اکنون و پس از سپری شدن چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، کشور با وجود همه محدودیتها و کارشکنیها به موفقیتهای فراوانی در عرصههای گوناگون علمی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و... رسیده است. بهای سنگینی که ملت شریف ایران برای پیروزی انقلاب اسلامی با ایثار خون هزاران شهید پرداخت کرده اند، کافی است تا اهمیت و تکلیف حفظ انقلاب اسلامی و دستاوردهای ارزشمند مادی و معنوی آن بسیار مهمتر و سنگینتر از به ثمرنشاندن آن باشد.
بی شک در یوم الحساب افرادی که در مناصب کلیدی نظام اسلامی قرار داشته اند و در این زمینه با برخی رفتارها و تصمیماتشان به این امر مهم اهتمام لازم نورزیده اند، سخت پشیمان و گرفتار خواهند شد. اکنون و پس از چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی، علاوه بر تهدیدات خارجی که از سوی دشمنان علیه این نهضت مردمی وجود دارد، برخی مخاطرات داخلی مسیر تعالی انقلاب اسلامی را با چالشهایی روبه رو میسازد که به برخی از آنها اشاره میشود.
سخن از فساد مالی به عنوان یکی از مخاطرات اساسی انقلاب اسلامی بیان واقعیت تلخ این روزهای کشور است. چه سخت است انقلابی که به تعبیر بنیان گذار آن متعلق به محرومان و مستضعفان است، امروز توسط عدهای گرفتار آلودگیهای مالی شود. فساد مالی در کشور یعنی توسعه حرام خواری؛ امری که بر عقاید، اخلاق و اعمال آدمی تأثیری بسیار زیان بار دارد و راه سعادت و خیر و فلاح را بر او میبندد و چنان او را سرگرم دنیا و سرسپرده شیطان میکند که حتی حاضر نمیشود به سخنان حق که از سوی بهترین افراد ایراد میشود، گوش فرا دهد. همچنان که امروز توصیههای رهبر معظم انقلاب در ارتباط با مبارزه با مفاسد اقتصادی آن طور که شایسته است، مورد توجه عدهای قرار نمیگیرد.
در صحیفه امام خمینی (ره) یکی از مخاطراتی که به صورت اساسی در ارتباط با انقلاب اسلامی مطرح میشود، خوی کاخ نشینی است؛ آن گونه که میفرماید: «آن روزی که [مسئولان]خوی کاخ نشینی پیدا کنند و از این خوی ارزنده کوخ نشینی بیرون بروند، آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم.»
فقر، فساد و تبعیض پاشنه آشیل هر دولت و حکومتی است. فقر ایمان را به مخاطره میاندازد و خوکردن به فساد و تبعیض زمینه ریشه کن شدن هر اجتماعی خواهد بود؛ بنابراین مرفهان بی درد، متحجران و مقدس نمایان بی هنر، رانت خواران و زیاده خواهان عوامل مهم فقر و فساد و تبعیض و ضایع کنندگان عدالت اجتماعی از مخاطرات مهم انقلاب اسلامی هستند.
بصیرت در حوزه سیاسی در دو مقام معرفتی و رفتار سیاسی مطرح میشود. در مقام معرفتی به این مفهوم است که معیارها را بشناسیم و در هنگام امتزاج جبهه حق و باطل متحیر نمانیم. بصیرت سیاسی در مقام رفتاری، التزام عملی به اصول و پرهیز از لغزش و انحراف است. بنا به تعبیر رهبر معظم انقلاب عنصر بصیرت (بیداری) در کنار عنصر صبر (پایداری) به عنوان رمز پیروزی انقلاب اسلامی و ضامن حراست از آن در برابر هجمههای سخت و نرم دشمنان به ویژه در دوران فتنههای اجتماعی تلقی میشود که نبود یکی از این دو میتواند موجب سقوط جامعه و تحمیل خسارات فراوان شود.
نفوذ دشمن یکی از مخاطرات اساسی انقلاب است که رهبر معظم انقلاب بارها بر آن تأکید کرده اند و به همگان هشداری نهیب گونه داده اند. دشمن به امید واهی پایان یافتن انقلاب اسلامی، در فکر نفوذ به خصوص نفوذ سیاسی و فرهنگی است. شناخت توطئههای دشمن، تقویت و استحکام روحیه انقلابی و حرکت مستمر به سمت تحقق آرمانها این هدف را ناکام خواهد گذاشت.
انقلاب اسلامی ایران یک نهضت بزرگ مردمی است که بیش از هر چیز دیگری ماهیت فرهنگی و معنوی دارد. فرهنگ به هوایی که تنفس میکنیم تشبیه شده است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، ناچار به تنفس آن هستیم. اگر این هوا تمیز باشد، آثار مثبت و اگر کثیف باشد، آثار منفی برای انسان به همراه دارد. امروز یکی از مخاطرات انقلاب اسلامی مقوله استحاله فرهنگی و ایجاد تزلزل فکری به خصوص در نسل جوان است.
استحاله فرهنگی و تزلزل فکری سبک زندگی را تغییر میدهد، به ایجاد تساهل و تسامح در دین منجر میشود، مسائل اجتماعی مهم ازجمله نظام خانواده، صله رحم، عفاف و حجاب، وحدت ملی، قناعت و ساده زیستی را بی ارزش مینمایاند. مجموعه این اتفاقات باعث رنگ باختن آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی خواهد بود. اگر دولت و ملت در هر حال خود را در محضر خدا ببینند و با اخلاص و وحدت کلمه ضمن دفاع از حق و ارزشهای انسانی در سراسر جهان در برابر زورگویان و متجاوزان بایستند، جمهوری اسلامی و مردمان شریف ایران طلایه دار عزت، آزادی و آزادگی و اخلاق در سراسر جهان خواهند بود.
اینک وظیفه همه ماست که در محضر خدا پیمانی دوباره ببندیم که به دنبال تحقق عدالت اجتماعی و مبارزه با فساد و گمراهی در همه سطوح اجتماعی باشیم. فقر و فساد و تبعیض، سهم خواهی و زیاده طلبی، رانت خواری و باندبازی، تشریفات و اشرافیگری شایسته نظام اسلامی نیست. پس نباید در جامعه قبح فساد و گناه ریخته شود یا اختلاسهای میلیاردی وجود داشته باشد. اگر حیای اجتماعی و اقتصادی از بین برود و بی بندوباری اخلاقی و مالی در جامعه ترویج یابد، بی شک انقلاب اسلامی متحمل هزینههای جبران ناپذیری خواهد شد.