ملیحه کروخی | شهرآرانیوز - چه بسیار زائرانی که قرنها کوره راههای خراسان تا کربلا را با پای دل و سودای اشتیاقی در جان، رفته و بازآمده اند؛ راهی که پس از هزا روچهارصد سال هنوز هواخواه دارد و مشتاق. این روزها که کاروانهای پیاده، مرزهای غربی کشور را با تاول پای زائران در میان گذاشته، در سطرهای پیش رو، نقبی زده ایم به معرفی طومارهایی که در دوران گذشته، نقشه، طریق راه و سند زائر شدن یک مؤمن بوده است. نقشههایی با تصویر مکانهای مذهبی که از مکه آغاز میشده، به عراق میرفته، پس از زیارت کربلا، نجف، کاظمین و سامرا به ایران ختم میشده تا به پابوس آستان ملائک پاسبان رضا (ع) برسد.
برای توضیح بهتر این طومارهای نقاشی شده، باید بگوییم، این روزها در آستانه اربعین و بیشترشدن سفرهای زیارتی، ارتباطات از طریق فناوری، ارسال هرگونه عکس و فیلم را به راحتی ممکن کرده است و زائر میتواند افراد بسیاری را در تجربه اش شریک کند. این شوق شریک ساختن افراد در تجربه زیارت در دوران پیش از فناوری به گونهای دیگر ارائه میشده است؛ گونهای آمیخته با رنگها و نقش ها؛ در واقع آنچه این روزها از سفرهای زیارتی و در قالب تصویر و فیلم به دست مردم میرسد، در قدیم به صورت نقاشیهایی بر طومار یا گواهی حج و زیارت روی پوست یا کاغذهای مهرخورده ثبت میکرده اند تا شاهد و سندی باشد بر اینکه زائر چه مکانهایی را زیارت کرده و چه تجربههایی را پشت سر گذاشته است؛ تجربه و سرگذشت یا نقشه راهی که در قالب شعر و نقاشی ثبت میشده است.
طومار زیارت یا گواهیهای حج، اسناد و مدارکی قانونی بوده، گواه بر اینکه فرد در زیارت مکه یا دیگر مراسم مذهبی شرکت کرده و مناسک را به جا آورده است. این موضوع آن چنان مهم بوده که زائر پس از رسیدن به خانه و کاشانه، طومار سفرش را، چون دستاوردی گران بها با نصب روی دیوار خانه مقابل دیدگان دیگران میگذاشته و شاید تا سالها با نشان دادنش به میهمانان از ماجراها و دیدنیهای این سفر، قصهها نقل میکرده است.
پیش از اختراع چاپهای سنگی به دلیل هزینههای سنگین نقاشی و خطاطی بر پوست، تهیه طومارهای حج تنها نصیب و قسمت افراد ثروتمند جامعه بوده است، ولی پس از ساخت کاغذ و همه گیر شدن استفاده از آن، تهیه طومارهای زیارتی با اقبال گسترده تری روبه رو میشود و بین مسلمانان رواج پیدا میکند؛ به این شکل که گواهیهای چاپ سنگی به صورت آماده در دسترس زائران قرار میگرفته و برای داشتنش فقط لازم بوده است زائر، اسم و مشخصات خود را در نقاط مشخص شده بر طومار بنویسد و شاهدان نیز آن را امضا کنند.
تصاویر نقش خورده بر این طومارها نه تنها شامل مواردی از یادمانهای مقدس بوده، بلکه به صاحب این گواهی درباره سفر به مکانهای مذهبی نیز سندیت میبخشیده است. به این صورت که معمولا سه یا چهار شاهد پایین این برگهها را امضا میزدند و شهادت میدادند که فرد موفق به زیارت شده است.
نقشهای درج شده بر طومارها و گواهیهای زیارت همچنین نشان میدهد که تصاویر این اسناد میان شیعیان و اهل سنت دارای تفاوتهایی بوده است. برای نمونه در طومار یا گواهی حج اهل تسنن معمولا نقاشی چهار مکان مذهبی اطراف مکه، مسجدالحرام، مدینه و بیت المقدس دیده میشود؛ زیرا معمولا مسلمانان اهل سنت علاقهمند به ادامه سفر به سوی حرم بیت المقدس بودند؛ جایی که مطابق با روایات، محل به معراج رفتن حضرت محمد (ص) است، اما تصاویری که در گواهی شیعیان میآمده، گستردهتر بوده است؛ به این ترتیب که در کاملترین حالتاز شهر مقدس مکه آغازمیشده و سپس در مدینه با زیارت حرم پیامبر (ص)، قبرستان بقیع و باغ فدک ادامه مییافته به عراق رفته، از شهرهای مقدس این دیار (کربلا، نجف، کاظمین، سامرا) عبور کرده و بعداز زیارت مکانهای مقدس ایران مانند قبور امامزادگان قرارگرفته در راه، به زیارت امام هشتم (ع) در مشهد ختم میشده است.
گاهی نیز این برگهها به صورت تک صفحهای از یک شهر زیارتی آماده میشده است تا زائر بتواند از آن به عنوان راهنما استفاده کند. این تک برگها برای عامه مسلمانان در مکه و مدینه و برای شیعیان معمولا در میان زائران کربلا و نجف توزیع یا فروخته میشده است.
همچنین این طومارها علاوه بر نقاشی تصویر مکانها دارای اشعار سادهای نیز هستند که شرح سفر یا وقایع خاص را در آن بازگو میکرده اند. درحقیقت این ابیات، نمونهای نادر از شعرهایی محسوب میشوند که به چاووشی خوانی مشهورند. ابیات به صورت معمول توسط راهنمای سفر زیارتی که به او چاووش میگفتند، در راه بازگشت از سفر به سوی منزل خوانده میشده است. چاووش علاوه بر شعرخوانی، راهنمایی زائران و آموزش آنان برای اجرای صحیح مراسم مذهبی و همچنین هماهنگیهای سفر مانند تهیه لوازم سفر و محل اقامت را نیز بر عهده داشته است. حدس زده میشود که ابیات چاووشی به شکل بداهه سروده شده و بر گونه شعری غیرانتقادی و ساده از نوع کوچه و بازاری دلالت میکرده است.