وزارت خارجه طالبان: وضعیت کودک افغانستانی در مسکو پایدار است حریفان تیم ملی فوتسال افغانستان در مسابقات قهرمانی آسیا مشخص شد سید روح‌الله موسوی، ملی‌پوش موی‌تای افغانستان قهرمان آسیا شد سازمان ملل: حمله اسرائیل به ایران بحران افغانستان را عمیق‌تر کرده است سفیر ایران در روسیه: کودک آسیب‌دیده در فرودگاه روسیه ظاهراً افغانستانی بوده است قیمت افغانی به تومان و دلار، امروز (چهارشنبه ۴ تیرماه ۱۴۰۴) گزارش تصویری | تشییع پیکر شهید افغانستانی حملات اخیر اسرائیل به تهران طالبان: نباید اجازه تجدید جنگ‌افروزی به اسرائیل داده شود وزارت خارجه طالبان: نقض حاکمیت ملی ایران «غیرقابل پذیرش» است گفت‌وگوی سفیر ایران در کابل با وزیر خارجه طالبان برای انتقال حجاج ایرانی شاعران افغانستانی با کلمه در کنار ایران ایستاده‌اند حامد کرزی، طالبان و چهره‌های شناخته شده افغانستان حمله اسرائیل به ایران را محکوم کردند شعر شاعر افغانستانی در رثای شهدای حمله رژیم صهیونیستی | سلامی را گرفتی، آرزوی او شهادت بود شگفتی در هفته سوم لیگ برتر فوتسال افغانستان | نتیجه دیدار نورزاد نمیروز و اتحاد هرات + فیلم ادامه بازی‌های چهارمین دوره لیگ برتر فوتسال افغانستان | خانه تکانی اتحاد هرات + نتایج تیم فوتسال اتحاد هرات سرمربی و بازیکنان ایرانی خود را اخراج کرد قیمت افغانی به تومان و دلار، امروز (پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴) پیروزی پرگل تیم صداقت مقابل ظاهر اسد در دربی لیگ برتر فوتسال افغانستان (۲۱ خرداد ۱۴۰۴) انتقاد عضو مجلس نمایندگان آمریکا از ارسال هفته‌ای ۴۰ میلیون دلار برای طالبان معاون سازمان بهزیستی: برخلاف تصور رایج درباره کودکان کار، اکثر آن‌ها ایرانی‌ هستند وزارت خارجه ایالات متحده: دارندگان ویزای «اس‌آی‌وی» از ممنوعیت ورود به آمریکا معاف هستند
سرخط خبرها

رهنورد زریاب، پناه پارسی‌زبانان در افغانستان

  • کد خبر: ۵۲۴۱۱
  • ۲۲ آذر ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۶
رهنورد زریاب، پناه پارسی‌زبانان در افغانستان
سید محمدرضا هاشمی – روزنامه‌نگار افغانستانی

سال‌ها قبل یعنی در دهه هشتاد خورشیدی وقتی منتظر بودم جمعه از راه برسد تا برای شنیدن شعر به جلسه «دُردری» بروم، وقتی در طبقه دوم ساختمانی در «پیچ تلگرد» مشهد پشت به پنجره‌ می‌نشستم، یک تابلو نقاشی که پرتره‌ مرد آرامی را در خود جای داده بود، مرا محو خود می‌کرد. نمی‌دانستم که این تابلو نقاشی پرتره چه کسی است، بعدها فهمیدم نقاش خوش‌ذوقی «استاد رهنورد زریاب» را کشیده است.

 

گذشت تا اینکه سال ۱۳۹۳ وقتی کارمند یکی از رسانه‌های خصوصی افغانستان در کابل بودم، در کنار همه اتفاقات خوش آن روزها حضور یک مرد آرامش عجیبی به من می‌داد، مردی که همه او را استاد می‌خواندند و احترامش را نگاه می‌داشتند. هر روز حدود ساعت سه به دفتر می‌آمد، بلند سلام می‌کرد و می‌نشست پشت میزش. بچه‌ها یکی یکی خبرهایشان را برای تصحیح خدمت استاد می‌بردند و رهنورد زریابِ بزرگ، با خودکار قرمزی که به دست داشت غلط‌گیری می‌کرد.

 

استاد زریاب آدم صبور و مهربانی بود، در طول مدتی که آنجا بودم، دیدم که بارها یک نکته را برای یک خبرنگار یادآوری می‌کرد تا او یاد بگیرد و آوای یک کلمه را به درستی ادا کند. استاد به خوبی می‌دانست که همین کلمه‌ها دانه به دانه در یاد کودکان افغانستانی که پای تلویزیون می‌نشینند، می‌ماند و آینده زبان فارسی شکل می‌گیرد. به همین خاطر همواره تلاش می‌کرد، خبرنگاران درست بنویسند و درست بخوانند.

 

بهترین ساعات کاری ما دقایقی بود که استاد پشت میزش بود و تکیه‌گاه دلمان. همین‌که صدای سلامش را می‌شنیدم، خودم را می‌رساندم پیشش، سلام می‌کردم، احوالش را می‌پرسیدم و منتظر می‌ماندم چیزی بگوید. در این دیدارها درباره موضوعات مختلفی صحبت می‌کردیم؛ تازه‌های کتاب، نویسندگان و شاعران معاصر افغانستانی و ایرانی و آخرین اخبار فرهنگی ایران را به اطلاع استاد زریاب می‌رساندم. بعضی روزها او از خاطرات خود در سفر به ایران برایم تعریف می‌کرد، او با محمود دولت‌آبادی و هوشنگ ابتهاج‌ رفاقت داشت و چندباری از خاطرات دیدارشان با این دو سرمایه زبان فارسی برایم گفته بود.

 

سال ۲۰۱۵ وقتی جمعیت زیادی از افغانستانی‌ها به سمت اروپا مهاجرت می‌کردند، در یکی از همان روزها که رهنورد زریاب به دفتر کار آمد، به من گفت: میدانی فرق مهاجرت افغانستانی‌ها به ایران و مهاجرت آن‌ها به اروپا چیست؟ او معتقد بود که زبان مشترک ایران و افغانستان یک فرصت فوق‌العاده برای مهاجران است که به این کشور مهاجرت کرده‌اند فراهم کرده، فرصتی که باعث تربیت شاعران و نویسندگان مهاجر افغانستانی در ایران شد، چهره‌هایی که امروز نامشان در آسمان ادبیات معاصر زبان فارسی می‌درخشد، اما 30سال بعد مهاجران افغانستانی که به اروپا رفته‌اند، از این نعمت محروم خواهند بود، چون زبان جامعه میزبان آن‌ها فارسی نیست.

 

استاد زریاب در سال‌های آخر زندگی در افغانستان ماند، هرچند که فرصت مهاجرت و زندگی در اروپا برایش فراهم بود، اما ترجیح داد که در کابل بماند و به جوانان افغانستانی این فرصت را بدهد تا از حضورش بیاموزند. او حضورش برای فارسی زبانان افغانستان یک تکیه‌گاه بزرگ بود، که دل آن‌ها را در برابر بی‌توجهی‌ها به زبان فارسی گرم می‌کرد.

 

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->