صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

درباره «بی مادر»، اولین تجربه کارگردانی مرتضی فاطمی | دستی که همان اول رو شد

  • کد خبر: ۱۷۸۷۲۵
  • ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۰
«بی مادر» به عنوان اولین تجربه کارگردانی مرتضی فاطمی از لحاظ ساختار کلی و ترکیب بازیگرانش، شرایط نسبتا مطلوبی دارد، اما قصه بیش ازحد تکراری و اجرای متوسطش اجازه تبدیل شدن آن به یک فیلم مهم و تأثیرگذار را نمی‌دهند.

محمد عنبرسوز  | شهرآرانیوز؛ دور جدید اکران‌های تابستانی با چند فیلم آغاز شده که یکی از مهم‌ترین عناوینش «بی مادر»، ساخته مرتضی فاطمی، به تهیه کنندگی محمدرضا مصباح و علی اوجی است. این اثر که نخستین بار در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، محصولی سینمایی است که بر مبنای موضوعات آشنای خانوادگی و دوراهی‌های اخلاقی ساخته شده است و قصه‌ای قابل حدس دارد. «بی مادر» از لحاظ ساختار کلی و ترکیب بازیگرانش، شرایط نسبتا مطلوبی دارد، اما قصه بیش ازحد تکراری و اجرای متوسطش اجازه تبدیل شدن آن به یک فیلم مهم و تأثیرگذار را نمی‌دهند.

پی رنگ پرتکرار

خط اصلی قصه «بی مادر» براساس یک جمع سه نفره شکل می‌گیرد؛ ماجرای زوجی متمول و بهره‌مند از منزلت اجتماعی که بچه دار نمی‌شوند و از همین روست که تصمیم می‌گیرند با رحم اجاره‌ای زنی از طبقه فرودست صاحب فرزند شوند. این زن (پردیس پورعابدینی در نقش مهروز) فرزند دیگری هم دارد که در نوبت اهدای کلیه است و برای عمل فرزند خود نیاز به پول دارد؛ اما در ادامه فوت این کودک ماجرا را به وادی دیگری می‌کشاند. بدین ترتیب، زنی از طبقه پایین جامعه که جنین زوجی مرفه را حمل می‌کند، فرزند خود را از دست داده است و طبیعتا حدس زدن ادامه ماجرا کار چندان سختی نخواهد بود.

این خط کلی داستان اگرچه چندان جذاب و شورانگیز نیست، باز هم می‌توانست با انتخاب‌های بدیع و پیچیدگی‌های پرظرافت، به خلق اثری قابل تماشا و غافلگیرکننده بینجامد. اما انتخاب برچسب‌های اجتماعی شخصیت‌ها بی اندازه غلوآمیز است و همین موضوع مخاطب را از همان ابتدای راه، به «بی مادر» بدبین می‌کند. جدا از اختلاف طبقاتی اغراق شده‌ای که حتی ممکن است این اثر را با اتهام سیاه نمایی مواجه کند، انتخاب شغل زوج اصلی قصه بیش از حد تصنعی است و عملا کارکردی در پیشبرد درام هم ندارد.

زن (مرجان، با بازی میترا حجار) پزشک زنان و زایمان است که یادآور الگویی کاملا آشناست و مرد (امیرعلی، با بازی امیر آقایی) مثلا یک روان کاو برجسته است که خودش درگیر پارادوکس عاطفی نوجوانانه‌ای می‌شود و به نظر می‌رسد که نیاز جدی به مشاوره دارد. حضور یک مرد آس و پاس و منفعت طلب (برادر مهروز با بازی پژمان جمشیدی) را نیز به این ترکیب اضافه کنید تا پازل تیپ‌های مقوایی این قصه تکمیل شود.

غم متوسط ماندن

«بی مادر» را نمی‌توانیم یک اثر ضعیف معرفی کنیم که آبروی سازندگان خود را به بازی می‌گیرد. با این حال مشکل اصلی فیلم این است که نمی‌تواند هیچ کدام از نقاط مثبت خود را به اوج برساند و با بهره گیری هوشمندانه و به اندازه از آن ها، خودش را متمایز کند. فیلم ساز به وضوح قواعد سینما را می‌شناسد و تلاش می‌کند عناصر فنی و هنری فیلم خود را در خدمت روایت درآورد، اما در تدارک برخی نما‌های تلویزیونی، انتخاب لوکیشن و طراحی لباس به نحوی گل درشت که اختلاف طبقاتی را فریاد بزنند و البته به خاطر فیلم نامه‌ای که گاه از نفس می‌افتد و دچار افت ریتم می‌شود، ناکام می‌ماند و بدین ترتیب است که «بی مادر» در سطح متوسط متوقف می‌شود.

همین ناهمگونی به عرصه اجرای بازیگران هم سرایت می‌کند؛ جایی که پژمان جمشیدی (به عنوان هنرپیشه‌ای که در سال‌های اخیر بازی در آثار مهم سینمایی را تجربه کرده است) عملکردی پذیرفتنی دارد و با اضافه کردن وزن و فرو رفتن در شمایل یک مرد بازنده تلکه بگیر، اما هم زمان غیرتی و عصبی مزاج، اجرایی متناسب با قواره سینما ارائه می‌کند.

وضعیت پردیس پورعابدینی نوسان دارد و به نظر می‌رسد که این بازیگر جوان هنوز نتوانسته است به پختگی مورد نظر برای اجرای نقش‌های برجسته و پررنگ سینمایی برسد. اما امیر آقایی و میترا حجار، هم شخصیت‌های گنگ و پرداخت نشده‌ای دارند، هم بازی‌های کم رمق و مناسب با نقش‌های مکمل سریالی از خود به نمایش می‌گذارند. بدین ترتیب است که اغلب مؤلفه‌های مهم فنی و هنری فیلم «بی مادر» ابتر می‌مانند و مجموع آن‌ها فیلمی متوسط می‌سازد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.