خداوند متعال زندگی و مرگ را به دنبال یکدیگر آفرید و در این آفرینش رازی را پنهان کرد که برای نشان دادن آن راز میفرماید: «آفرینش زندگی و مرگ بدان خاطر است که شما را آزمایش کند که کدامین از شماها بهترین عمل را دارید (ملک:۲).» در این آیه کریمه الهی به دو حقیقت اشاره شده است؛ یکی زندگی که حیات دنیوی است و دیگری آخرت که با مرگ تحقق پیدا میکند.
زندگی و حیات مادی دنیوی انسان محلی برای انجام اعمال انسان است، خواه این اعمال نیک باشد یا شر. اما برای آزمایش اینکه چه کسی بهترین عمل را انجام میدهد، در پایان حیات دنیوی اش با نشان دادن کارنامه امتحانات مکرری که در دنیا داده است، به او اعلام خواهد شد که بهترین اعمال از آن چه کسی است. اما برای اینکه انسانها لب به اعتراض نگشایند، خداوند متعال در قیامت هم اعمال نیک انسان را نشانش خواهد داد و هم اعمال شر او را نشان خواهد داد تا جای هیچ اعتراض و شکایت برای او باقی نماند.
اما در اینجا این پرسش مطرح خواهد شد که چگونه عملی که در دنیا از انسان سر زده و تمام شده است و ظاهرا هیچ اثری از آن وجود ندارد، در قیامت به انسان نشان داده میشود؟ در اینجا لازم است به این نکته علمی که از دانشمندان علم نجوم و کیهان شناسی میشنویم توجه کنیم.
گاهی نوری از یک ستاره یا از انفجار و برخورد کهکشانها یا اجرام و ستارهها و نیز انفجار یک ستاره بر اثر سردشدن و... رصد میشود که چندین میلیارد سال نوری قبل اتفاق افتاده است. ما هم اکنون که آن را رصد کرده ایم، اثری از خود آن اجرام و ستاره نیست، ولی همچنان نور آنها برای ما قابل رصد و مشاهده است.
پس وقتی در دنیا و در این عالم، اثر هر چیزی میتواند قابل مشاهده باشد مانند بسیاری از یافتههای آثار باستانی و...، در قیامت اعمال انسان قابل مشاهده نخواهد بود؟! یکی از اعمالی که اگر از انسان سر بزند، میتواند در قیامت موجب شود که انسان اهل نجات باشد، مسئله «عفت» است؛ چراکه سه فضیلت در انسان اگر وجود داشته باشد، اهل نجات خواهد بود؛ عفت، حکمت و شجاعت. این سه فضیلت نه تنها از مهم ترین، بلکه در رأس همه فضایل انسانی است.
اگر مجموع این سه فضیلت در انسان جمع شود، عدالت ظاهر خواهد شد؛ بنابراین همه فضایل اخلاقی دیگر منشعب و از فروعات این سه فضایل خواهد بود. یعنی اگر این سه فضیلت در انسان ریشه کند، فضایل دیگر نیز ظهور خواهد یافت. همه مشکلات و گرفتاریهای انسان از این است که عدالت را پیشه خود نکرده است، اگرچه همه از آن سخن میگویند.
عفت، در روایات اهل بیت (ع) به حفظ انسان از معصیت و شهوت معنا شده است (مرآت العقول، جلد ۱، ص ۶۹). همچنین عفت را به اعتدال درآوردن قوه شهوت در هر چیزی بدون اینکه به افراط یا تفریط بینجامد، تعریف کرده اند (کتاب الوافی، جلد ۱، ص ۶۶).
اما حکمت را به عملی که از روی علم و آگاهی از انسان سر بزند و منفعت صالحترین آنها را در نظر بگیرد، تعریف کرده اند و ضدحکمت یعنی عملی که از روی هوی و شهوت نفس بوده باشد (مرآت العقول، جلد ۱، ص ۷۴). اما مسئله شجاعت در امور اخلاقی را به داشتن خصوصیت و ویژگی در انسان برای انجام امور واجب تعریف کرده اند. مهمترین آن امور عبارت است از اینکه انسان از رفتن به جایی که احتمال مکروه در آنجا میدهد، پرهیز کند.
حتی از مواردی که درد و رنج و سختی به واسطه آن امور ممکن است به انسان برسد، دوری کند (بحارالانوار، جلد ۶۵، ص ۳۶۶). اکنون بنگرید به این مسئله که اگر مجموعه این سه خصلت و این سه فضیلت در انسان جمع شود، آیا ممکن است او خلاف عدالت گام بردارد؟ و خلاف عدالت سخن بگوید؟ و نیز خلاف عدالت با دیگران در مسائل روزمره، معاملات، مسائل فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... روبه رو شود و عمل کند؟! هرگز این اتفاق نخواهد افتاد.
پس راز آفرینش انسان آن است که باید آزمایش شود و آزمایش و امتحاناتی که در دنیا میدهد، از این سه خصلت و این سه فضیلت اخلاقی خواهد بود.