صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

گفتگو با مهدی احمدی، تهیه کننده مشهدی که این روز‌ها فیلم «ارثیه فامیلی» را روی پرده سینما‌ دارد | مسئولان پای کار شهرک سینمایی مشهد نیستند

  • کد خبر: ۱۷۱۶۹۷
  • ۰۷ تير ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۲
مهدی احمدی هنرمند مشهدی و سینماگر شناخته شده سینمای ایران است که در بیش از نیم قرن سابقه هنری اش، عرصه‌های مختلفی را در سینما تجربه کرده و اکنون «ارثیه فامیلی» تازه‌ترین تجربه تهیه کنندگی اش روی پرده سینماهاست.

الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ «دل نمک» به کارگردانی مرحوم امیر قویدل، سینماگر مشهدی و با بازی زنده یاد انوشیروان ارجمند و هادی اسلامی، «گرگ‌های گرسنه» به کارگردانی سیروس مقدم و با نقش آفرینی حمیده خیرآبادی، افسانه بایگان و محمد صالح علا و «یار درخانه» به کارگردانی خسرو سینایی با بازی رضا صابری، هنرمند مشهدی، از جمله آثار سینمایی است که او تهیه کنندگی آن‌ها را بر عهده داشته است. او همچنین در آثاری مانند «هیولای درون» به کارگردانی خسرو سینایی هم به ایفای نقش پرداخته است. «ارثیه فامیلی» تازه‌ترین تجربه تهیه کنندگی اش روی پرده سینماهاست که به همین بهانه گفت وگویی با او انجام دادیم. این گفتگو را در ادامه می‌خوانید.

 «ارثیه فامیلی» چگونه کلید خورد و در ادامه چه روندی را طی کرد؟

قصه این فیلم درباره هویت گم شده آدم‌ها و حلقه مفقوده عشق و محبت بین آدم هاست که مسائل روز و گاه بسیار پیش پا افتاده آن‌ها را از هم دور می‌کند. می‌خواستیم نگاهی از نسل گذشته به نسل امروز بیندازیم و این حلقه گم شده را پیدا کنیم. این کلیت قصه «ارثیه فامیلی» است، چیزی که حس می‌کنم در جامعه امروز بسیار کم شده است.

در این مدت که اکران فیلم شروع شده است، بازخوردی دریافت کرده اید؟

متأسفانه شرایطی برای اکران در سینمای ایران به وجود آمده است که ریشه یابی آن در این چند دقیقه نمی‌گنجد. ماجرا این است که تولید و اکران فیلم در اختیار چند گروه و مسائل اقتصادی خاص آن‌ها قرار گرفته است. با توجه به پول شویی‌هایی که چندی است در این کار رایج شده است، تولیدات بسیار گران می‌شود. از آن طرف اکران‌ها نسنجیده اند. ناگهان ۹ فیلم باهم اکران می‌شوند. این در شرایطی است که سینما رفتن برای تماشاگر در اوضاع اقتصادی امروز مشکل است.

از آن طرف متأسفانه ذائقه مخاطب به شدت نزول پیدا کرده و دم دستی شده است. فیلم‌هایی استقبال می‌شوند که با چند جوک و یکسری دلقک بازی‌ها سرهم شده اند. به این دلایل در اکران چندان موفقیتی نداشته ایم، ولی آن عده که فیلم را دیدند، خوشبختانه توانستند با آن ارتباط برقرار کنند و از این نظر خوش حالیم به چیزی که می‌خواستیم دست پیدا کردیم.

