صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

ایمان به خدا سلامت جامعه را تضمین می‌کند | مروری بر ارکان چهارگانه ایمان در کلام امیرالمؤمنین (ع)

  • کد خبر: ۱۸۷۸۴۸
  • ۱۷ مهر ۱۴۰۲ - ۱۵:۵۸
برخی بر این باورند که ایمان فقط یک رکن دارد و آن، همان باور قلبی است. بنا بر این نظر، ایمان تصدیق به قلب است و اقرار زبان و عمل به ارکان در تحقق آن نقشی ندارد.

آمنه مستقیمی | شهرآرانیوز؛ وقتی سخن از دین و دین‌داری به میان می‌آید، نخستین واژه‌ای که ما را به آن فراخوانده‌اند و به ذهن متبادر می‌شود، «ایمان» است؛ چنان‌که در خطاب‌های قرآن به مؤمنان نیز مرتب این مسئله تکرار می‌شود، وقتی به آن‌ها می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا.»، اما اینکه ایمان چیست، چه ارکانی دارد، چطور ممکن و محقق می‌شود و چگونه می‌توان در دایره خطاب مؤمنانه قرآن قرار گرفت، موضوعی است که جامعه مسلمان نباید و نمی‌تواند بی‌توجه و غافلانه از کنار آن بگذرد، همان‌طور که آموزه‌های دینی چنین عبور نکرده‌اند و درباره ارکان ایمان سخنانی به‌صراحت دارند.

ایمان به قلب است یا زبان؟!

درباره اینکه ایمان دینی بر چه پایه یا پایه‌هایی بنا می‌شود، متکلمان شیعه دیدگاه‌های متعددی دارند؛ برخی بر این باورند که ایمان فقط یک رکن دارد و آن، همان باور قلبی است. بنا بر این نظر، ایمان تصدیق به قلب است و اقرار زبان و عمل به ارکان در تحقق آن نقشی ندارد.

اما برخی متکلمان شیعه ایمان را دارای دو رکن دانسته‌اند؛ باور قلبی و اقرار زبانی. آن‌ها معتقدند ایمان، عبارت از تصدیق به قلب و زبان است و تصدیق قلبی هر چند لازم است، کافی نیست؛ زیرا خداوند فرموده است: «با اینکه (فرعونیان) در دل یقین داشتند، از روی کبر و ستم، آن را انکار کردند. (نمل: ۱۴)»

اقرار زبانی نیز به‌تن‌هایی کافی نیست؛ زیرا خداوند فرموده است: «اعراب گفتند: ایمان آوردیم. به آنان بگو: ایمان نیاورده‌اید؛ بلکه بگویید اسلام آورده‌ایم. (حجرات: ۱۴)» این کسان به زبان بر یگانگی خدا و نبوت و معاد گواهی می‌دادند؛ ولی خداوند با صراحت، آنان را بی‌ایمان می‌خواند. پس می‌توان دریافت که ایمان بر دو پایه باور و اقرار بنا شده است و هیچ‌یک به‌تن‌هایی کافی نیست (دایرةالمعارف تشیع، ج۲، ص۶۵۴).

شرط پذیرش ایمان

باید توجه کرد که در آموزه‌های قرآنی‌روایی، ایمان در کنار عمل صالح قرار گرفته است: «وَالّذینَ آمنُوا وَ عملوا الصّالحات.» یعنی ایمانی که با عمل صالح همراه نباشد، اثری ندارد.
ایمانی که با این ارکان و مؤلفه‌ها در انسان شکل بگیرد، علاوه بر آثار فردی قطعا ره‌آورد و ارمغان اجتماعی نیز برای او به‌همراه دارد. آرامش اجتماعی از مهم‌ترین دستاورد‌های چنین ایمانی است.

‌ایمان موجب پایبندی انسان به ضوابط اخلاقی و احکام عملی است و باعث می‌شود انسان از تعدی به حقوق دیگران بپرهیزد و بدین‌سان، جامعه اسلامی پیوسته در آرامش و آسایش است. مؤمن در رفتار و کردار و گفتار خویش، می‌کوشد به دیگران آسیب نرساند و بر کسی ستم نکند؛ به تعبیر روایات، مؤمن گویی لجام بر دهان دارد (خصال، ۱/۲۲۹).

ارکان ایمان

شکیبایى
شوق
پارسایى
ترس
انتظار

عدالت
فهمى که به عمق چیز‌ها رسد
علمى که حقایق را دریابد
داورى‌کردنى نیکو
راسخ‌بودن در بردبارى

یقین
بینایى هوشمندانه
دریافت از روى حکمت
رفتن به روش پیشینیان
پندگرفتن از چیزهاى عبرت‌آمیز

جهاد
امربه‌معروف
نهى‌ازمنکر
پیکار در راه دین
دشمنى با فاسقان

ارکان ایمان در کلام امیرمؤمنان (ع)

