از ۲۶ آذرماه هرشب ساعت ۲۰، در محدوده دوراهی طرقبهوشاندیز، در هتل ثامن، نمایشی روی صحنه میرود که صدای دوتار و نواهای شمال خراسان از آن به گوش میرسد.
زوزنی| نمایش «عروس سرخ» به نویسندگی و کارگردانی فرشید تمری، با نقشآفرینی بازیگران نامآشنای تئاتر، سینما و تلویزیون همچون بهار ارجمند، کاوه خداشناس، بابک نوری، علیرضا ضیاچمنی و... در سالن ایثار هتل ثامن و با حضور علاقهمندان به هنرهای نمایشی اجرا میشود. در این نمایش که تا آخر دی روی صحنه خواهد بود، محسن میرزازاده، خواننده خراسانی، نیز بازی میکند و دوتار مینوازد و میخواند.
تمری این نمایش را با همین نمایشنامه، قبلا با عنوان «عشق جلاد» روی صحنه سالن اصلی تئاتر شهر برده بود. تکرار نمایش، هر تماشاگری را به ورطه مقایسه میاندازد و برای ما هم گریزی نیست که در قیاس این دو نمایش، بهدنبال دلایلِ تکرار اجرای آن بگردیم.
در یکی از شبهای اجرا در خنکای شامگاهی اول زمستان، در منطقه کوهستانی وکیلآباد، میهمان گروه تئاتر «لال» بودیم و بههمراه جماعتی که به همین منظور به سالن ایثار آمده بودند، به تماشای «عروس سرخ» نشستیم. تماشاچیها که روی صندلیها نشستندتقریبا نیمی از سالن خالی ماند، اتفاقی که دور از انتظار نبود. فاصله زیاد محل اجرا تا مرکز شهر و دسترسی دشوار به آن میتواند یکی از علل استقبال نکردن مخاطبان از این نمایش باشد.
اما مهمترین علت آن، احتمالا بهای بلیت نمایش «عروس سرخ» است. با توجه به اینکه هر نفر باید بین ۲۰ تا ۵۵ هزارتومان برای تماشای این نمایش بپردازد، قطعا «عروسسرخ» نمایشگرانی است که بهای آن برای هر خانوادهای قابل پرداخت نیست و همین میتواند عامل دفعکننده مخاطبان باشد.
داستانی کهن با سروشکلی مدرن
داستان اصلی «عروس سرخ» درواقع برداشتی از سرگذشت سردار عوضخان است که رهبر کرمانجهای شمال خراسان در مبارزه با حکومت مرکزی ناصرالدین شاه بوده است. در عروس سرخ که یک داستان عاشقانه و اجتماعی با سروشکلی امروزی است، جریان جانفشانی این سردار غیور را برای مردمش میبینیم. سردار عوضخان (علیرضا ضیاچمنی)، تلاش میکند عروس (بهار ارجمند) را از چنگ سردار سرخ (بابک نوری) که نماینده حکومت مرکزی است، نجات دهد و او را به دست دامادش (کاوه خداشناس) بسپارد. در این میان اتفاقاتی رخ میدهد که دیدنش خالی از لطف نیست. بهطورکلی داستان نمایش در مقایسه با نسخه پیشینش، بهتر از آب درآمده است و این موضوع را شاید بتوان مرهون تجربیات کارگردان از اجرای نسخه قبلیاش دانست و بهرهگیری از بازیگرانی که جسارت بیشتری روی صحنه دارند.
خواننده روی صحنه تئاتر
محسن میرزازاده که در نقش بخشیبیگ محمد، در این نمایش حضور دارد، راوی نمایش است و اینطور به نظر میرسد که او این داستان را درقالب یک مقام میخواند. این خواننده بنا به تشخیص کارگردان، موتیفوار (حضور تأثیرگذار) روی صحنه میآید و با نوازندگی دوتار و خواندن قطعات موسیقی محلی، حال وهوایی تازه به آن میبخشد.