خودتان برای اکران زمان خاصی را در نظر داشتید؟

بیش از یک سال ونیم برای اکران آن تلاش کردیم و به دلایل متعدد موقعیتی پیش نمی‌آمد. اکران اول تابستان را فکر می‌کردیم اکران خوبی باشد، ولی ناعدالتی وجود دارد. اصل اکران می‌گوید اگر فیلمی بتواند در اکران موفق باشد، درنهایت باید چهار هفته در گروه اصلی در اکران باشد و بعد در بقیه سینما‌ها به صورت پراکنده ادامه دهد. اما به دلیل شرایط بد اقتصادی که هم برای سینمادار‌ها و هم برای تولیدکننده‌ها وجود دارد، به محض اینکه یک فیلم می‌فروشد آن را خیلی بیشتر از این زمان در اکران نگه می‌دارند.

البته خیلی خوب است که فیلمی بفروشد، چون خانواده سینما در کنار آن بهره می‌برند، ولی لطمه‌ای که می‌زند این است که سینمادار‌ها حاضر نیستند بعد از یک مدت معلوم آن را از اکران بردارند. به عنوان نمونه فیلم «فسیل» خوب می‌فروشد، ولی نباید بی عدالتی ایجاد کند که جلوی اکران فیلم‌ها را بگیرد. سینمادار‌ها به دلیل اینکه این فیلم می‌فروشد و می‌تواند جوابگوی هزینه هایشان باشد، حاضر نیستند این فیلم را بردارند و نوبت را به فیلم دیگری بدهند.

 چه راهکاری پیشنهاد می‌کنید برای اینکه چنین بی عدالتی به وجود نیاید؟

باید شرایط تولید و اکران به یک تناسب برسد. الان این تناسب وجود ندارد. قبل از انقلاب اسلامی به طور متوسط سالی هفتاد فیلم تولید می‌شد. در کنار این‌ها فیلم‌های خارجی هم بودند که با سینمای ایران رقابت می‌کردند. اما این هفتاد فیلم طوری در جدول اکران قرار می‌گرفتند که در تمام ایران اکران می‌شدند.

هر تهیه کننده‌ای می‌دانست فیلمش در مشهد یا بندرعباس، در چه سینما‌هایی نمایش داده می‌شود. الان این تعریف و برنامه مشخص وجود ندارد. من فیلمم را که می‌سازم، تازه می‌بینم که سینمادار خودش یک مدعی است و تصمیم می‌گیرد فیلم من را نمایش بدهد یا نه. اینجا ریشه‌های بی عدالتی خود را نمایش می‌دهد. دیگر اینکه فیلم ساز باید بتواند با امنیت خاطر شروع به کار کند.

این روند به طور کلی بخش خصوصی را تعطیل کرده است. از حدود چهارصد تهیه کننده بخش خصوصی، شاید چهار یا پنج نفر مانده اند که به اجبار دارند خودشان را می‌کشانند و اگر با این روند جلو برویم، نمی‌دانم دو سال دیگر حتی همین تعداد هم می‌مانند یا نه پول‌هایی که مشخص نیست از کجا می‌آیند و مؤسسات و افرادی که سابقه شان مشخص نیست، به تولید فیلم لطمه زده اند.

وقتی قرار باشد من برای یک بازیگر به نسبت موفق، دست کم ۲ میلیارد تومان دستمزد بدهم، مشخص است که فیلمم به یک اکران خوب که بتواند جوابگوی هزینه‌ها باشد نمی‌رسد. چون این دستمزد را در کنار بقیه هزینه‌ها که بگذارم، دست کم ۱۰ میلیارد تومان برای یک فیلم متوسط باید خرج کنم. در این شرایط اقتصادی چطور از مردم انتظار داشته باشیم به اندازه ۲۰میلیارد تومان این فیلم را ببینند که تازه ۱۰میلیاردتومان من بعد از دو سال در بیاید؟! این‌ها مسائلی هستند که باید مشخص شوند. باید ببینیم این پول‌ها از کجا به سینما وارد می‌شوند.

