اصطلاح و مفهومی در ادبیات دینی ما وجود دارد به نام «ولینعمت»؛ یعنی صاحب نعمت و واسطه روزی که بدون شک در گام اول و بهطور حقیقی این صفت فقط ویژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی است که در کلمات امیرالمؤمنین (ع) آمده است: «أُوصِیکُمْ عِبَادَا... بِتَقْوَىا... وَلِیِ النِّعْمَهِ وَ الرَّحْمَهِ خَالِقِ الْأَنَامِ؛ بندگان خدا! شما را سفارش میکنم به تقوای خدایی که صاحب نعمت و رحمت و آفریننده انسانهاست». (کافی، ج۵، ص۳۷۱).
اما بیشک در گام بعد، این واسطه نعمت و رزق و روزی، اهلبیت (ع) هستند که انسانهایی کامل و واسطه فیض و رزق هستند، کما اینکه درباره امام عصر (صلواتا... و سلامه علیه) در دعای عدیله آمده است که: «بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ؛ از برکتش، بندگان روزى یافته اند و به وجودش، زمین و آسمان استوار شده است».
اما درمورد امامهشتم (ع) خیلی تکرار میشود که جدا از برکات وجودی ایشان برای تمام انسانها، امامرضا (ع)، ولی نعمت ما مشهدیهاست. اصلا این شهر به برکت وجود حضرت و مرقد مطهر ایشان ایجاد شده و شکل گرفته و رونق یافته است و درک همین یک جمله برای آنکه حضرت را، ولی نعمت خودمان بدانیم، کافی است، حتی لازم نیست مذهبی باشیم و اعتقادات دینی کامل داشته باشیم، بلکه برای همه با هر اعتقادی واضح است که رونق امروز این شهر و برجسته شدن آن و آمدوشد افراد، بیشتر بهخاطر امامرضا (ع) و وجود حرم پر از خیر و برکت و معنویت حضرت در این شهر است.
پس باید قدر وجود حضرت را بدانیم و سپاسگزار این نعمت باشیم و در جهت جلب رضایت ایشان حرکت کنیم و زائرانشان را تا جایی که میتوانیم، اکرام و احترام کنیم.
فضایل زیادی برای زائران امامرضا (ع) شمرده شده است؛ ازجمله آنکه در جملات امامهشتم (ع) آمده است که دعای زائر بهواسطه نزدیک شدن به امامرضا (ع)، مستجاب میشود که فرمودند: «فَمَنْ شَدَّ رَحْلَهُ الی زِیَارَتِی أَسْتَجِیبَ دُعَاؤُهُ وَ غَفَرَ لَهُ ذَنْبَهُ؛ هر شخصی که بار سفر برای زیارت من بربندد، دعایش مستجاب و گناهش مشمول آمرزش میشود». (بحارالأنوار، ج۱۰۲، ص۳۶).
حالا سؤال اینجاست که دعای مستجاب این زائر بعد از برخوردی که ما مجاوران با او داریم و وضعیتی که برای او فراهم میکنیم، چیست. آیا برای اکرام و احترام و راحتیای که ما برای او فراهم کردهایم، در حق ما دعای خیر میکند یا خداینکرده خیر.
گذشته از این، بدون شک بهدلیل وابستگی این زائران به امامهشتم (ع) و اینکه بهخاطر حضرت و دلدادگی به ایشان میهمان ما شدهاند، احترام به آنها، احترام به حضرت و آزار آنها اذیت کردن و آزار رساندن به پاره تن رسول خدا (ص) است که چنین فردی بیشک از رحمت خداوند دور خواهد بود.
اما کسانی نیز در طرف مقابل، بهخاطر کسب رضایت خدا و اهلبیت (ع)، اهل خدمت خالصانه به زائران هستند، درمورد فضایل زیارت امامرضا (ع) میگوییم که با ثواب چندین حج مقبول، برابر است.
حالا باید گرد این حاجیان عشق چرخید و به آنان خدمت کرد، چنانکه درمورد امامسجاد (ع) از امامصادق (ع) نقل شده است که حضرت با کاروانی به سفر حج میرفتند تا او را نشناسند و با آنان شرط میکردند که بهعنوان خادم آنان با آنها همراه شوند و کارهایی که میتوانند، برای آنان انجام دهند. یکبار با عدهای سفر رفتند. یک نفر از آنان، حضرت را شناخت و فوری نزد کاروانیان رفت و گفت: «آیا این مرد را میشناسید؟» گفتند: «نه».
گفت: «این شخص علیبنالحسین (ع) است». با شتاب نزد امام رفتند و دست و پایش را بوسیدند و گفتند: «ای فرزند پیامبر! میخواهی که ما به آتش جهنم گرفتار شویم؟ اگر در گفتار و رفتار ما نسبتبه شما بیادبی سر میزد، تا آخر عمر بیچاره میشدیم؛ چه انگیزهای باعث شد که شما خود را معرفی نکنید؟
حضرت در پاسخ فرمودند:إِنِّی کُنْتُ سَافَرْتُ مَرَّه مَعَ قَوْمٍ یَعْرِفُونَنِی فَأَعْطَوْنی بِرَسُولِا... (ص) مَا لا أَسْتَحِقُّ فَأَخَافُ أَنْ تُعْطُونی مِثْلَ ذَلِک؛ یکبار در سفری با مردمی که مرا میشناختند، به مسافرت رفتم. ولی آنان بهخاطر رسول خدا (ص)، چنان با من رفتار کردند که خود را مستحق آن نمیدیدم. ترسیدم شما هم آنگونه با من رفتار کنید، لذا از آن پس دوست دارم ناشناس به مسافرت بروم». (وسائلالشیعه، ج٨، ص٣١۵).
بدون شک اگر امروز هم امامسجاد (ع) بودند، شوق خدمت خالصانه به این زائران را داشتند؛ شیعیانی که از راههای دور به شوق این زیارت میآیند و مقام والایی در پیشگاه خدا و اهلبیت (ع) دارند. از خدای بزرگ میخواهیم که همه ما را از خادمان امامهشتم (ع) قرار دهد و دعای مستجاب زائران و لطف حضرت را شامل حال ما قرار بدهد.
انشاءا...!