به گزارش شهرآرانیوز، نقاشان قهوه خانه اگر چه پیرو شیوههای رایج نقاشی نبودند، خود مبدع سبکی از نقاشی شدند که تأثیری عمیق بر جامعه ایران روزگار قاجار داشت. این نقاشان مکتب ندیده در دوران قاجار بنا بر شرایط اجتماعی و سیاسی زمان خود، با الهام از مضامین مذهبی و حماسی، هنر را با زندگی مردم کوچه و بازار پیوند زدند، به ویژه اینکه نقاشان قهوه خانهای با بهره گیری از موضوعهای مذهبی، خصوصا عاشورا، تأثیرات عمیقی بر باورها و اعتقادات مذهبی عامه مردم داشتند.
نقاشی قهوه خانهای بر اساس سنتهای هنر مردمی و دینی و با اثرپذیری از طبیعت نگاری مرسوم آن زمان به دست هنرمندانی مکتب ندیده، در اواخر دوره قاجار و در بحبوحه انقلاب مشروطیت در حدود سال ۱۲۸۵ خورشیدی شروع به بالیدن کرد و در دوره پهلوی با اقبال عمومی روبه رو شد و به اوج شکوفایی رسید.
عوامل تأثیرگذاری که در شکل گیری نقاشی قهوه خانهای نقش ایفا کرده اند، بیش از هر چیز پیوندی با شرایط اجتماعی و سیاسی زمان داشته اند. هنرمندان قهوه خانهای با تأکید بر دیدگاههای مردم عامی و سنتهای قومی، به بیان جدیدی از هنرهای تصویری دست یافتند که مهمترین ویژگی آن، حفظ و اشاعه هنر مردمی و مذهبی، سادگی بیان، پرداختن به رنگهای محدود و تصاویر خیالی، پایبندی به نقوش سنتی و بهره گیری از فن رنگ روغن است.
تاریخ هنر نقاشی ایرانی پیوندی عمیق و ارتباطی تنگاتنگ با متون زبانی مکتوب و شفاهی دارد که مهمترین ویژگی بیانی نقاشی قهوه خانهای نیز همچون سایر گونههای نقاشی ایرانی، ارتباط آن با محل عرضه هنر و مردم بوده است.
براین اساس یکی از پرتکرارترین مضامین نقاشی قهوه خانهای به قیام امام حسین (ع) و واقعه عاشورا اختصاص دارد. آنچه در نقاشیهای قهوه خانهای با موضوع عاشورا اهمیت دارد، ذوق و باورهای مذهبی مردم است که در مقابل هنر رسمی (حاکمیت) آن دوران قرار میگیرد. در ایران، نقاشیهای درباری و چهره نگاریهای شاهان و نزدیکان و چاکرانشان از سوی حاکمان به نقاش سفارش داده میشد، درحالی که نقاشی قهوه خانهای از سوی مردم، به ویژه اصناف و نقالان به هنرمند سفارش داده میشد. در این میان، مذهب نه فقط بخشی از موضوعات نقاشی قهوه خانهای را به خود اختصاص داده است، بلکه نقش پررنگی در شکل گیری آن دارد.
در پردههای نقاشیهای قهوه خانه ای، بیشتر روایتهای مرتبط با عاشورا در چند موضوع فراوانی بیشتری دارد و نقال به روایت آن وقایع میپرداخته است که از آن جمله میتوان به ذکر مصیبت کربلا و گودال قتلگاه، دعوت کوفیان از امام حسین (ع)، حرکت امام حسین (ع) از مدینه به کربلا (کاروان غم)، جنگ دو برادر با کوفیان، سلحشوری حضرت ابوالفضل (ع) در فرات و نخلستانهای کربلا، شماتت دشمن ازسوی یاران امام حسین (ع)، اقدام زنان بنی اسد برای دفن شهدای کربلا، اربعین امام حسین (ع)، منبرهای آتشین حضرت زینب (س) علیه یزید و بنی امیه و ماجرای توبه حر و... از جمله پر تکرارترین مواردی است که در نقاشیهای قهوه خانه به شیوه خیال پردازی نقاشی و از سوی نقالان و مداحان نقل میشد.
علاوه بر موضوعها و روایت حوادث کربلا، شخصیتهای این قیام بزرگ تاریخی نیز در موارد بسیاری به تنهایی سوژه اصلی این پردههای نقاشی هستند که از مهمترین آنها میتوان به تصویرگری امام حسین (ع)، حضرت زینب (س)، حضرت ابوالفضل (ع)، حضرت علی اصغر (ع)، حبیب بن مظاهر، حر و... اشاره کرد که به عنوان سوژه اصلی این پردهها به تصویر درمی آمده اند.
نبرد خیر و شر، تقابل مظلوم و ظالم و استعارههایی تصویری از پیروزی حق بر باطل؛ اینها آشناترین مفاهیمی هستند که از ۱۵۰ سال پیش بر پردههایی سفید نقش بسته و روزگاری ورد زبان اهالی کوچه و بازار بوده اند.
در روزگاری که حاکمان مستبد و خودرأی (پهلوی اول)، منبرهای عاشورایی را محدود و ممنوع میکردند، این نقالان کوچه و بازار بودند که شرح یکی از تراژیکترین حوادث تاریخ را در میدانها، تکایا و قهوه خانه ها، به روی پردههایی که با عشق رنگ ولعابی گرفته بودند، برای مردم نقل میکردند. نقل حماسه بود و ایثار و شهادت و نفی جنایت بود و پلیدی و ظلم که با قلم موی نقاشی زبردست به روایت تصویر درمی آمد و نقال با صدایی رسا و پرشور، آن را به گوش مردم میرساند. هرچند مضامین موجود در آن جز شرح حوادث جانکاه کربلا و عمق باورهای مذهبی، روایتگر اسطورههای شاهنامه و جوانمردان جاویدان تاریخ ایران نیز بود.
