کمال سیستانی | شهرآرانیوز؛ حرف زدن درباره تاریخ و پیشینه روز درختکاری در مشهد، چیزی برابر با مرثیه خواندن برای لشکری به پهلو افتاده است. لشکری بینهایت از درختانی که دیگر نیستند و اسمشان را میتوان تنها در اسناد و اخبار مطبوعاتی قدیمی دید. این عنوان را اگرچه ناصرالدین شاه تصمیم داشته به تقلید از فرنگیها به تقویمها اضافه کند، اما ثبت آن تا سال ۱۳۱۴خورشیدی به درازا میکشد، اتفاقی که آن هم تقریبا برای شهرهای مهم ایران نظیر مشهد، حکم نوشدارو پس از مرگ سهراب را داشته است؛ زیرا وقتی این مناسبت رسمی و مردم با آن آشنا میشوند که ارضاقدس و احتمالا بیشتر شهرهای بزرگِ درگیر با توسعه، تقریبا همه باغها و جنگلهایشان را در طرح خیابانکشیهای اول قرن ۱۴ از دست داده و پس از آن تلاش میکنند جای خالی ثروتی را سبز کنند که از دست دادهاند. ثروتی که در پاییزی ناتمام به یغما میرود و بعدها با اینکه تلاشهای فراوانی برای احیای دوباره آن میشود، اما دیگر هرگز به روزهای اوج خود باز نمیگردد.
جنگلهای اطراف مشهد؛ این سه کلمه را اگر این روزها برگردید و به یکی بگویید، اول چشمهایش گرد میشود، بعد احتمالا میگوید: «جنگل؟» و در ادامه هم جمله «کو؟ کجاست؟ شوخی میکنی!» را میآورد و همه میدانیم حق دارد و خیلی عجیب است، اما جنگلهای مشهد یا حتی بهتر است بگوییم، جنگلهای خراسان تا همین یک قرن پیش وجود داشته و نفس میکشیدهاند، ولی به دلایلی نابود میشوند که مهمترینش، تهیه زغالسنگ مصرفی برای گرم کردن کرسیها و اجاقهای زمستانی است.
روزنامه اطلاعات در ۱۶ اسفند ۱۳۰۹ خورشیدی خبری با تیتر «جنگلهای خراسان» چاپ میکند و مینویسد: «مطابق راپرت واصله، جنگلهای خراسان بیشتر اشجارش (درختانش) را اشخاص تهیهکننده زغال استفاده میکنند و در بعضی از قراء و قصبات (آبادی و دهات) نیز از تیرهای درختان برای ساختمان عمارت استفاده میکنند.»
این روزنامه یک سال بعد در آذرماه هم چنین منتشر میکند: «همانطور که حدس زده میشد، زغال دارد گران میشود، اگرچه به واسطه آزاد بودن، نسبتا بیشتر از سابق در دسترس مردم هست، ولی به قراری که علافها معترض هستند علت گرانی زغال، منع سوختن و استفاده از جنگلهای بجنورد است، در حالی که جنگلهای ارس و بید در هزار مسجد و اطراف مشهد را مأمورین مالیه مجاز در سوختن کردهاند. البته آقای والی معظم و آقای پیشکار محترم مالیه در این قسمت، مطالعات و تصمیمات خواهند فرمود ما نیز اطلاعات خود را در آتیه تکمیل و مینگاریم.»
مشهد، اما سوای جنگلهای بیرون حصار و باروی خود، اوایل قرن گذشته در دل کوچه پسکوچههایش هم باغهای فراوانی داشته که تعدادشان براساس پژوهش دکتررحیمرهنما در کتاب «شناسایی و وجه تسمیه محلات و اماکن عمومی بافت قدیم شهرمشهد» ۸ عدد بوده که حالا انگشت شمارشان پشت دیوارهای سیمانی باقیمانده است. مهمترین دلیل از میان رفتن این باغها را هم باید گسترش شهر و ایجاد خیابانها و معبرهای جدید دانست. در واقع خیابانکشی و تغییر بافت کوچه و بازارهای مشهد که از سالهای ابتدایی پهلوی اول و همزمان با ایجاد طرح فلکه حضرت کلید خورد، سنگبنایی شد برای قطع کردن درختان مشهد که چتر سبزشان سالها سایهگستر زائر و مجاور بودند.
این پوستاندازی شهری و ایجاد میدانها و خیابانهای جدید که تا قبل از شروع جنگ جهانی اول بیوقفه ادامه داشته، از باغهای سر به آسمان ساییده ارضاقدس، تلی خاک باقی میگذارد که مانندش را مشهدیها تا آن زمان ندیده و نشنیده بودند. برای نمونه، جریده اطلاعات در بهمن ۱۳۰۷ خورشیدی، یک آگهی با عنوان «مزایده اشجار مقطوعه باغ ملی» منتشر میکند که گویا در آن شهرداری، درختهای قطع شده باغ ملی را به عنوان هیزم به مزایده گذاشته است: «اداره بلدیه هیزمههای اشجار مقطوعه باغ ملی را به ضمیمه ۱۶۷ اصله تیرهای سپیدار به طور مزایده به فروش میرساند.
