مرضیه ترابی | شهرآرانیوز امروز، روز فرهنگ و ادبیات ارمنی است و البته بهانهای برای یادکرد از مشهورترین اقلیت مذهبی در تاریخ مشهد که یادگارهای حضورشان، هنوز در شهر وجود دارد و برخی از آنها ثبتملی شده اند. تاریخ سکونت ارامنه در مشهد، ظاهرا به دوره صفویه و حدود سیصد سال قبل بازمیگردد. گزارشهایی در برخی کتابهای تاریخی این دوره وجود دارد که در آنها به فعالیتهای تجاری ارمنیها در این شهر اشاره شده است.
بهعنوان نمونه، نویسنده ناشناس «مکافاتنامه» که از درباریان شاهسلطانحسین بوده، در شعری، فرازی باعنوان «نقل تاجر ارمنى که در ارض قدس سکنا داشت» آورده که نشاندهنده سکونت ارامنه در مشهدِ عصر صفوی است.
با این همه، حضور ارامنه بعد از بهقدرترسیدن نادرشاه و تعیین مشهد بهعنوان پایتخت، در این شهر بیشتر میشود. نادرشاه که به استفاده از ظرفیت تجاری ارمنیها تمایل داشته است، اسبابِ مهاجرت بیشتر آنها را به مشهد فراهم میکند. احتمالا در همین دوره، نخستین مهاجرنشینهای ارمنی در مشهد ایجاد میشود؛ موضوعی که نظر برخی مورخان را به خود جلب کرده و آنها را واداشته است دوره افشاریه را سرآغاز ورود ارامنه به مشهد و سکونت آنها در این شهر بدانند؛ درحالیکه این دیدگاه صحیح بهنظر نمیرسد.
ارمنیها در مشهد دوره نادرشاه از آزادیهای بیشتری نسبت به دورههای قبل برخوردار بودهاند، زیرا، مشهد بهعنوان شهری با وجهه مذهبی در دوره صفویه، کمتر رغبت به پذیرش آنها داشته، اما تقویت وجهه سیاسی شهر درپی تبدیلشدن آن به پایتخت ایران، در این تغییر موضع تأثیر میگذارد.
بااینحال، در منابع رسمی عصر افشاریه، مانند «دُره نادره» و «جهانگشای نادری» (هر دو بهقلم میرزا محمدمهدی استرآبادی)، خبری از گزارش مربوط به اسکان ارامنه در مشهد نیست و در این زمینه باید به منابع دیگر نگریست؛ منابعی مانند «زندگانی نادرشاه» اثر «جوناس هانوِی» که مقارن دوران حکومت نادرشاه در ایران به رشته تحریر درآمده است.
هانوِی به عنوان یک انگلیسی و عضو کمپانی مسکوی در روسیه، به ایران سفر میکند. گزارش او درباره حضور ارامنه در شهر مشهد، اندکی با منابع دیگر متفاوت است؛ او ضمن برشمردن موقعیتهای مناسب تجاری و حتی سیاسی ارامنه در دربار نادرشاه، به ساخت بنای مقبره وی به دست ارمنیهای مشهد اشاره میکند و مینویسد: «عجب آنکه این آرامگاه به دست عیسویان بنا شد و حال آنکه او یک کلیسای ارمنی را به وسیله مسلمانان برپا کرد. (ترجمه اسماعیل دولتشاهی؛ ص ۲۶۳)»
اشاره هانوی به ایجاد کلیسا برای ارامنه، آن هم به دست کارگران مسلمان، هم دور از ذهن است و دیگر آنکه در هیچ منبع دیگری ذکر نشده است. نادرشاه سیاست تساهل مذهبی داشته، اما معنای این اقدام، ایجاد کلیسا در مقدسترین شهر مذهبی ایران نیست. بی تردید این کار با واکنشهای تند علما و مردم روبه رو میشده است؛ موضوعی که نادر همیشه میکوشیده از آن فاصله بگیرد. بنابراین، ما قادر نیستیم درباره احداث چنین کلیسایی با اطمینان صحبت کنیم، چه برسد که قرار باشد به دنبال مکان آن بگردیم.