نهضت مشروطه نقش مهمی در بیدارسازی اذهان عمومی در برابر استبداد حاکمان قاجار داشت و تأثیر زیادی بر نقاشی این دوره نهاد و نقاشان قهوه خانهای را بر آن داشت تا هنر خویش را در خدمت مردمی به کارگیرند که در طول تاریخ بارهاوبارها مورد تعرض عوامل خارجی و داخلی قرارگرفته بودند.
فعالیت این نقاشان با این تفکر آغاز شد که آنها میتوانند از اعتبار فرهنگی، ادبی و مذهبی گذشته بهرهمند شوند. پادشاهان قاجاری از هنر نقاشی برای رسیدن به اهداف خود که همانا سرپوش نهادن بر ضعف قدرت نظامی شان بود بهره میجستند و این درحالی بود که بیرون از قصرهای آنان، مردم از نقاشی برای مقابله با ظلم و ستم درباریان استفاده میکردند تا از این طریق جامعهای را که به دلیل بی کفایتی شاهان به چنگال اجانب افتاده بود، از ورطه نابودی برهانند.
پس از آغاز نهضت مشروطه، آرمانهای ملی در قالب شیوههای سنتی نقاشی به صورت نقشهایی از حماسه ملی ارائه شد. گرچه نقشهایی که از داستانهای شاهنامه از ابتدای دوره قاجار تا آغاز جنبش مشروطه خواهی تصویر میشد، به نقاشیهای قهوه خانهای نزدیک بود، ولی روح حماسه در آنها تجلی نداشت، اما نقشهایی که از داستانهای شاهنامه در گرماگرم مشروطه خواهی پدید آمد، برای اولین بار در تاریخ هنر نقاشی ایران، نه برای ارضای اشرافیت و زینت کاخها و تالارها و صفحات کتابها ساخته شد و نه برای نقش آزمایی و تفنن، بلکه این بار پیامی در برداشت که از مردم گرفته بود و با همه معنایی که درذات خود میپرورید، به مردم گرایید.
در این زمان جنگهای ایران با کشورهایی مانند روسیه نیز مطرح بود و آنجا که پای حفاظت از آب وخاک در میان بود، پهلوانیها و رشادتهای رستم و رزم او با افراسیاب، حماسههای فردوسی و مانند اینها و زمانی که دفاع از مذهب ضروری مینمود، حماسه کربلا و جان فشانی ها، ایثار و رشادتهای امام حسین (ع) و یارانشان، تأثیر خود را بر نقاشان و سفارش دهندگان آثار باقی میگذاشت.
نقاشی قهوه خانهای نسبت به دیگر قالبهای نقاشی ایرانی عامیانه (پرده کشی، دیوارنگاری بقاع متبرکه، نقاشی پشت شیشه با مضامین مذهبی و...) پدیدهای جدید به شمار میرود و مضامین اصلی این نوع نقاشی در سه عنوان کلی دسته بندی میشود؛ مضامین مذهبی، مضامین رزمی و مضامین بزمی که واقعه کربلا، قصص قرآن، حکایتهای عامیانه، داستانهای شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی و... موضوعهای اصلی این نوع از نقاشی ایرانی است و نقاش این موضوعها را مطابق شرحی که از زبان نقال، تعزیه خوان، مداح و روضه خوان میشنید و همان گونه که در ذهن مردم کوچه و بازار وجود داشت، به تصویر میکشید.
یکی از شاخصههای مهم نقاشیهای قهوه خانهای بازتاب هنری آمال و علایق ملی و اعتقادات مذهبی جامعه در پردههای نقاشی است. خاستگاه این نوع نقاشی «قهوه خانه» است، زیرا نه فقط پیوندی نزدیک با نقالی داشته است، بلکه صاحبان قهوه خانه از نخستین سفارش دهندگان آن نیز به شمار میرفته اند.
این پردهها علاوه بر قهوه خانه ها، در محلهای عزاداری، دکان ها، زورخانهها و حمامها نیز آویخته میشدند و موضوع پرده، محل نصب آن را معین میکرد. برای نمونه، موضوع روز عاشورا برای تکایا و موضوع جوانمرد قصاب برای دکانهای قصابی به تصویر درمی آمد. نقاش قهوه خانهای در بیشتر موارد در پردههای نقاشی نام اشخاص را در کنار تصویرشان مینوشت. شخصیت اصلی را بزرگتر از اشخاص فرعی نشان میداد یا از قراردادهای تصویری معینی برای تأکید بر جنبههای مثبت یا منفی شخصیتها استفاده میکرد، اما پایبندی به روایتگری هیچ گاه او را از خیالپردازی و تمثیل سازی بازنمی داشت.
مرحوم حسین قوللر آقاسی:
ما حکایات شاهنامه را دست چین کردیم و آنچه نقالان گفتند و هر چه مردم خواستند به نقش کشیدیم. مردم از ما تجسم زور بازوی پهلوانان شاهنامه را طلب کردند و شکست دشمنان را. ما هم اطاعت کردیم. به رستم علاقه داشتند، چون پهلوان دیار خودشان و دست بسته مولای متقیان بود؛ حتی گاه از من خواستند که دشنه رستم را بر پهلوی سهراب فرو نکنم، زیرا از مرگ سهراب بیزار بودند.