داور وسط با تمام توان که چندان هم زیاد نیست، در سوت خود میدمد و هنوز سوت را از دهانش برنداشته، ۲۲ بازیکن مستطیل سبز با سرعت برق و باد، خودشان را به کنار خط میرسانند. cooling break فرصت خوبی است تا نونهالان زیر چهارده سال آبی به صورت بزنند و لهلهزنان به صحبتهای نهچندان فنی مربیانشان گوش کنند.
هیچکدامشان نا ندارند، اما از شدت گرما و حرارتی که از چمنهای لاستیکشده مصنوعی ورزشگاه پیر شهر بالا میزند، روی زمین نمینشینند. اینجا ورزشگاه تختی مشهد، زمین شمارهیک است؛ محل برگزاری دیداری از سری مسابقات لیگ برتر فوتبال نونهالان زیر چهارده سال استان؛ جایی که بچهها برای آرزوهایشان در ظل گرمای تابستان باید هلاکت را به جان بخرند.
روز، داخلی، زمین چمن ورزشگاه تختی مشهد. ۲۲ نونهال چهاردهساله که توی ذهنشان رؤیاهای بزرگ دارند و آینده را در توانایی ساق پاهایشان جستوجو میکنند، با تمام وجود میدوند.
توپ چهلتکه که بیشتر به لاستیک سیاهی میماند، میانشان اینور و آنور میشود و نونهالان عرقریزان با تمام جان میدوند. مربی دست به دهان میگذارد و با صدای بلند میگوید: «اگر بخواید اینطور بازی کنید، همچین میزنمتون که راه خونهتون رو گم کنید.» آفتاب تابستانه بیرحمانهتر از سرمای زمستان «اخوانثالث» بر سر زمین چمن میتابد. چمن مصنوعی که بیشتر به لاستیک میماند و بوی سوختگی برش داشته است.
بطریهای آب معدنی کنار زمین که یحتمل از آب شیر پر شده حالا دیگر خالی است و تیمها در این سطح، تدارکات درستوحسابی هم ندارند که همانها را از شیر آب داغ پر کنند. بازیکن ذخیره، شاکی از رختکن بیرون میآید و به سرپرست تیم میگوید: «آقا! دستشوییها همه چاهشان گرفته و کثیف هستند.» سرپرست سری تکان میدهد و غرغرکنان میگوید: «برای بازی ۷۰۰ هزار تومان از هر تیم میگیرند، بعد عرضه ندارند یک دستشویی تمیز کنند.»
دماسنج با حداکثر دمای پنجاه درجه سانتیگراد را از جیب درمیآوریم تا در حوالی بازی بچهها، دمای هوا را بسنجیم. ابتدا دما از ۳۲ درجه شروع میشود و رفتهرفته بعد از یک دقیقه به ۴۳ درجه میرسد. برای آزمایش وضعیت گرمای وسط زمین، دماسنج را روی چمن کنار زمین میگذاریم که بهیکباره هرم گرمای چمن مصنوعی، دما را تا پنجاه درجه سانتیگراد افزایش میدهد.
دمای ساعت ۱۲ ظهر که بیتردید اگر دماسنج درجه بیشتری را نشان میداد تا شصت هم افزایش مییافت. در این بین، داوران از cooling break استفاده کرده، پارچ آب یخ را روی کفشهایشان میریزند تا در شروع دوباره بازی، توانایی دویدن در وسط زمین را داشته باشند؛ آب یخی که روی پا نرسیده، بخار میشود و شاید تسکین کوچکی بر زخم بزرگی باشد که بر آبله پای داوران و بازیکنان نشسته است.
چند سالی است که رقابتهای فوتبال ردههای سنی پایه در تابستان با توجه به تعطیلی مدارس و فرصت شرکت بازیکنان مدرسهای در مسابقات بهصورت فشرده انجام میشود و همین سبب شده است هیئت فوتبال با توجه به اینکه تنها یک زمین در اختیار دارد، بازیها را از کله سحر تا بوق شب برگزار کند.
مسئلهای که موجب میشود برخی بازیها در ظل آفتاب و در ساعتهای عجیبی، چون ۱۱ تا یک، ۲ تا ۴ و... برگزار شود. سال گذشته هم شهرآراورزشی گزارشی با تیتر «فوتبال زیر تیغ آفتاب» منتشر و آنجا هم به این مسئله اشاره کرد که برگزاری اینچنینی مسابقات، بهرهای برای فوتبال ردههای پایه ندارد. اما همان موقع هم مدیران هیئت فوتبال گوش شنوایی نداشتند و امسال نیز گویا دوباره بساط این قضیه برقرار است.
به قول عباس چمنیان، مدرس AFC و از مربیان کهنهکار فوتبال پایه، این امر میتواند از مصادیق کودکآزاری در فوتبال باشد. چمنیان میگوید در AFC به مسئله تلاش برای جلوگیری از کودکآزاری در فوتبال تأکید شده است و مصادیق آن هم فقط کودکآزاری فیزیکی نیست و مکان نامناسب، زمان نامناسب و میزان نامناسب برگزاری فوتبال نیز میتواند موجب آزار شود. حالا برگزاری دیدارهای فوتبال ردههای پایه در این زمان و مکان و وضعیت، نمیتواند مصداق کودکآزاری فوتبالی باشد؟
رئیس هیئت فوتبال خراسانرضوی، یکیدو سالی است که در فدراسیون صاحب نفوذ شده است و باید حرفش خریدار داشته باشد. اصولی که عضو هیئترئیسه فدراسیون است و یک دوجین سمت دیگر هم در این دو سال داشته است، حالا باید از نفوذش برای بهبود شرایط فوتبال استان خود بهره بگیرد.
اینکه هیئت فوتبال مشکل زیرساخت دارد و جز زمین تختی زمین دیگری برای برگزاری مسابقات استان ندارد، درست و بجاست، اما واقعیت آن است که این مدیران هیئت فوتبال هستند که باید با لابی، فرصت دراختیار داشتن سایر زمینهای چمن طبیعی سطح شهر را که مربوط به نهادها و سازمانهای دیگر است، بهدست آورند؛ اتفاقی که در این سالها یا نیفتاده است یا آنقدر کمرنگ بوده که کسی متوجه آن نشده و تأثیری نداشته است.