«خادمیاری یعنی نوکری امامرضا (ع) و خدمت به زائران آن حضرت. خدمتگزاری در چنین جایی لیاقت میخواهد و افتخار بزرگی است.» این جملهی زیبا را محمدجواد بنیخزایی که ۱۶ سال دارد و در هنرستان توسعه درس میخواند میگوید.
او افتخار خادمیاری حرم مطهر امامرضا (ع) را به دست آورده است و در درس و اخلاق هم نوجوانی نمونه است. به مناسبت شب و روزهای عزیز قدر، با محمدجواد گفتوگویی کردهایم که میخوانید.
چگونه خادمیار شدی و بهعنوان یک خادمیار چه کارهایی انجام میدهی؟
از وقتی فعالیت تعدادی از دوستانم را در حرم دیدم برای خادمیاری نامنویسی کردم و اسمم برای خدمت در بخش خدمات فرش حرم درآمد. حس خوب این موفقیت توصیفشدنی نیست.
هر روز از ۶ صبح تا ۱۲ مدرسه هستم و از ساعت ۳ بعدازظهر تا ۱۱ شب در حرم رضوی مشغول به خدمتم. بیش از یک سال است که به این افتخار دست پیدا کردهام.
برای خادمیار شدن باید حداقل کلاس دهم باشی و خادمیاران بیشتر با توجه به اخلاق، رفتار و شهرت خوب انتخاب میشوند. جز پهن و جمعکردن فرشها برای نماز، در حوزه خدمات هم کارهای مختلفی انجام میدهم و در نظافت صحنها فعال هستم.
تابهحال شمردهای روزی چند تخته فرش در حرم پهن یا جمع میکنی؟
هرگز به این موضوع فکر نکردهام زیرا آنقدر از این کار لذت میبرم که برایم محاسبهشدنی نیست.
در ماه مبارک رمضان هستیم. باید و نبایدهای این ماه به نظر تو چیست و چهگونه آنها را انجام میدهی؟
اگر بیدلیل روزه نگیریم، کار بدی است، اما وقتی روزهایم، جز عبادت و نماز اول وقت و دعا و قرآن، صداقت، رفتار خوب و خدمت به مردم را هم باید در نظر بگیریم.
نباید بداخلاقی و بدرفتاری بهویژه با پدر و مادرمان داشته باشیم و باید به بچههای نیازمند و سالمندان بیشتر کمک کنیم. کار من خدمت به زائران آقاست. باید کاری کنم که با دلخوش از حرم خارج شوند و برایشان خاطرهی خوبی از زیارت باقی بماند.
چهقدر در حرم فرصت راز و نیاز داری؟
وقتی چشمم به گنبد طلایی حرم امام هشتم(ع) میافتد، حالی پیدا میکنم که همهی احساسهای بد از وجودم دور میشوند. وقتی کارم تعطیل میشود هم مدتی را به راز و نیاز و درد دل با امامرضا(ع) و دعا برای همهی مردم میگذرانم.
از حال و هوای شبهای قدر در حرم برایمان بگو.
شبهای قدر، شبهای احیا و شبزندهداری و بهترین زمان برای راز و نیاز با خداست. در این شبها سرتاسر حرم حتی خروجیها را فرش میکنیم تا برای همهی زائران جای راحتی برای عبادت وجود داشته باشد.
حال و هوای زائران در این شبها فوقالعاده است. آنها درحالیکه قرآن به سر گرفتهاند، چنان در حس دعا و راز و نیاز فرو میروند که فکر میکنی همهی دنیا فقط همان حرم است و هیچ مشکلی بیرون از این فضا وجود ندارد.
با دیدن این حال خوب مردم، یک حس زنده بودن معنوی پیدا میکنم و به خدا نزدیکتر میشوم.
البته ما خادمیاران در این شبها که کار زیادی داریم فرصت نداریم مانند بقیه به عبادت بنشینیم. راز و نیاز ما با خدا همان خدمت به زائران امامرضا(ع) است.
چهگونه هم درس میخوانی و هم کار میکنی و موفّق هستی؟ با زبان روزه خسته نمیشوی؟
امسال سومین سالی است که روزه میگیرم اما با وجود هوای گرم و کار زیادی که در حرم دارم، اصلا احساس خستگی، گرسنگی یا تشنگی نمیکنم.
درسم خوب است و دوست دارم وارد نظام شوم. اکنون در رشتهی حسابداری درس میخوانم و با توجه به معلولیت پدرم، من و برادرم خرج خانه را تأمین میکنیم.
وقتی از حرم برمیگردم، تا دیروقت بیدارم و درس میخوانم و هرجا میروم کتاب درسیام را همراهم میبرم. کار کردن در حرم خیلی باصفاست و با همهی کارها فرق دارد، طوریکه با وجود سختیهایش، هیچ خستگیای احساس نمیکنم.
البته از آقای آذری، معلم عزیزم، مدیر مدرسه، آقای سمیعی، و آقای نجار و همینطور پدر و مادر مهربانم که مرا در این راه حمایت کردهاند سپاسگزارم.
چه آرزو و هدفی برای آینده داری؟
دوست دارم خادم دائمی امامرضا(ع) باقی بمانم. از خدا میخواهم در آینده آنقدر دستم را بگیرد که من هم بتوانم از دیگران، بهویژه معلولان و کودکان نیازمند، دستگیری کنم.