بخشیبیگ محمد، با همان لهجه و گویش کرمانجی، لحظاتی از نمایش در گوشهای میایستد و بیآنکه گمان کند در سالن نمایش است، زیر آواز میزند و صدای دوتارش را بلند میکند. این حضور روحبخش، شاید مهمترین معیاری باشد که دو نمایش «عشق جلاد» و «عروس سرخ» را از هم متمایز و اجرای دوباره آن را موجه میکند. صدای دوتار درکنار موسیقی اصلی نمایش و نواهایی که برای آن تدارک دیده شده است، به مخاطب اجازه نمیدهد که حواسش را به چیز دیگری غیر از نمایش پرت کند.
حرکات نمایشی آیینی
علاوهبر بازی خواننده شمال خراسان، حضور گروه آیینی «فرخه» در این نمایش، حرکات هنروران را از حرکت موزونِ صرف خارج کرده و به کلیت نمایش، رنگوبوی آیینی داده است. رقصهای محلی که با نوای سرنا و دهل همراه است، نقش تعیینکنندهای در پیشبرد نمایش دارد، این درحالی است که همین حرکات در نسخه قبلی نمایش، «عشق جلاد»، فقط حرکاتی نمایشی بودند و جنبه فرمی داشتند.
بازیگرهای نجاتبخش
مهمترین تفاوت نمایش «عروس سرخ» با نسخه پیشینش، حضور بازیگران نامآشنایی است که از تهران به مشهد آمدهاند و بازی در مشهد را تجربه میکنند. بهجرئت میتوان گفت مهمترین ضربهای که اجرای نخستین این نمایش در سالن اصلی تئاتر شهر خورد، علاوهبر نمایشنامه، بازیگری آن بود. سه نقش اصلی داماد، عروس و سردار سرخ در این نمایش، بازیگران متفاوتی دارند و بازی چشمگیر آنها و حسی که بیدریغ به مخاطبان خود میدهند، «عروس سرخ» را تماشاییتر از نسخه قبل خود کرده است.
بهار ارجمند که بعد از ۲۴ سال برای بازی به مشهد آمده است، در این نمایش بهخوبی از پس نقشش برآمدهاست. اما بازیگر نقش همسر سردار سرخ که آن را فاطمه بختیاری ایفا میکند، بازهم در این نمایش درخشان است. بختیاری که در نسخه «عشق جلاد» هم همین نقش را ایفا میکرد، نشان داد که چیزی از بازیگران تهرانی کم ندارد. بابک نوری که همبازی بختیاری است، در نشست خبری این نمایش گفته بود که پیش از حضورش در مشهد و همکاری با فرشید تمری، فکر نمیکرد مشهد تئاتر داشته باشد. حالا به نظر میرسد او دربرابر بازیگران توانمند مشهد انرژی بسیاری از خود روی صحنه صرف میکند تا بازیاش به چشم بیاید.
نور، کمککننده به اجرا
نور یکی از عناصر مهم نمایش است که اگر بهموقع و بجا باز و بسته نشود، میتواند یک اثر نمایشی را به نابودی بکشاند. «عروس سرخ» این شانس را داشته است که یکی از طراحان خوب نور تئاتر مشهد و کشور در آن حضور یابد. محمود کریمی با طراحی درست و بهاندازهاش و بادقت در زمان اجرا، باعث شده است حس نمایش بهدرستی به مخاطب منتقل شود. هرچند در نسخه پیشین نمایش، حتی جاگیری بازیگران زیر نور هم دچار مشکل بود، در این نسخه هیچکدام از بازیگران از نور طراحیشده خارج نبودند.
این ظرافتهای نورپردازی شاید اینجا بیاهمیت به نظر برسد، اما در هنگام اجرا بهراحتی میتواند حس و تمرکز تماشاچی را مختل کند.