صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

در مقدم نوروز شادمان باشیم

  • کد خبر: ۱۵۴۹۱۱
  • ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۴:۱۸
در و دیوار شهر هم پیغام را شنیده اند و نو پوشیده اند و به نوشدن می‌خوانند. اصلا همه نو شده اند برای انسان. آیا حیف نخواهد بود ما برای نوترشدن همت نکنیم؟

نوشوندگی فقط خاص طبیعت نیست. این را  باید پیغامی دانست از خالق لیل و نهار که ما را به نوشوندگی مدام می‌خواند به سوی احسن الحال. ما در قبال خود مسئولیم و باید برای بهترشدن حالمان به عنوان یک تکلیف تلاش کنیم. نوروز که نماد نوشدن است، در این هندسه ارزش دوچندان می‌یابد. در این نظم است که زمان و زمین منظم می‌شود. درست در این نگاه است که‌ می‌توان گفت روز نو و نوروز و بهار، آیت خداست که،  چون بر زمین می‌نشیند، از هر گوشه اش ده‌ها نشانه برمی خیزد که به شادمانی نگاه‌ها را تا برِ حضرت دوست می‌برد.

از یک سو چشمه می‌جوشد و آب قطره قطره زندگی را بر لب زمین و درخت می‌نشاند. این یک سو نگاه را پر می‌کند و از دیگرسو گل برمی خیزد و در وزش نسیم، گیسو پریشان می‌کند. دورتر‌ها هم آهوان می‌خرامند و زیبایی چشمان خویش را با آدم‌ها قسمت می‌کنند. از گوشه دیگر هم حرف پرواز است و باران و کبوترانی که در باران بهاری بال می‌شویند. بهار است دیگر و طبیعت به شرح آیات خدا شادی‌ها را با آدم‌ها به اشتراک می‌گذارد و این خط فرحناکی از دل طبیعت بکر تا دل شهر امتداد می‌یابد.

نگاه کنید به کوچه‌ها و خیابان‌های شهر. میدان‌ها و بولوار‌ها را ببینید که دارند می‌شکفند با دست‌های نجیبی که گلدان‌ها را کنار هم می‌چینند و گل‌ها را چنان می‌کارند که از هم نشینی آن‌ها باز طرحی تازه بر زمین می‌نشیند و در نگاه مردم به شادمانی برمی خیزد. این طراوت و ترانه چنان در شهر جاری است که در و دیوار و حتی بلوکه‌های سیمانی هم به شوق، چهره نو می‌کنند در رقص هنرمندانه نگاه‌های مهربان. آری، طبیعت دارد نو می‌شود و به نوشدن می‌خواند. گوش را به هوش باید جوان کرد برای شنیدن.

در و دیوار شهر هم پیغام را شنیده اند و نو پوشیده اند و به نوشدن می‌خوانند. اصلا همه نو شده اند برای انسان. آیا حیف نخواهد بود ما برای نوترشدن همت نکنیم؟ این حال خوش طبیعت و این تلاش و تکاپوی شهر را که‌ می‌بینم، یاد آن بیت معروف می‌افتم که شیخ اجل، سعدی، می‌فرماید: «همه از بهر تو سرگشته و فرمان بردار/ شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری» فرمان باید برد حکم نوشدن را.

شرط انصاف نیست که در این نوکده، باز کهنه پندار و کهنه گفتار و کهنه رفتار باشیم و قهر‌ها و کینه‌های کهنه را با خود داشته باشیم. وقتی جامه کهنه ناخوش و نازیباست در فصل نو، چگونه کهنه جانی را‌ می‌توان تاب آورد در مبارک هنگامه‌ای که طبیعت خط نو می‌نویسد بر همه جا؟ کهنگی، کفران نعمت نوشوندگی است و کفران نعمت نوروز، حال آنکه وظیفه انسان درک رحمت و شکرگزاری نعمت است. شکر نعمت هم فقط به سجده و نماز نیست، که شکر نعمت باید از جنس خود نعمت باشد.

وقتی خداوند به نعمت نوشدگی می‌نوازدمان و بر سفره کرامت می‌نشاند، باید که ما هم به نوشوندگی همت کنیم. نتیجه این همت هم آن که همه چیز را زیبا خواهد کرد، آن گونه که شایسته اهل ایمان و صاحبان خرد و اخلاق باشد. نو شویم و زیبایی را از نو زندگی کنیم تا دنیا بداند ایران خود بهشت است؛ بهشت با بهشتی خصالانی که هرروز نوتر و بهتر می‌شوند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.