صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

آسیب‌های مجازی برای کودکان در دنیای حقیقی

  • کد خبر: ۱۸۷۶۴۷
  • ۱۶ مهر ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۷
این روز‌ها زندگی بسیاری از کودکان با گوشی‌های همراه گره خورده است.

به گزارش شهرآرانیوز، «پارسال باید می‌رفت پیش دبستانی یک، اما نفرستادیمش. تابستان هم یک هفته رفت. پسرم همه چیز بلد است. از تلفن همراه یاد گرفته است. هم بلد است بازی دانلود کند، هم زبانش به دلیل دیدن انیمیشن، بد نیست.» قبل از اینکه چیزی بپرسم، مکث می‌کند و لحظه‌ای یاد نقطه ضعف پسرش مهراد هم می‌افتد: «البته اصلا بلد نیست مداد دستش بگیرد. علاقه‌ای به نقاشی کشیدن و نوشتن ندارد. حتما به مهد برود، یاد می‌گیرد دیگر.» این نمای کوچکی از چهره فرزند من و شماست. اسمشان را‌ می‌گذاریم باهوش و گاه نخبه و معیار سنجشمان هم تبحر استفاده آنان از تلفن همراه است.

بعضی از ما این قدر خیال خودمان را راحت کرده ایم که برای دختر و پسر کوچکمان تلفن همراه یا تبلت خریده ایم که نیازی نباشد وقت سرگرم شدن خودمان با گوشی تلفنمان را بگیرند. زندگی همه ما مدت هاست با فضای مجازی گره خورده است و قرار هم نیست باز شود؛ اما آنچه بر اثر این هم نشینی به کودکان ما تحمیل می‌شود، خوشایند نیست. نمی‌توانیم صبر کنیم کودک ما چندسال بعد علائم روان شناختی مانند انزواطلبی، افت تحصیلی و ناتوانی در برقراری روابط اجتماعی را نشان بدهد و بعد دنبال راه چاره باشیم. بهترین راه، آموختن کنترل آن چیزی است در اختیارشان گذاشته ایم.

دنیای موازی هم بازی‌ها

تابستان‌ها فضای مهدکودک‌ها آموزشی نیست، اما هیچ سالی بنا بر این نبوده است که بچه‌ها با خودشان تبلت بیاورند. نازنین، مدیر داخلی یکی از مهدکودک هاست. یکی از چالش‌های آنان سروکله زدن با بچه‌هایی است که از وسایل بازی شان دل نمی‌کَنند: یکی از پسر‌های مهد از روز اول تابستان تبلتش را با خودش آورد. هرچه به والدینش گفتیم آوردن اسباب بازی آزاد است و تلفن همراه و تبلت ممنوع، قبول نکردند. کلی التماس کردند که بچه ما نمی‌تواند چندساعت از تبلت دور باشد. اعتراض والدین دیگر را داشتیم، اما نتوانستیم کاری بکنیم. هرجور بود، راضی شان کردیم.

محسن ماه گذشته رفته بود برای خودش یک لپ تاپ جدید بخرد، اما صحنه‌ای که در فروشگاه دیده بود، آن قدر برایش عجیب بود که هم در صفحه اینستاگرامش گذاشت و هم هرکه را دید، برایش تعریف کرد: زن و شوهر جوانی پشت سر من وارد مغازه شدند. آن‌ها را در پیاده رو دیده بودم، چون داشتند از موتورسیکلت پیاده می‌شدند.

یک دختربچه حدود پنج ساله داشتند و یک پسربچه کوچک که در بغل خانم بود، شاید دوساله بود. در پاسخ به فروشنده گفتند تبلت می‌خواهند. من هم مانند فروشنده فکر کردم برای آن دختربچه می‌خواهند، درحالی که با تأکید گفتند برای آن کودکِ در بغل مادر می‌خواهد، چون هردو نمی‌توانند با یک تبلت بازی کنند. نمی‌دانم من تابه حال چنین چیزی ندیده بودم یا واقعا جامعه این قدر تغییر کرده است که تا وقتی خریدند و رفتند، مات آن‌ها مانده بودم.

این تصویر را زیاد می‌بینیم؛ مهمانی خانوادگی و حضور چند بچه در مجلس. حالا دیگر فکر نمی‌کنم والدین به فرزندشان وعده حضور کودک دیگری را بدهند که باهم بازی کنند؛ همان چیزی که همه شوروشوق ما در بچگی از مهمانی رفتن بود. حالا اگر هیچ بچه‌ای در مهمانی نباشد یا پنج نفر باشند، به حالشان فرقی ندارد، چون هرکدام یک گوشی برمی دارند و در حال خودشان سرگرم می‌شوند. کنار هم می‌نشینند، اما در دنیای موازی سیر می‌کنند.

