقریبا هرروز همدیگر را ملاقات می‌کردیم. خود او نیز وسیله‌ای برای آشنایی بیشتر با فضای ادبی و فرهنگی افغانستان شد.

در ۳۰- ۴۰ سال اخیر با اینکه رفت و آمد زیادتر شده است و در کشور ما تعداد مردم افغانستانی بیشتر است، اما گرفتاری‌هایی پیش آمده است و به نظرم تا حدودی اسباب شرمندگی است که این روابط برادرانه به هم خورده است. از برخی رفتار‌های ناشایست که ما با دوستان افغانستانی کرده‌ایم را خبر دارم. آن زمان‌ها من فکر می‌کردم اگرچه دو کشور جدا هستیم، اما دو ملت جدا نیستیم، بعد‌ها مشخص شد که هرکاری که به دست دولت‌ها می‌افتد وضعیت‌اش تغییر می‌کند تا جایی که من می‌دانم برخی از هم وطنان من با با برادران افغان‌مان بد رفتار کرده‌اند و این جای تاسف است.

من حتی برایم دشوار است که بگویم دو ملت ایران و افغانستان، به نظرم این تقسیمات دولتی است و نه تقسیمات ملتی. نمی‌شود گفت ما دو ملت هستیم، شاید از لحاظ قوانین بین الملل جدا باشیم. اما در ملت یکی هستیم. به نظرم همان شکلی که یک پرنده وقتی در آسمان پرواز می‌کند خط‌های مرزی را نمی‌شناسد، از روی درختی بلند می‌شود و روی دیگری می‌نشیند، یک درخت آن طرف خط هست و یک درخت طرف دیگر مرز. برای آن پرنده مرزی وجود ندارد، آدم‌ها همین هستند. مقداری زبان آن‌ها را جدا کرده است در سال‌های پیش هم این مرز‌ها نبود.

در سفری که من به بخارا وسمرقند داشتم، همیشه به بدنم دست می‌زدم تا مطمئن شوم به تن خود در سمرقند هستم. باور نمی‌کردم جایی به اسم سمرقند وجود دارد فکر می‌کردم افسانه است و باور نمی‌کردم در جایی راه می‌روم که زمانی رودکی در آن راه می‌رفته است.

اخباری به من (درباره محبوبیت ایشان در افغانستان) رسیده است، اما چیزی که برای من خیلی تاسف آور است این است که زبان افغانستان و زبان دری درحال شبیه شدن به زبان رادیو و تلویزیون ایران است. نحوه بیان کردن جملات شبیه آن شده است و به نظرم خیلی حیف است. امیدوارم فکری شود و این ذخیره‌ای است که حیف است از بین برود. این دو ملت می‌توانند برای گسترش و غنای زبان فارسی به هم کمک کنند و اینکه یکی تسلیم دیگری شود اصلا خوب نیست. این خاصیت رادیو تلویزیون و اینترنت است که همه چیز را شبیه هم کرده است. این در داخل ایران هم در حال اتفاق افتادن است.

مجموعا زبانی که دوستان ما در پیش گرفته اند زبان محاوره امروزی است و در ایران هم عده‌ای از جوانان همین کار را می‌کنند. اگر بخشی از شعرشان به این زبان باشد می‌شود توسعه دادن زبان، اما اگر همه شعر به این زبان باشد در معرض خطر خواهد بود. برای آنکه هنوز این زبان عامه و زبان محاوره روزانه تثبیت نشده و شاعران و نویسندگان فارسی زبان چه در ایران و افغانستان و هرجای دیگر نباید ارتباط خود را با سرچشمه‌های زبان فارسی قطع کنند.

ابتهاج افتخاری برای تمام افراد این حوزه تمدنی است

روانشاد رهنورد زریاب از اساتید پیشکسوت ادبیات فارسی در افغانستان که در این دیدار حضور داشت، با اظهار خوشحالی از این دیدار گفت: اگر اشتباه نکرده باشم دلبستگان شعر در کابل از دهه ۳۰ با سروده‌های شما آشنا هستند. خوشبختانه این آشنایی و دلبستگی با شعر با گذشت زمان هیچ کاهش نیافته و همواره در حال افزایش بوده است و امروز بعد از دو یا سه نسل جوانان امروزی کابل و بلخ هرات و ... با شعر‌های شما سخت دلبستگی دارند و این دلبستگی نه تنها از آثار شما برخاسته بلکه این دلبستگی را جوانان از نسل‌های گذشته به ارث برده‌اند. امروز فراوان شادمانیم که شما را از نزدیک ملاقات می‌کنیم. شما از ستون پایه‌های شعر معاصر فارسی در این حوزه فرهنگی تمدنی ما هستین و ما از آفریده‌های شما و شخص شما و به گذشته‌های شما افتخار می‌کنیم و این افتخار به تمام افراد این حوزه تمدنی می‌رسد. این افتخار تنها از آن کسانی نیست که در قلمرو ایران امروز زندگی می‌کنند این افتخار به همه کسانی تعلق دارد که شعر شما را می‌خوانند و لذت می‌برند و بر این اساس جوانان ما زمانی که به ایران آمدند یکی از خواسته‌هایشان این بود که شمارا ملاقات کنند خوشحالیم که یک آرزوی آن‌ها برآورده شد.

منبع: ایسکانیوز؛ مجله بخارا؛ 

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
آریا نیا
۱۹:۲۸ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۲
اکثرا به ملت افعانسنان توهین میکنند و این از درک کم انهاست . انسانهای سخت کوش قانع و با علم در افغانستان زیاد هست . من به شخصه طرفدار افغانستانی ها هستم . امیداست همه ملت افعانسنان باسواد بشن و بیشتر بدرخشند . انسانهای بزرگی هستن.روح استاد و همه سخنوران عرصه ی ادبیات شاد باد.خوب ببینیم و خوب بگوئیم و خوب بشنوبم.