وقتی کلمه حق الناس را میشنویم، ذهنمان به سمت موضوعهایی میرود که فردی به فردی دیگر صدمهای زده باشد یا مالی را از او ضایع و او را از خویش ناراضی کرده باشد. در نتیجه، این مسئله را از گناهانی تلقی میکنیم که با توبه و العفوگفتن حل و جبران نمیشود، بلکه باید آن را جبران کرد.
اما کلمه حق الناس به معنای حقوق مردم بسیار فراتر از این است. به تعبیری، همه دستورات اهل بیت (ع) درباره مردم میتواند از حقوق آنها باشد. آیا فراتر از تصور معمول از حق الناس، یک مسلمان در وضعیت عادی حق دارد با مسلمان دیگری که در کنار او زندگی میکند، با نامهربانی برخورد و به او بی احترامی کند؟! امام رضا (ع) انسانهای خردمند را به این گونه رفتارکردن با هم توصیه میکند و در یک روایت معروف از ایشان نقل شده است: «اظهار دوستى با مردم نیمى از خرد است.»
یعنی لازمه اینکه شخص عاقلی باشیم، مهربانی کردن با دیگران است. خود حضرت در زندگی شخصی شان این خردمندی را به حد اعلا به نمایش گذاشتند. در روایت زیبایی از چگونگی برخورد امام رئوف با مردم نقل شده است: «هرگز ندیدم حضرت رضا (ع) با کلامی در گفتارش به کسی جفا یا درشتی کند و هیچ گاه ندیدم سخن کسی را قطع کند، صبر میکرد تا طرف سخنش تمام شود و بعد اگر لازم میدید، کلامی میگفت.
ندیدم کسی از او حاجتی بخواهد و مقدور آن حضرت باشد و رد کند و هرگز نزد کسی پای خود را دراز نمیکرد و در برابر هم نشین و جلیسی تکیه نمیداد. هرگز ندیدم از خدمتکاران و کارگزاران خود کسی را بد بگوید و دشنام دهد یا در پیش چشم کسی آب دهان بیندازد. هرگز ندیدم در خندیدن قهقهه کند، بلکه خنده اش تبسم بود و، چون خلوت میشد و سفره طعام برای او میگستردند، همه غلامان و خدمتکاران را بر سر سفره میخواند؛ حتی دربان و مهتر.
او بسیار کم خواب بود و بسیار بیداری میکشید و بیشتر شب را با بیداری به سر میبرد؛ از اول تا هنگام دمیدن صبح. بسیار روزه میگرفت و سه روز روزه هر ماه از وی فوت نمیشد و میفرمود: این روزه مانند روزه گرفتن همه سال است. بسیار پنهانی صدقه میداد و احسان میکرد و بیشتر این کار را شبهای تاریک انجام میداد. هرکس گمان میکند که در فضل مانند او را دیده است، از او باور نکن. (عیون اخبارالرضا (ع): ج ۲، ص ۱۸۴)»
در روایت دیگری، امام به صراحت به مسئله حقوق میپردازند. از ایشان درباره حق مؤمن بر برادر مؤمنش سؤال میشود و میفرمایند: ازجمله حقوق مؤمن بر مؤمن این است که در دل او را دوست بدارد، با مال و ثروتش او را کمک کند و او را اگر مورد ظلم و ستم قرار گرفته است، یاری کند و.... اگر از دنیا رفت، قبرش را زیارت کند و به او ظلم و خیانت و غش در معامله نکند. او را خوار و از او غیبت نکند و به او دروغ و اُف نگوید که اگر چنین کند، دیگر میان آنها پیوند دوستی نباشد. هرگاه به او تهمتی زند، ایمان در دلش آب شود، همان گونه که نمک در آب حل میشود. (بحارالانوار، ج۷۴، ص۲۳۳)» از خداوند بزرگ میخواهیم که همه ما مدعیان دین را به پیروی از این دستورات حیات بخش و سیره امام رئوف موفق کند و دنیای ما را با این پیروی زیبا کند.