به گزارش شهرآرانیوز؛ دیماه اگرچه در تقویمها ماه نخست زمستان است، اما برای مشهد، بهارهای بسیاری را رقم زده است که نخستین آنها میلاد امامرضا (ع) و همچنین ورود کاروان ایشان به این دیار (به روایت تقویم خورشیدی) است. شهری که پس از این حضور «ارضاقدس» و سرزمین مقدس نام میگیرد و بعدها با رسمی شدن مذهب شیعه در ایرانِ عهد صفوی، پلههای ترقی و توسعه را طی میکند. در کنار این دو مناسبت مبارک، دی در مشهد، هنگامه تولد زندهکننده زبان پارسی؛ حکیم ابوالقاسم فردوسی و همچنین ماه بزرگترین رخداد انقلابی مردم شهر (۹ و ۱۰ دیماه) در زمستان ۱۳۵۷ نیز هست.
همه اینها سبب شد تا ۱۰ دی در تقویمهای امسال و سالهای بعد از این «روز ملی مشهد» نام بگیرد. مشهدی که اگرچه از کوچهپسکوچههایِ گیج در عطر توت و اقاقی، خانههای خشتیِ تن داده به سایه تاکها و محلهها و میدانگاهیهای شلوغش، که تصویر جانداری از زندگی بوده، دیگر چیزی باقی نمانده و نمادهای تاریخیاش اغلب در زیر سیطره پاساژهای تجاری و آسمانخراشها گم شده است، اما از تاریخ و هویتش همین بس که هنوز قدیمیترین محله ایران (نوغان) را در دل خود مثل گوهر شب چراغی حفظ کرده است و نام نامآوران و پهلوانانش، چون ستاره بر تارک این فلات میدرخشد.
همین است که در پرونده ویژه این روز تلاش کردهایم تا در گزارشهای مختلفی از مشهد قدیم بگوییم و سیر توسعه در آن را که با نام مبارک امام رضا (ع) گره خورده است، روایت کنیم. همچنین در ادامه نقبی زدهایم به رویدادهای انقلابی این ماه در ۴۴ سال پیش که روزشمار نوشته شده بر آن، گویای بزرگی و عظمتش است. عظمتی که توانست درخت آزادی مردم را در زمستانیترین ماه به شکوفه بنشاند. شکوفههایی که از خون شهیدان بسیاری سرخ است.
گذری بر تاریخ ایجاد و گسترش ارض اقدس به مناسبت روز ملی مشهد
زینبی، سیدی| مشهد یعنی محل شهادت؛ یعنی اگر امام رضا (ع) به خراسان نمیآمد و در اراضیِ قریه (روستا) سناباد به خاک سپرده نمیشد، بی شک مشهدی شکل نمیگرفت. پیش از آن، ما در تاریخ این خطه با سه نام رو به رو هستیم؛ «نوغان» به عنوان یک شهر، «توس» به عنوان یک ولایت (که حکم استان امروزی را دارد) و «سناباد» به عنوان یک قریه (یا همان روستای امروزی).
نوغان که یکی از چهار شهر ولایت توس بوده، گرچه به اعتقاد برخی از تاریخ نگاران شهری باستانی بوده، نامش از قرنهای ابتدایی اسلام به متون تاریخی راه یافته است. سناباد نیز که قریهای در نزدیکی شهر نوغان بوده، بعد از دفن هارون الرشید و شهادت حضرت رضا (ع) نامش مطرح شده است. پیش از آن تنها نام «توس» در اساطیر و آثار حماسی دیده میشود. تاریخ مشهد به همین دلیل در دل تاریخ توس و نوغان پنهان شده است.
«حُمید بن قحطبه» از والیان عربیِ توس، باغی در اراضی قریه سناباد داشته است که خلیفه عباسی پس از مرگ، در کاخِ این باغ دفن میشود. ۱۰ سال پس از فوت هارون الرشید، یعنی در سال ۲۰۳ هجری، امام رضا (ع) به شهادت میرسد و مأمون ایشان را نیز در بقعه هارونی به خاک میسپارد. از ابتدای قرن سوم قمری نام «مشهدالرضا» متولد میشود.
با این همه تا چند سده بعد «مشهد» بیشتر زیارتگاهی مهم و مقدس در کنار شهر نوغان بوده است. در زمان حمله مغول، وجود بارگاه امام رضا (ع) نقطه امنی میشود که شهر مشهد در حریم آن شکل میگیرد و به تدریج شهر نوغان و قریه سناباد را نیز در خود حل میکند. بنا بر منابع تاریخی در سال ۶۱۷ قمری مشهدِ علی بن موسی الرضا (ع) «دارِ امان» خوانده میشود و بسیاری از مردم نوغان و تابران برای نجات جانشان به حریم امام هشتم پناه میآورند و شهری نو میسازند.