الهه که دو فرزند دوقلو دارد، خیلی هم از این وضعیت ناراضی نیست: دخترانم چهارساله هستند. آن‌ها یا به من می‌چسبند یا با بچه‌های دیگر دعوا می‌کنند. یعنی نمی‌توانند با دیگران درست بازی کنند. ما قرار است برویم مهمانی و کمی از بچه‌ها دور باشیم. اگر قرار باشد آنجا هم بچه داری کنم، اصلا نروم بهتر است. باور کنید این تلفن‌های همراه به داد بعضی مادران رسیده است که گاهی نفس بکشند. یکی با گوشی من بازی می‌کند و آن یکی با گوشی همسرم. چندساعت هم بمانیم، صدایشان درنمی آید.

راه‌های برون رفت کودکان از آسیب‌های فضای مجازی

حقیقت این است که‌ نمی‌توان تلفن همراه را از جامعه حذف کرد. نه فقط جامعه شهری، بلکه حتی از خانواده روستایی. حالا دیگر خیلی چیز‌ها به همین وسیله الکترونیکی وابسته است. از سوی دیگر، قرار هم نیست که به عنوان والدین یک یا چند فرزند، آن‌ها را به حال خودشان رها کنیم، زیرا در نهایت پاسخگوی هرچه بر سر آن‌ها می‌آید، پدر و مادر هستند. شاید بهترین راه حل، آگاهی از دانستن چرایی این شیوه زندگی و آموختن شیوه مدیریت آن باشد.

محمد لسانی، کارشناس رسانه است. او به عنوان مروج سواد رسانه‌ای ابتدا از وضعیتی سخن می‌گوید که سال‌های قبل بود و اکنون جایش خالی است: در گذشته چند عامل درون و بیرون از خانه، در وظیفه فرزندپروری به والدین کمک می‌کرد. عوامل درون خانه یکی حضور برادر‌ها و خواهر‌ها بود که این هم بازی بودن فشار فرزندداری را از روی والدین برمی داشت. عامل دوم وسعت خانه‌ها بود. جدا از نشیمن و پذیرایی، اتاق‌های متعددی وجود داشت که بچه‌ها می‌توانستند آزادانه در آن بازی کنند و سومین مزیت هم حیاط خانه‌ها بود.

او عوامل بیرونی را هم این گونه می‌شمارد: اولین و بهترینش دوست و همسایه‌ای بود که ساعت‌ها با هم در کوچه و خیابان سرگرم می‌شدند. دومین محیط کوچه بود که به گردهم آمدن بچه‌ها کمک می‌کرد و سومین فضا محیط‌های شهری مثل پارک و شهربازی بود.

کارشناس سواد رسانه‌ای توضیح می‌دهد: در کلان شهر‌های ما خیلی از این عوامل دیگر وجود ندارد. با وجود این، فشار این تغییرات روی چه کسی است؟ روی پدر و مادر. از طرف دیگر، بخشی از فشار روانی هم روی فرزند سرریز می‌شود. به همین دلیل، از یک سو پدر و مادر از فرزندی که کنارشان است، عاصی شده اند و از سوی دیگر، بچه‌ای که هم بازی ندارد، حوصله اش سر می‌رود.

«دراین میان رسانه همچون مخدر و  تسکین دهنده عمل می‌کند. وارد می‌شود که یک غفلت ایجاد کند و‌ نمی‌گذارد فشار همه این ندار‌ها در ذهن بچه و پدر و مادر خالی شود.» لسانی در ادامه این جمله تأکید می‌کند: این مخدر به مرور زمان تسکین دهنده است و اثر منفی دارد. اول اینکه اعتیادآور است و دوم اینکه پرکننده خلأ نیست؛ فقط غفلت ایجاد می‌کند و در نهایت باعث تضعیف رابطه اجتماعی می‌شود. درگیرشدن بیش از حد در فضای مجازی، روابط اجتماعی درون و بیرون از خانه را مشکل می‌کند و باید برویم سراغ راه حل ها.

استفاده از هر میلی متر فضای خانه

او توضیح می‌دهد: گام اول این است که در توسعه خانواده از پدر و مادر‌ها بخواهیم که فرزندان بیشتری داشته باشند که ممکن است بعضی‌ها دستشان بسته باشد و شرایط فرزندآوری را نداشته باشند. بزرگ ترکردن محیط داخل خانه هم به دلیل اوضاع اقتصادی جامعه ممکن نیست و تنها مکانی که در اختیار خانواده است، حیاط محدود و پارکینگ مجتمع هاست؛ اما می‌شود از همین فضای محدود هم استفاده کرد.