طالبین میتوانند قبلا هیزم اشجار و تیرهای مزبور را رؤیت نموده و بعد پیشنهادهای خود را با قید اینکه هیزمها را خرواری چند و تیرهای مزبور را هر اصله چند خریدار میباشند، در پاکت سربسته گذاشته تسلیم بلدیه نمایند.» جریده آزادی نیز در ۷ اسفند ۱۳۰۸ در خبری انتقادی به قطع درختان نهرنادری اشاره میکند و مینویسد: «بلدیه چندی است که مشغول قطع اشجار کنار نهر بالا خیابان شده و درختهای تناور زیبا را میاندازند. قطع این اشجار که در تابستان برای لطیف و خنک نمودن هوای بالا خیابان خیلی مؤثر بود، موجب دلتنگی سکنه بالاخیابان شده و تاکنون عده زیادی تقاضا نمودهاند که این موضوع را به بلدیه تذکر دهیم.»
البته قطع درختان تنها در این روزگار خلاصه نمیشود و قدیمیترین خبر اعتراض به کمرشکنی سایههای سبز زمین در مشهد را میتوان به تاریخ ۱۸ صفر ۱۳۲۳ قمری (۱۱۷ سال پیش) دید که خبرنویس روزنامه شهامت به قطع درختان خیابان سفلی (پایین خیابان) اعتراض میکند و میگوید: «ای باغیرت مردم، شما از حق مرور و عبور خود چرا قطع نظر کردهاید و سکوت فرموده به کمال سختی از تنگی راه میگذرید و برای خود و خدا حرفی نمیزنید، چرا کسی از شما نمیگوید کو آن درختهای بزرگ که در تابستان از سایه آنها میگذشتیم؟ اگر بریدند و بردند، دوباره بکارند. خرجی ندارد که یک نهالی به صد دینار قیمت به جای آنها بزنند. مگر شما نمیدانید که همه شما را در این معبر، حق مساوی هست؟»
این دست اقدامات به مرور شهر ما و خراسان ابتدای قرن ۱۴ خورشیدی را با مشکل فضای سبز روبهرو میکند، آنچنان که اداره کل فلاحت در سال ۱۳۱۰ ناچار میشود فردی به نام «مسیو نیکه» را که متخصص جنگلبانی بوده به ایران دعوت کند تا درباره جنگلهای خراسان و مراقبت از آن مطالعه و مسئولان وقت را راهنمایی کند.
جالب است بدانید که تا این زمان هنوز روزی به نام «درختکاری» به صورت رسمی در تقویمها وجود ندارد، ولی اوضاع آنقدر خراب شده که بلدیه در اواخر فروردین ۱۳۱۰ خورشیدی، نخستین فضای سبز مشهد را با گلکاری میدان ارگ، کلید میزند. جریده اطلاعات از این روز چنین خبر میدهد: «از طرف اداره بلدیه، وسط میدان ارگ را مشغول اصلاح و گلکاری میباشند و برای اینکه باغچهها پامال نشده و مردم گلها را نچینند، مقرر شده است که اطراف آن را محجر (حصار) چوبی بکشند. برای زیبایی و قشنگی میدان ارگ که گردشگاه عمومی است، این کار به موقع میباشد.»
۵ سال بعد از این، با از بین رفتن باغها در بالاخیابان که نخستین خیابان مشهد بوده و به دلیل واقع بودن در مسیر حرم بیشترین تغییرات را به خود دیده، ایجاد باغی عمومی به یک مطالبه مردمی تبدیل میشود. در سندی که از ۲۵ آبان ۱۳۱۵ باقیمانده، آمده است که: «نظر به اینکه در قسمت خیابان صفوی و نوغان که قسمت مهم توده و اهالی مشهد در آنجا سکونت دارند، باغی که محل تفرج عمومی باشد، نیست. ایجاد تفرجگاهی در این نقطه شهر مورد توجه شهرداری شده، برای همین در خارج دروازه، منازل سیستانیها را که بد منظره بوده، اخیرا خراب کرده و طرح باغی را در آنجا افکندهاند و یک قسمت نهر خیابان را برای انجام این مهم گرفتهاند.»
اما اسناد میگویند این قبیل اقدامات اصلاحی در مقابل تخریب گسترده باغها و قطع درختان آنقدر ناچیز بوده که بلدیه بالاخره در سال ۱۳۱۴ متوجه به صدا درآمدن زنگ خطر میشود و تصمیم میگیرد مردم را به تبعیت از پایتخت، تشویق به درختکاری و ایجاد فضای سبز شهری کند. این چنین است که اواخر فروردین ۱۳۱۴ دستور درختکاری در ۵ ماده از طریق جراید به مردم ابلاغ میشود.
