واژه شناسی انتظار در نگاه عامه مردم و فارسی زبانان به معنای چشم انتظاری است؛ اما در قاموس قرآنی به معانی گوناگون آمده است:
۱. به معنای صبر کردن. «.. فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرین» (یونس/۲۰).
۲. به معنای مهلت دادن است؛ و این سخن شیطان است که از خداوند متعال وقتی که از جمع ملائکه رانده شد مهلت طلب میکند. «قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنی إِلى یَوْمِ یُبْعَثُون» (ص/۷۹).
۳. مهلت دادن. «وَ إِذا رَأَى الَّذینَ ظَلَمُوا الْعَذابَ فَلا یُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَ لا هُمْ یُنْظَرُون» (نحل/۸۵) یعنی کسانی که عذاب الهی را مشاهده میکنند نه عذاب برای آنها کم خواهد شد و نه به آنها هیچ گونه مهلتی داده نمیشود.
۴. انتظار کشیدن و صبر و تحمل کردن: «وَ إِنْ کانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى مَیْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُون» (بقرة/۲۸۰) اگر چنانچه دچار سختی شده اید در این صورت اولا صبر و تحمل کنید تا گشایشی برایتان حاصل شود و ثانیا صدقه بدهید که این برای شما بهتر است.
۵. مطالعه کردن و دقت کردن و تأمل کردن. «وَ أَمْطَرْنا عَلَیْهِمْ مَطَراً فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمین» (أعراف/۸۴) یعنی ما باران شدیدی بر آنها بارانیدیم پس شما باید به عاقبت کار مجرمان دقت کرده و حالات آنها را مطالعه کنید.
۶. نگاه کردن عمیق و دقیق. «وَ انْظُرْ إِلى حِمارِکَ وَ لِنَجْعَلَکَ آیَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظامِ کَیْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَکْسُوها لَحْماً فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیر» (بقره/۲۵۹) یعنی به حمار و الاغ خود به دقت بنگر که میخواهیم تو را دلیل برای مردم قرار دهیم و دقیق به استخوانها بیندیش که از هم گسسته شده و چگونه آنها را به هم میپیوندیم و سپس گوشت بر آنها میپوشانیم....
۷. نگاه دقیق علمی: «فَنَظَرَ نَظْرَةً فِی النُّجُوم» (صافات/۸۸) یعنی در مواقع و موقعیت ستارگان (نجوم) با دقت علمی بسیار بالایی نظر کرد.
پس انتظار تنها به معنای چشم انتظار کشیدن نیست و بر همین اساس است که بر انتظاری که برای غیبت امام عصر (عج) گفته میشود، دو نوع تعبیر میتوان در نظر داشت: الف) انتظار به مبدأ ظهور ب) انتظار به غایت و مقصد ظهور.
انتظار به مبدأ ظهور و انتظار به غایت و مقصود ظهور هر یک دارای آثار و عوارضی است که میتواند در سرنوشت منتظران تأثیرگذار بوده باشد.
قبل از پرداختن به اصل مسئله لازم است مثالی در این باره زده شود. تصور کنید که شما منتظر شخصی هستید که باید از مسافرت برگردد، همین که مسافر شما بازگشت، ابتدا همه از بازگشتش خشنود شده و پس از چند ساعت یا چند روز همه چیز عادی شده و دیگر شاید روزها به سراغ یکدیگر نروند؛ اما اگر شخصی را که انتظار بازگشتش را داشته باشیم و بدانیم که از چه چیزهایی خشنود است و از چه چیزهایی پرهیز دارد، در این صورت تلاش خواهیم کرد که خود را برای آنچه که او خشنود است آماده سازیم و آنچه را که نسبت به آن ناخشنود است، دوری کنیم و هنگامی که بازگشت میکند دائما به گرد او خواهیم بود تا همواره خشنودی اش را کسب کند و از ناخشنودی هایش آگاهی یافته و از آنها پرهیز کنیم.
پس اگر ما انتظار برای مبدأ ظهور داشته باشیم این احتمال وجود خواهد داشت که با ظهورش همه چیز به حالت قبل از ظهور بازگشت کند و حتی ممکن است نسبت به داوریهایی که احیانا بر ضد ما انجام میدهد از آن حضرت ناخرسند شویم، اما اگر انتظار برای غایت ظهور باشد تمام تلاش برای کسب رضایت آن حضرت خواهد شد، حتی اگر داوری هایش بر ضد ما باشد. چراکه میدانیم خرسندی آن حضرت در رضایتش از ماست تا در این صورت بتوانیم خود را اصلاح کنیم.
در انتظار برای مبدأ ظهور میتوان به جریان تاریخی که برای حضرت سیدالشهدا اتفاق افتاد، اشاره کرد که چگونه کوفیان دعوت کردند، ولی به محض اینکه متوجه شدند که اگر به آن حضرت بپیوندند، مشکلات دنیوی شان افزون شده و دچار تنگی معیشت و سختی زندگی روزمره خواهند شد، در این صورت به آن حضرت پشت کرده و در نهایت آن حضرت را به شهادت رساندند.
اما انتظار برای غایت ظهور آن است که باید آنچه موجب طولانی شدن ظهور شده است، یعنی همان چیزهایی که موجب غیبت شده برطرف شود و مهمترین آن این است که باید برای انجام آنچه که قرآن فرموده است و نیز سنت جدش رسول گرامی اسلام آماده بود. پس باید ولایت را پذیرا بود، چراکه بعد از ظهور در رأس کارها احیای سنت جدش رسول خدا (ص) و ترویج و عملیاتی کردن احکام قرآن خواهد بود، پس باید هم سنت رسول خدا را آموخت و هم احکام قرآن را پذیرا شد.