او همچون دیگران شرایط محدود زندگی در خانه‌های کوچک را تأیید می‌کند، اما با همین وضعیت برنامه ریزی را امکان پذیر می‌داند: خیلی وقت‌ها با بچه‌ها بازی‌های پارکینگی می‌کنیم. همان اسکوتر، اسکیت یا توپ را برمی دارند و در همان فضا مشغول می‌شوند. یا‌ می‌شود در همان حیاط کوچک چهل متری مجتمع بیست واحدی گل وگیاهان را آبیاری کرد یا گل کاشت. یعنی راهی به جز این نداریم که از هر یک میلی متر فضای در اختیارمان استفاده کنیم. فضای زندگی ما هرگز شبیه آن مکانی که بزرگ شدیم نمی‌شود، اما نمی‌توان از این فضا‌ها هم گذشت.

لسانی نکته بعدی را استفاده از مهارت‌ها در خانه دانست که باید جایگزین دراختیارگذاشتن رسانه شود: به این بستگی دارد که پدر و مادر چقدر فرزندشان را به رسانه وابسته کرده باشند. بچه‌ها وقتی حوصله شان سر می‌رود، اولین چیزی که به ذهنشان می‌رسد، تلفن همراه است، بعد تبلت و تلویزیون. درحالی که وقتی رسانه از کودک دریغ شود، خلاقیتش بروز پیدا می‌کند. وقتی تلویزیون را خاموش می‌کنیم، پنج دقیقه اول فرزندمان از بی حوصلگی و بیکاری شکایت می‌کند، اما اگر کمی طاقت بیاوریم، می‌بینیم که چند لحظه بعد خودش را با بالشت‌های روی مبل سرگرم کرده است.

او اضافه می‌کند: نکته دوم این است که خیلی وقت‌ها رسانه جایگزین سروصدای بازی بچه‌ها که والدین حوصله شنیدن آن را ندارند. یا شاید می‌خواهند مانع ایجاد سروصدا برای همسایه‌ها شوند، درحالی که متوجه نیستند همین سروصدا قسمتی از پویایی کودک است، وگرنه دچار افسردگی، سردی مزاج و کمبود شدید عاطفی می‌شوند. یکی از ویژگی‌های مهم اخلاقی فرزند، ابراز احساسات است. فرزندان باید بتوانند احساسات خودشان را بیان کنند که متأسفانه زندگی مدرن جلو بروز این حس را‌ می‌گیرد.

این مروج سواد رسانه ای، پیشنهاد دیگری برای جداکردن کودک از فضای مجازی دارد: این‌ها راه حل درون خانه است. برای بیرون از خانه باید کندوسازی و دوست گزینی انجام داد. باید خودتان دست به کار شوید و از فرزندان خانواده‌ای که فرهنگشان نزدیک به شماست، یارگزینی کنید. در پارک جمع شوید تا کودکان فرصتی برای تخلیه انرژی شان پیدا کنند. اگر این اتفاق خارج از خانه بیفتد، مبارک است.

لسانی با اشاره به قراردادن رسانه‌ها در سبد کودک، می‌گوید: خودمان باید رسانه را در سبد کودکمان اندازه کنیم. رسانه‌ها یا صوتی و آوایی هستند یا مکتوب یا تصویری. آنچه ما با آن مشکل داریم، استفاده بیش از حد از رسانه تصویری است که همان تلفن همراه و تلویزیون را شامل می‌شود. باید وزن رسانه‌های صوتی و مکتوب را در سفره خانواده و فرزندان بیشتر کنیم. سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده استفاده از رسانه‌های تصویری تا سه سالگی برای کودکان خطرناک است و پس از آن هم تا شش سالگی باید در کنترل و محدودیت باشد؛ زیرا سیستم عصبی و شناختی فرزندان تا این سن درحال تکمیل است. ما نباید رسانه تصویری را به عنوان اختلال در رشد و نظام سیستم عصبی فرزندان وارد کنیم.

او بار دیگر تأکید می‌کند که رویکرد ما در سواد رسانه، تعدیل و تنظیم است، نه حذف. در داخل خانه هم والدین نقش تعدیل کننده دارند. رسانه‌ها حذف شدنی نیستند، فقط باید بدانیم چه رسانه‌ای برای چه سنی، چه جنسیتی با چه محتوایی لازم است. باید نیازهایمان را  بدانیم و  بنا بر آن، درست مصرف کنیم.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.