زندگی باید حسابوکتاب داشته باشد. این را به تأکید از هزار زبان شنیدهایم. حرف حسابی نیز هست. اگر زندگی حساب نداشته باشد، هزار کتاب هم به دردش نخواهد خورد. سخن را با این گزاره اجتماعی آغاز کردم تا بگویم حسابداری اگرچه رشتهای است مالی و با اعدادوآمار سروکار دارد، اما نهایت خروجی آن، توفیق در کار است که نتیجه آن را هم باید در زندگی دید. پس باوجود آمیختگی با اعداد و فرمولهای ریاضی، یکی از مؤلفههای اصلی شکلدهنده به نظم و نسق زندگی هم هست.
اگر بخواهیم دربرابر کلمه «حسابداری» یک تعریف علمی بگذاریم، به این تعریف تصریحشده در ویکیپدیا خواهیم رسید که مینویسد: «حسابداری، دانشِ اندازهگیری، پردازش و ارتباطات اطلاعات مالی و غیرمالی درمورد نهادهای اقتصادی مانند مشاغل و شرکتهاست.
حسابداری که به آن "زبان تجارت" گفته میشود، نتایج فعالیتهای اقتصادی یک سازمان را اندازهگیری میکند و این اطلاعات را به کاربران مختلفی ازجمله سرمایهگذاران، بستانکاران، مدیریت و تنظیمکنندگان منتقل میکند.» دانشی که در نبود آن نمیتوان ارتباطی چنینارگانیک با بدنه فعال جامعه برقرار کرد.
فقر این رابطه هم به فقر در ارتباطات خواهد انجامید. دنیا این رابطه را هر روز وثیقتر و عمیقتر تعریف میکند. نتیجه را هم میگیرد؛ اما این هم خاص امروز و جهان توسعهیافته نیست که به گواه همین دانشنامه آزاد، «قدمت حسابداری هزاران سال است و میتوان آن را در تمدنهای باستان جستوجو کرد. توسعه اولیه حسابداری به بینالنهرین باستان برمیگردد و ارتباط تنگاتنگی با تحولات نوشتن، شمارش و پول دارد.
همچنین شواهدی از اشکال اولیه دفترداری در ایران باستان و سیستمهای حسابرسی اولیه توسط مصریان باستان و بابلیها وجود دارد. در زمان امپراتور آگوستوس، دولت روم به اطلاعات دقیق مالی دسترسی داشت.» بهجرئت میتوان گفت موفقیت در جاهایی دامن گسترده که پای حسابوکتاب به میدان آمده است. تکمیل فرایند حسابداری با «حسابرسی» سلامت محاسبات را تضمین میکند.
حسابرسی، تأیید ادعاهایی است که دیگران درباره بازپرداخت مطرح کردهاند و در متن حسابداری، «بررسی و ارزیابی بیطرفانه صورتهای مالی یک سازمان» است. حسابرسی یک سرویس حرفهای است که منظم و متعارف است. با حسابرسی علمی و مؤمنانه است که میتوان حسابداری را کامل کرد. در این فرایند تکاملی است که مو از ماست بیرون کشیده میشود. آن وقت عیار امانتداری افراد عیان میگردد.
حضور حسابرسی در کنار حسابداری، به تولید ویژگی بازدارندگی میانجامد تا افراد خود مراقب قلم خویش در تحریر اعدادوارقام باشند. حسابها که پاک شود، از محاسبه هم باک نخواهد بود.
چنین که شود، حق در جای خود خواهد نشست و عدالت معنای تمامساحتی خواهد یافت. در بستر عدالت هم پیشرفت و توسعه، جلوه خواهد کرد تا فرصت برای زندگی سالم و همراه با رفاه فراهم شود. باری، زندگی باید حسابوکتاب داشته باشد. حسابداری هم تضمینکننده این حساب است که با کتاب حسابرسی کامل میشود و دستهای دراز را به تیغ هوشیاری کوتاه میکند. از این منظر است که حسابداران و حسابرسان را میتوان سربازان سلامت اقتصادی جامعه نام نهاد؛ نامی که تکریم جایگاهشان را بهعنوان یک واجب اجتماعی، لازمالاجرا میکند.