چنان که در قرن هشتم این شهر در آستانه بلوغ قرار می گیرد و نوغان را در خودش حل میکند. ابن بطوطه در سال ۷۳۴ قمری نوشته است: «از جام به طوس رفتیم و از طوس به مشهد الرضا آمدیم که آن نیز شهری بزرگ و پرجمعیت است.»
مشهد در دوران تیموری به یک شهر درجه یک در خراسان تبدیل شد که آثار زیادی از آن زمان باقی مانده است.
نخستین حصار این شهر، بارویی است که بر گرد مقبره امام رضا (ع) و هارون کشیده میشود. از زمانی که مشهد به جایی برای سکونت شیعیان و دوستداران حضرت رضا (ع) تبدیل میشود، عضدالدین فرامرز علی بانی ساخت حصاری دور شهر میشود تا ساکنان این تازه شهر از دست مهاجمان و آسیبها در امان بمانند.
در حمله مغولان گزارشی از تخریب باروی شهر داده نشده، ولی بعید است حفاظ این شهر از دست آنها در امان مانده باشد. با ظهور تیمور اگرچه باره شهر مشهد برجا نبوده، ولی آثاری از آن باقی بوده است. در این میان خبر دیگری از باروهای مشهد در دست نیست. با به قدرت رسیدن صفویان و توجه ویژه آنان به شیعیان، شهر مشهد گسترش یافت و شاه تهماسب آخرین باروی شهر را برای حفاظت از قوم مهاجم ازبک با چهار دروازه نوغان، سراب، عیدگاه و میرعلی آمویه ساخت. دو دروازه بالا خیابان و پایین خیابان نیز پس از ساخت خیابانی به طول سه کیلومتر و عرض سی متر به دستور شاه عباس ساخته شد.
پس از سقوط صفویان، مشهد اولین بار در زمان ملک محمود سیستانی صاحب ارگ حکومتی شد. همان زمان دروازهای به نام ارگ نیز شکل گرفت. اواخر قرن سیزده خورشیدی، مشهد پایش را از باروی قدیمی بیرون گذاشت و به تدریج روستاهای اطراف را در خود مستحیل کرد. باروی شهر تا سال ۱۳۱۶ کاربرد خود را از دست داد و ویران شد.
با زیاد شدن جمعیت و حضور اقلیتها و مهاجران محلات مختلفی در این شهر پا گرفت. حافظ ابرو یکی از مورخان عصر تیموری، محلات مشهد را این گونه معرفی کرده است: محله کاریز، شاه آباد، چاه نو، دستجرد، منصوریه، ابوبکرآباد و پس باره.
با ظهور نادرشاه و انتخاب مشهد به عنوان پایتخت ایران، عمران و آبادانی به این شهر روی آورد و جمعیت مشهد پس از کوچاندن هزاران خانواده یهودی و مسلمان به ۳۰۰ هزار نفر رسید. در این زمان همه فضاهای مسکونی داخل شهر پر و جمعیت به اراضی و روستاهای همجوار سرازیر شدند.
در اوایل قرن چهارده خورشیدی، بازمانده روستای سناباد در محله بزرگی به نام سراب قرار میگیرد و تا دهه ۵۰ به همان شکل باقی میماند. کتاب نفوس ارض اقدس، تعداد محلات بزرگ مشهد در سال ۱۳۰۳ را شش محله و محلات کوچک را ۱۰ محله بیان کرده است.
سراب، سرشور، عیدگاه، نوغان، بالا خیابان و پایین خیابان شش محله اصلی مشهد بوده است و محلههای پاچنار، ارگ، سرسوق، سرحوضان، جدیدها، مروی ها، تهپل محله، غیرشمارها یا سیاهان، کشمیریها و چاه نو نیز محلههای کوچک مشهد در آغاز قرن چهارده خورشیدی بوده اند. در سال ۱۳۱۶ افزون بر شش محله بزرگ مشهد، ارگ نیز وسعت مییابد و به جمع آنها میپیوندد. در آن زمان بالا خیابان و نوغان بیشترین جمعیت و سراب و سرشور کمترین جمعیت را داشته است. محلات بزرگ مشهد استقلال داشته اند و در مواقع ضروری میتوانستند مقاومت کنند. هر محله قبرستان و غسال خانه، حمام، آب انبار بزرگ و مسجد مخصوص به خود داشته است.
این بافت سنتی تا اواخر دوره پهلوی اول حفظ شد و با شکل گیری مراکز اداری و دولتی، تغییرات محسوسی در آن به وجود آمد. سال ۱۳۲۱ در تقسیمات شهری از عنوان بخش به جای محله استفاده و این شهر به چهار بخش تقسیم شد.
