بیتی دارد نظیری نیشابوری که میگوید:
در پیری از هزار جوان زنده دل تریم
صد نوبهار رشک برد بر خزان ما
در آن صبح دل انگیز و زیبای پاییزی پارک، باورم شد که این بیت نظیری نیشابوری چندان هم دور از واقعیت نیست. آن خانم گرچه شاید ۷۰سال کم وبیش سن داشت، به دل از هزار جوان زندهتر بود و در آن صبح پاییزی و برگ ریزانی که سنگ فرش خیابانها و چمنها را پوشانده بود، صد نوبهار، رشک میبرد به زنده دلی او. آن خانم به گرمی رهگذران را درودی میگفت و صبح به خیری که نشان از شادمانگی جان او داشت.
اما آنچه مرا به نوشتن این «روایت روز» واداشت، دو نکته بود؛ یکی اینکه رهگذران حیرت کرده بودند وقتی میدیدند این خانم با چنین روحیهای شادمانه برای کلاغها و گربهها غذا آورده است و نزدیک به ۲۰ کلاغ و گربه بی هیچ واهمهای آرام و سربه زیر گرد او جمع شده اند و صبحانهای میل میکنند؛ صبحانهای لذیذ و آماده؛ و نکته دیگر اینکه، جدای از حال خوش آن خانم و حس خیرخواهانه و شادمانهای که داشت، آیا غذا دادن به پرندگان و حیوانات شهری، پسندیده است یا نه؟ ازطرفی کارشناسان محیط زیست این کار را درست نمیدانند و ازطرف دیگر، کسانی هم که به این کار عادت کرده اند، حاضر نیستند از آن دست بکشند.
به نظر میرسد برای غذا دادن به پرندگان باید دقت بیشتری بکنیم. بنا به گفته یک کارشناس تغذیه: «دانهها و خرده غذایی که ما به پرندهها میدهیم، کربوهیدرات است، درحالی که رژیم اصلی خیلی پرندگان را حشرات تشکیل میدهد. وقتی آنها را به غذای ساده عادت دهیم، دیگر نمیروند عنکبوت و حشره صید کنند و ما غیرمستقیم باعث برهم زدن نظم اکوسیستم و افزایش جمعیت حشرات شد ه ایم.»
با این حال گویا کاری که فکر میکنیم فرهنگی مثبت است، مانند دادن پسماندها یا ته مانده غذایمان به حیوانات، بدون اینکه بدانیم غذای آنها چیست، نه تنها کمکی به طبیعت و حیوانات نمیکند، بلکه برپایه نظر دام پزشکان، میتواند به آنها آسیب هم برساند.