در بخشی از این اعلان که وزارت معارف آن را منتشر و به همه ادارات ایالات صادر و ابلاغ کرده، چنین آمده است: «نظر به اینکه غرس اشجار مفید در مملکت موجب ایجاد صنایع طبیعی و تهیه آسایشگاههای عمومی و تولید هوای سالم فرحبخش و بالاخره پیروی از کردار نیک پیشینیان است، لازم و بلکه از وظایف حتمیه کلیه افراد این مملکت است و باید هر کس به فراخور استعداد خود در اجرای این منظور کوشش کند؛ بنابراین به جهات فوقالذکر فعلا برای اولین دفعه لازم است مراتب را به هر یک از نقاط تابعه حوزه مأموریت خود ابلاغ و دستور دهید مطابق مقررات ذیل عمل نمایند که در ابتدا، به مقدار معین قبلا نهالهایی به وسائل مقتضیه تهیه و در یکی از روزهای فروردین سال ۱۳۱۴ با حضور کلیه آموزگاران یا دبیران و با تشریفات خاصی نهالها در امکنهای (مکانهایی) که قبلا تعیین شده است به وسیله محصلین دبیرستانها و در نقاطی که دبیرستان ندارد به وسیله شاگردان کلاس ششم دبستان انجام یابد.»
بهمنماه همین سال هم بلدیه تصمیم میگیرد نهال درخت، وارد کند و در اختیار مردم بگذارد. او برای این کار دو نفر را مأمور میکند به کوهپایه و ییلاقات خارج شهر بروند و برای سبز کردن سایه خیابانهای تازه ساخته شده، نهال بخرند. موضوع درختکاری هم در نهایت به عنوان یک روز در تقویم ثبت میشود و از طریق مطبوعات به اطلاع عموم میرسد. روزنامه طوس در اسفند ۱۳۱۴ خبر تصویب روز درختکاری را اینطور درج میکند: «روز مخصوصی که در هر سال برای درختکاری در کلیه نقاط کشور مقرر شده روز ۲۴ اسفند است...»
همچنین برابر اسناد موجود نخستین خیابانهایی هم که در مشهد درختکاری میشوند اراضی سعدآباد و میدان جدیدالتأسیس ورزش حوالی خیابان فوزیه (دانشگاه فعلی) بوده است. ناگفته نماند روز درختکاری بعدها در تقویم جابهجا و برای دورههایی به اول آذرماه منتقل میشود تا اینکه درنهایت ۱۵ اسفند ۱۳۴۶ در جشنی که شهرداری تهران بانی آن بوده است، این تاریخ برای کاشتن درخت، در تقویم ثبت و به رسمیت شناخته میشود.
اما با جا افتادن روز درختکاری در میان مردم، میل به کاشتن نهال هر سال در میان مشهدیها بیشتر میشود. این مسئله آنچنان مشهود بوده که شرکت فلاحتی خراسان در فروردین ۱۳۲۰ تصمیم میگیرد نهالهای همیشه سبزی مانند کاج و سرو را هر ساله تهیه کند و با قیمت بسیار کمی در اختیار مردم قرار دهد.
شرکت فلاحتی خراسان سوای این، در ادامه به مردم ابلاغ میکند اگر کسی قصد ایجاد باغ میوه دارد، میتواند نهالهای مورد نظرش را نوشته، به شرکت مراجعه کند تا آنان برای تهیه گونه مرغوب آن نهال مثمر اقدام کنند. این شرکت علاوه بر این، اعلام میکند که قسمت فنی شرکت فلاحتی حاضر است هرگونه اطلاعاتی نسبت به طرز کشت و فصل غرس اشجار و فواصل آبیاری و پیوندزنی و جلوگیری از آفات را مجانی در اختیار اشخاصی که از شرکت نهال خریداری نمودهاند، قرار دهد.
با رواج درختکاری و تمایل مشهدیها به ایجاد باغ، پیدا کردن افراد آشنا با کاشت گونههای مختلف درخت که سازگار با آب و هوای مشهد باشد، به یک معضل تبدیل میشود، زیرا هیچکدام از نهادهای مسئول تا آن زمان به این موضوع توجهی نکرده بودند. تربیت باغبان، تنها راهکار رفع این کمبود بود؛ مسئلهای که اداره کشاورزی آن را مرداد ۱۳۲۰ در دستورکار خود قرار میدهد و یک آموزشگاه باغبانی در حوالی فریمان تأسیس میکند.
در سند این اقدام میخوانیم که: «نظر به اینکه عمل باغداری در نقشه پنج ساله کشاورزی کشور موقعیت مهمی دارد و باغبانهایی که از روی اصول علمی این فن را بدانند، مورد احتیاج میباشند. طبق اطلاع حاصله اداره کشاورزی درصدد برآمده یک آموزشگاه باغبانی در بخش فریمان تأسیس نموده و عدهای باغبان تربیت و تهیه کند که اهالی بتوانند در مواقع لازم از وجود آنها استفاده کنند.»
در ادامه حتما بخوانید
تجلی خیرات ماندگار در طرح درختکاری آرامستان بهشت رضا(ع)