با همسرش کنار بنگاه املاک ایستاده اند و به برگههای چسبانده شده به در بنگاه نگاه میکنند؛ همان برگههایی که رویش قیمت خانهها و شرایطشان را نوشته اند. چند لحظه سکوت بینشان حکم فرما میشود و فقط به هم نگاه میکنند. زن سرش را به نشانه ناامیدی تکان میدهد و مرد برای اینکه باز هم تلاشش را کرده باشد، وارد بنگاه میشود و به بنگاه دار میگوید: «ببخشید، خانههای اجارهای فقط همانهایی است که روی در زده اید؟» بنگاه دار با بی حوصلگی سری تکان میدهد و مرد دوباره میپرسد: «ارزانتر ندارید؟ این قیمتها خیلی زیاد است.»
بنگاه دار بار دیگر با حالتی تشرآمیز میگوید: «آقا خانه گران شده است، دنبال خانه ارزان نگرد!» مرد از بنگاه بیرون میآید و به همسرش میگوید: «مگر حقوق من و تو میتواند جوابگوی پرداخت هزینههای سنگین اجاره خانه و رهن آن باشد؟» این را میگوید و باز به جست وجو ادامه میدهند.
این ماجرای بسیاری از اجاره نشینهای شهر ما در این روزهاست. این روزها اجاره نشینی دیگر خوش نشینی نیست. زیرا مستأجران روزهای پراسترس و کلافه کنندهای را پشت سر میگذارند و با غولی به نام رهن و کابوس ماهانهای به نام اجاره دست وپنجه نرم میکنند.
بسیار تلخ و سخت است روزهایی که کم کم مهلت قراردادهای اجاره به پایان میرسد و خانوادهها به دنبال خانه جدید میگردند؛ خانههایی با قیمتهای سرسام آور و نظارتی که بر این قیمتها وجود ندارد. هر روز که میگذرد، قیمت اجارهها بیشتر میشود. هر اتفاقی میتواند بهانهای برای مؤجران باشد تا خانه هایشان را با قیمتهای بیشتر کرایه دهند؛ دلار گران میشود، تورم بالا میرود، تحریمهای جدید بین المللی وضع میشود و. بلافاصله مسکن هم تکان میخورد و صاحب خانهها تلاش میکنند که از قافله عقب نمانند و قیمت خانه هایشان را بیشتر کنند. در این میان نظارت جدی نیز وجود ندارد.
آیین نامههای زیادی در این راستا ابلاغ شده است، اما هیچ نهادی برای نظارت جدی بر قیمت خانهها پاسخگو نیست و زمانی که مستأجر به قیمت هنگفت خانه اجارهای اش اعتراضی داشته باشد، فایدهای ندارد و گویی هرگز صدایشان به گوش کسی نمیرسد. اگر قدیمتر خرید خانه برای بخش درخورتوجهی از مردم شبیه رؤیایی دست نیافتنی بود، آرام آرام پرداخت اجاره بها و توانایی رهن یا اجاره خانهای مناسب برای عده زیادی تبدیل به آرزو شده که خداوکیلی این اوج بی عدالتی است.
از آنجا که معمولا کمیسیون بنگاهها با توجه به میزان اجاره بها تعیین میشود، برخی بنگاه داران برای افزایش درآمدشان صاحب خانهها را به افزایش قیمت خانهها تشویق میکنند و در این میان از آب گل آلود ماهی میگیرند. اما اگر نهادهای مسئول، قیمت کمیسیون بنگاهها را با توجه به معیارهایی مانند مکان خانه، مساحت آن و... به طور ثابت تعیین کنند، بسیاری از مشکلات موجود در این زمینه حل خواهد شد. متأسفانه در کنار همه این مشکلات و هزینههای سنگین جابه جایی وسایل، ازبین رفتن اسباب خانه هم از دیگر معضلات موجود در این زمینه است. به ویژه برای زوجهای جوان که در ابتدای زندگی مشترکشان هستند، این مسئله سختتر است. زیرا وسایل نو خانه شان را خیلی زودتر از آنچه فکر میکردند، باید تعویض کنند.
اگر صاحب خانهها با مستأجران کنار بیایند و به جای اینکه فقط به فکر سود خود باشند، کمی هم به وضع دشوار طرف مقابل فکر کنند، با توافق بر سر قیمتی مناسب میتوان چندسال در یک خانه اجارهای زندگی کرد و این کار علاوه بر اینکه مقداری آرامش فکری و زمان برای تلاش و خانه دارشدن را به مستأجر میدهد، صاحب خانه را هم از معضلات ناشی از مستأجران جدید و ناشناخته که گاه باعث بروز مشکلاتی میشوند، رهایی میبخشد.
در این اوضاع نابسامان اقتصادی که گویی دیگر کاری از دولتهای مختلف برای سامان دهی موضوع مسکن برنمی آید، دست کم خودمان باید بیشتر هوای هم را داشته باشیم. باید مؤجران بیشتر از گذشته رعایت حال مستأجران را بکنند. چون وضع نسبت به گذشته بسیار متفاوت و زندگی مردم از نظر مسائل اقتصادی بسیار سختتر شده است. فراموش نکنیم که همه چیز به قیمت ارز، سکه و طلا برنمی گردد و انسانیت و شرافت هم بخشی از ماجرای زندگی انسان است. کافی است خدا را هم در نظر داشته باشیم و رعایت حال هم نوعانمان را بکنیم.