احداث فلکه مشهد، که دایرهای دور حرم مطهر بود و گرچه به تخریب ساختمانهای قدیمی بسیاری انجامید، در سالهای ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۱ انجام شد و برای اولین بار بالاخیابان و پایین خیابان را برای تردد خودروها به هم وصل کرد. خیابانهای طبرسی، تهران، ارگ، میدان شهدا و کوهسنگی نیز سالهای بعد ساخته شد. بانک ملی، سازمان شیر و خورشید، شهرداری، پست و تلگراف، اداره ثبت، ساختمان چهارطبقه و باغ ملی سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۲۰ سر و شکل گرفتند.
راه اندازی سالنهای سینما، تئاتر، کافه ها، رستوران ها، خیاطیها و کفاشیهای مدرن در ارگ، این خیابان را به راسته تفریح جوانان مشهد تبدیل کرد. عمارت و استخر کوهسنگی، هنرستان صنعتی مشهد، بیمارستان شاهرضا، آرامگاه نادر، آرامگاه فردوسی از جمله بناهای مهم این دوره است که مشهد را به تدریج به شهری مدرن تبدیل میکند.
در سالهای بعد از اشغال روسها در شهریور ۱۳۲۰ توسعه فیزیکی مشهد ادامه یافت و بسیاری از باغات و روستاهای حاشیه شهر به بافت آن وارد شد. احداث ایستگاه راه آهن و فرودگاه در دهه سی اتفاق افتاد. در سال ۳۵ حدود مشهد به باغ ملک آباد، کوهسنگی، قلعه آبکوه، قلعه نکاح، سمزقند، گلشور، فرودگاه، گل خطمی و محمدآباد میرسد.
اضافه شدن روستاهایی مانند احمدآباد، سعدآباد، سمزقند و منطقه ضد به محدوده شهر مشهد در خلال دهههای ۴۰ و ۵۰ محلاتی با همین نام را به وجود آورد. احداث جاده جدید تهران در امتداد خیابان تهران در جنوب مشهد و واگذاری زمینهای آستان قدس به حدود ۲۵۰۰ نفر از طلاب در شمال مشهد باعث شکل گیری محلههای پرجمعیت مثل گاراژدارها و طلاب و ایجاد کوچهها و خیابانهای متعدد در این محلات شد.
نخستین طرح جامع شهر مشهد سال ۴۶ با تلاش باقر پیرنیا تهیه شد. در دهه ۵۰ طرح توسعه اطراف حرم مطهر توسط عبدالعظیم ولیان انجام شد. تا شعاع ۳۲۰ متر اطراف حرم تخریب و تسطیح و بازار رضا ساخته شد تا پاسخ گوی بازاریان و کسبه اطراف حرم باشد.
در فاصله سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ چندین شهرک نیز به بافت مشهد الحاق شد. شهرک آزادشهر، شهرک امیرالمؤمنین، کوی قائم، دویست دستگاه، کوی منتظر القائم، کوی حجت، کوی آب و برق، رضاشهر و آپارتمانهای مرتفع از این جمله بود.
در پایان دهه ۵۰ مشهد به یکی از بزرگترین شهرهای کشور تبدیل شد. پس از انقلاب نیز این رشد ادامه یافت و بسیاری از روستاهای اطراف مشهد در بافت شهری قرار گرفتند و بخشی از آن شدند. اکنون مشهد با ۳۵۱ کیلومتر مربع مساحت، پس از تهران، دومین کلان شهر ایران است. تقسیم بندی شهر مشهد براساس مناطق شهرداری، سال هاست که بر مبنای عدد سیزده استوار است. به استناد مصوبه شورای اسلامی شهر مشهد در سال ۹۶ این منطقه بندی به هفده منطقه افزایش خواهد یافت که تاکنون اجرایی نشده است.
جمعیت مشهد سال ۱۳۱۲ حدود ۱۵۰ هزار نفر بوده است. در سال ۳۵ اولین آمارگیری رسمی کشور انجام و جمعیت مشهد ۲۴۲ هزار نفر اعلام شد. سال ۴۵ جمعیت ۴۰۹ هزار نفر شد و در سال ۶۵ به یک میلیون و ۴۶۳ هزار نفر رسید. بسیاری از این رشد به دلیل مهاجرت از شهرها و روستاهای اطراف به این شهر زائرپذیر بود. در سرشماری سال ۹۵ جمعیت مشهد ۳ میلیون نفر گزارش شد. تخمینی که با توجه به این آمار و نرخ مهاجرت و زاد وولد در سال ۱۴۰۱ زده میشود حدود سه میلیون و ۶۱۹ هزار نفر است.