برای تهیه کننده‌ای که در مشهد می‌خواهد کارش را انجام بدهد، چه سختی‌هایی وجود دارد؟ شرایط باید برای او سخت‌تر باشد. این طور نیست؟

من خودم شرایط کار در مشهد را تجربه کرده ام. اولین کسی هستم که در مشهد دفتر سینمایی راه اندازی کردم. سال ۱۳۶۴ شرکت سینمایی انتشارات تصویر را تأسیس کردم و فیلم سینمایی «یار در خانه» را به کارگردانی مرحوم خسرو سینایی کار کردیم و افرادی مانند رضا صابری را به سینما کشاندم. شاید بزرگ‌ترین سختی که برای کار کردن در مشهد وجود دارد نوعی تنگ نظری بین اهالی سینماست.

آن دورنما برای افراد نیست که بخواهند پیشرفت دوستانشان را ببینند. شاید یک جور حب و بغض است، نمی‌توانم گره را پیدا کنم. به طور مشخص به همین دلیل است که در مشهد فعالیت چشمگیری انجام نمی‌شود؛ ساخت چند تله فیلم برای تلویزیون یا گاهی شبکه نمایش خانگی، نشانه موفقیت نیست. تعریفی وجود ندارد که بخواهند از همدیگر حمایت کنند.

وضعیت سینمای مشهد و تولید فیلم در این شهر را چطور می‌بینید؟

مشهد هنرمندان خیلی خوبی دارد. بیش از ۵۰درصد سینمای حرفه‌ای ایران را بچه‌های مشهد تشکیل می‌دهند. چرا این‌ها نباید در مشهد کار کنند؟ چرا آقای سهیلی می‌خواهد در مشهد کار کند، نمی‌گذارند و مجبور می‌شود کارش را جمع کند و در جای دیگری انجام دهد؟ چرا وقتی می‌خواهیم در مشهد تقاضای کار کنیم، جلو پروانه را می‌گیرند و نمی‌گذارند کار انجام شود؟ مشهد هم به لحاظ هنرمند عاشق و هم به لحاظ سرمایه ظرفیت تولید را دارد، ولی اینکه چرا نمی‌تواند این‌ها را کنار هم قرار بدهد، سؤالی است که باید جوابی برایش پیدا شود.

 مشکل را بین خود اهالی سینما می‌دانید یا مسئولان و مدیران فرهنگی؟

هر دو با هم نقش دارند. اصل قضیه خود بچه‌ها هستند. مدیران می‌آیند و می‌روند، ولی با آن نامدیریتی که انجام می‌دهند به مشکل بین بچه‌ها بیشتر دامن می‌زنند. می‌آیند به یکی دو نفر که از گروه خودشان هستند، به هر علتی، لطف و نظر می‌کنند و این به بقیه بچه‌ها ضربه می‌زند. مدیر بعدی که می‌آید آن چند نفر، دیگر مدنظرش نیستند و چند نفر دیگر دلخواه خودش را می‌آورد.

وقتی مدیریت نمی‌تواند تولید کار و حضور افراد را در شهر کنترل کند، می‌بینیم خیلی‌هایی که اصلا این کاره نیستند، وارد ماجرا می‌شوند. این یک جور ناعدالتی است که جلو فعالیت آن‌هایی را که حرفه‌ای هستند هم را می‌گیرد. دیشب اتفاقا با یکی از بازیگران پیشکسوت مشهدی صحبت می‌کردم. کسی است که تمام عمرش را در تئاتر مشهد سپری کرده و جان کنده است. حتی در خارج از مشهد چهارفیلم با خودم کار کرده است. این آدم از بیکاری گلایه می‌کرد و مثل این آدم خیلی‌ها در مشهد هستند.

شما به عنوان تهیه کننده مشهدی که الان در مرکز فعالیت می‌کنید، چقدر با بقیه سینماگران مشهدی ارتباط خود را حفظ کردید و همکاری‌هایی با هم دارید؟

با آن‌هایی که در تهران هستند که ارتباط خوبی داریم و همکاری‌هایی هم با هم داریم. وقتی میدان فعالیت باز و زیاد باشد، طبیعتا کمتر اختلاف نظر‌ها پیش می‌آیند. ولی در مشهد در سال شاید در نهایت سه کار انجام شود و وقتی این تعداد نمی‌تواند درست بین همه تقسیم شود، بعضی رفتار‌های ناشایست پیش می‌آید. در حالی که مشهد ظرفیت تبدیل شدن به یک قطب فیلم سازی را دارد.