از امیرالمؤمنین (ع) معنى ایمان را پرسیدند، حضرت فرمودند: ایمان را چهار رکن است؛ شکیبایى و یقین و عدل و جهاد. شکیبایى را نیز چهار شعبه است؛ شوق و ترس و پارسایى و انتظار. امام‌علی (ع) برای یقین نیز چهار شعبه قائل هستند و می‌فرمایند: بینایى هوشمندانه و دریافت از روى حکمت و پندگرفتن از چیزهاى عبرت‌آمیز و رفتن به روش پیشینیان؛ و عدالت را چهار شعبه است؛ فهمى که به عمق چیز‌ها رسد و علمى که حقایق را دریابد و داورى‌کردنى نیکو و راسخ‌بودن در بردبارى. جهاد را نیز چهار شعبه است؛ امربه‌معروف و نهى‌ازمنکر و پیکار در راه دین و دشمنى با فاسقان. کفر را هم چهار رکن است؛ کنجکاوى بیهوده و خصومت‌کردن و انحراف از حق و دشمنى‌ورزیدن. شک را نیز چهار شعبه است؛ جدال بیهوده و هول‌وهراس و دودلى و تسلیم (نهج‌البلاغه، حکمت۳۱).

امام‌علی (ع) در این کلام جامع، تفسیرى براى ایمان ذکر کرده‌اند که در هیچ منبع دیگرى به این گستردگى و وضوح دیده نمى‌شود. به ایمان فراتر از جنبه‌هاى عقیدتى، از جنبه‌هاى عملى و رفتارى نیز توجه کرده‌اند و همه ریزه‌کارى‌ها و نکات دقیقى را که در تشکیل ایمان مؤثر است، برشمرده‌اند.

پایه‌هایی که ایمان بر آن‌ها استوار است

در حدیثی که از امام‌رضا (ع) روایت شده است، حضرت در پاسخ به سؤال پایه‌های ایمان، فرمودند: ایمان چهار پایه دارد؛ توکل بر خدا، رضا به قضای خدا، تسلیم به امر خدا و واگذاشتن کار به خدا.
همچنین مشابه این حدیث، امام‌علی (ع) در کلماتی قصار می‌فرمایند: ایمان بر چهار پایه استوار است؛ همان‌طورکه توکل بر خدا، واگذاری امور به خدا، تسلیم‌شدن دربرابر فرمان الهی و راضی‌بودن به قضای خدا. پایه‌های کفر چهار چیز است؛ شیفتگی به دنیا، هراس، خشم و شهوت (تحف‌العقول، ج۲، ص۲۲۳).

رهاورد ایمان برای اجتماع

به‌تصریح روایات، ایمان آثار متعددی در حوزه اجتماعی رقم می‌زند که می‌تواند سدی برای بسیاری از آسیب‌ها باشد، چنان‌که از امام‌صادق (ع) نقل شده است که فرمودند: مؤمن از ایمان بهره ندارد، مگر آنکه نسبت به برادر مؤمنش همچون پیکر باشد (بحارالانوار، ج۷۴، ص۲۳۳). این یعنی ایمان، جامعه را به‌صورت یک پیکر واحد درمی‌آورد که دردی در یک عضو، اعضای دیگر را نیز به درد می‌آورد.

‌ایمان باعث تعهدات اجتماعی است و مبنا و پشتوانه این تعهدات، محبت است. ازاین‌رو، برای برقراری عدالت اجتماعی هیچ عاملی برتر از تقویت روحیه ایمانی نیست. با تقویت ایمان، از فشار موانع در تحقق عدالت کاسته می‌شود. همچنین است مقابله با فساد و انحراف؛ انحرافات اجتماعی اشکالی گوناگون دارند و مؤمن در برابر هر انحرافی که متوجه جامعه می‌شود، مسئول است و باید به مقابله برخیزد. برای مثال، وقتی فساد عملی را می‌بیند، باید برای دفع آن اقدام کند. باب «امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر» برای همین منظور گشوده شده است.

همیاری و هم‌دردی نیز ره‌آورد دیگری است که ایمان با خود به‌همراه می‌آورد. از وظایف دینی مؤمنان است که به یاری یکدیگر بشتابند و به آنچه در جامعه اسلامی می‌گذرد، حساسیت نشان دهند؛ چنان‌که در روایتی از پیامبر اسلام (ص)، پرداختن به امور مسلمانان، شرط مسلمانی دانسته شده است. همچنین، در برخی روایات آمده است که آن مسلمانی بهتر است که نفع او برای مردم بیشتر باشد (غررالحکم و دررالکلم، ص۱۶۲). برادری و محبت و دستیابی به خلافت و حکومت الهی نیز دستاورد دیگری است که در سایه ایمان حاصل می‌شود.

آنچه به اختصار مرور شد، نشان می‌دهد ایمان اگر با ارکان و پایه‌هایش در سبک زندگی فردی و اجتماعی انسان مسلمان حاکم شود، به همه رفتار‌های او در ساحات مختلف حیات سمت‌وسو می‌دهد و او را در مسیر حیات طیبه‌ای که قرآن برای بشر در نظر گرفته است، پیش می‌برد؛ اما این موضوع مهم نیازمند آن است که ما تا چه اندازه ایمان را آن‌طور که بایدوشاید فهم کنیم و چقدر این فهم را در میدان عمل به کار ببندیم تا به فرموده قرآن، همان‌طور که به زبان ایمان آورده‌ایم، قلبی هم ایمان بیاوریم: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا (نسا: ۱۳۶).»

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.