من بار‌ها گفته ام که مشهد این ظرفیت را دارد که یک شهرک سینمایی در آن ایجاد شود. هیچ چیزی از پایتخت کم ندارد. می‌بینیم بهترین تهیه کننده ها، کارگردان‌ها و بازیگران از مشهد به تهران رفته اند. اگر برای آن‌ها در همین جا امکانات فراهم باشد، چرا کار نکنند؟ مگر من جز کارکردن هدف دیگری دارم؟ مطمئنا اگر بتوانم در کنار خانواده و در شهر خودم درست کار کنم، هیچ وقت نمی‌روم به تهران. ولی وقتی در شهر خودم این شرایط فراهم نیست مجبور می‌شوم دنبال یک جای بهتر بگردم.

برای ایجاد این شهرک سینمایی چه شرایطی غیر از آن همدلی که گفتید، باید ایجاد شود؟

مهم‌تر از همه مدیریت هنری در استان و مشهد باید طالب این قضیه باشند، چون شهرک سینمایی چیزی نیست که یک فرد بخواهد درباره آن اقدام کند. فراتر از فعالیت یک فرد است، باید حمایت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و استانداری پشت آن باشد. این همه موقعیت مکانی در مشهد وجود دارد. اگر شهرک ایجاد شود این بچه‌ها می‌توانند در یک جا دور هم جمع شوند.

اکنون در مشهد، چون بضاعت و بازده مالی وجود ندارد، بستری بزرگ ایجاد نمی‌شود و اگر هم ایجاد شود، یک تعداد محدود را می‌تواند جذب کند. در سال۶۶ اغلب هنرمندان مشهدی مانند استاد لطفی و مرحوم صلاحی را در شرکت انتشارات تصویر جمع کردم، ولی من یک نفر بودم. امکان این را نداشتم که بتوانم همه را تأمین کنم.

شهرک سینمایی، هم بستر تولید فیلم را ایجاد می‌کند و هم خود به پاتوقی برای هنرمندان تبدیل می‌شود. این دورهم جمع شدن، کار ایجاد می‌کند. از بین همین گفتگو‌ها فیلم نامه‌های خوب بیرون می‌آید و شرایط برای کار فراهم می‌شود. متأسفانه علی رغم تلاش‌های پراکنده، این بستر تاکنون ایجاد نشده است، چون حمایتی وجود ندارد. آستان قدس یک جور برای واگذاری زمین مشکل دارد، استانداری یک جور و دیگر نهاد‌ها هم به همین ترتیب. چون خودشان با هم هماهنگ نیستند نمی‌توانند کاری انجام بدهند.

فکر می‌کنید در صورتی که این ایده عملی شود، خروجی آن برای سینمای کشور می‌تواند شمولیت داشته باشد؟ یعنی همان طور که خروجی سینما در تهران برای همه کشور جذاب است.

ما کمبود قصه و نیرو در مشهد نداریم. چیزی که ما نیاز داریم هماهنگ کننده‌ای است که بتواند این حلقه‌ها را به هم وصل کند. مهم تولید فیلم است. «گرگ‌های گرسنه» را که من در مشهد ساختم، جزو موفق‌ترین فیلم‌هایی بود که آن موقع در ایران ساخته شد. اینکه فیلم در مشهد ساخته شود یا تهران فرقی نمی‌کند. نمی‌خواهیم بگوییم تولید مشهد باشد، نه، تولید سینمای ایران است. در این صورت محدودیت استانی از آن برداشته می‌شود.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.