دیگر آثار خاورشناسان درباره این دوره تاریخی نیز به حضور تاجران ارمنی در مشهد و تردد آنها بین این شهر و هندوستان و اروپا اشاره میکند؛ مانند آنچه مینورسکی در کتاب «ایران در زمان نادرشاه» آورده است. به همین دلیل، بهتر آن است که تأسیس کلیسای ارامنه در مشهد را به اواخر دوره پهلوی اول منسوب کنیم و سال ۱۳۱۷ خورشیدی را سال آغاز احداث نخستین و تنها کلیسای ارامنه در مشهد، یعنی کلیسای «مسروپ مقدس» بدانیم که امروزه در ضلع شرقی میدان ۱۰ دی قرار دارد. اما قضیه ایجاد آرامستان، با تأسیس کلیسا تفاوت اساسی دارد؛ یعنی محدودیت ایجاد آرامستان به اندازه کلیسا نیست و طبعا در شهرهایی که اجتماعات و مهاجرنشینهای ارامنه وجود داشته، آرامستانهایی هم برای دفن اموات آنها ساخته میشده است، از جمله در مشهد.
استقرار ارامنه در مشهد بعد از دوره افشاریه، بیشتر قابل پیگیری است، به ویژه از میانه دوره قاجار و حوادث منتهی به انقلاب مشروطه و پس از آن که میشود فعالیتهای سیاسی و اجتماعی ارامنه را در مشهد بهتر رصد کرد. بخشی از پیشینه این استقرار، مربوط به فعالیتهای اقتصادی است؛ به عنوان مثال «هانری رنه دالمانی» که در حدود سال ۱۲۷۷ خورشیدی به مشهد سفر کرده است، در خاطراتش از مغازه داری ارمنی به نام «برناردی» یاد میکند و مینویسد: «در مشهد فقط یک مغازه وجود دارد که اشیای مورداحتیاج اروپاییان را به فروش میرساند. این مغازه شعبه یکى از تجارت خانه هاى بزرگ پاریس است و به مدیریت یک نفر ارمنى که برناردى نام دارد، اداره میشود. این ارمنى به خرید و فروش اشیای آنتیک نیز اشتغال دارد.
یک اعلان خطى بدین مضمون به پشت شیشه در مغازه چسبانده بود: «مشتریان نباید داخل مغازه شوند، در بیرون توقف کنند و منتظر نوبت خود باشند.» من از برناردى راجع به اعلان توضیح خواستم. به من گفت که غالبا مشتریان زیادى در دکان جمع میشوند و هرکس چیزى میطلبد، پس از آنکه همه رفتند و دکان خلوت شد، مى بینم که چیزى را ربوده اند. این مغازه و محل کسب بیشتر ارامنه، در محدوده خیابان ارگ مشهد قرار داشته است.»
بااین حال، «کلنل ییت» که چندی بعد از دالمانی به مشهد وارد شده است، از برخی درگیریها میان مردم مشهد و ارامنه خبر میدهد که ریشه در تابعیت روسی آنها دارد. ارامنه مشهد در جریان فعالیتهای سیاسی دوره مشروطه و بعد از آن نیز نقشی محوری ایفا میکنند. در گزارش مربوط به بازداشت حزب ملیون در مشهد به دستور رضاخان سردار سپه، نام چند ارمنی مانند «اوبلیناتس» به چشم میخورد که ظاهرا با سیاستهای سردار سپه سر ناسازگاری داشتند.
در همین حال، گزارشهای مربوط به ارامنه تبعه روسیه تزاری و شوروی که در مشهد دست به اقدامات جاسوسی زده بودند هم در دست است؛ به عنوان نمونه نظمیه مشهد در ۲ تیر ۱۳۰۰، یعنی زمان تسلط کلنل محمدتقی خان پسیان بر این شهر، یک ارمنی به نام «بابیک گوکاسف» را به جرم جمع آوری اطلاعات به نفع کمونیستهای شوروی بازداشت میکند.
درباره نقش ارامنه در رونق اقتصادی مشهد نیز میتوان نکات متعددی بیان کرد که ما به یک مورد بسنده میکنیم. «مالکوم هاروطونیان» یکی از ارمنیهای مشهد و ازجمله کارآفرینان مشهور این شهر در اواخر دوره قاجار و دوره پهلوی اول است. هاروطونیان افزون بر تأسیس یکی از نخستین کارخانههای نخریسی در مشهد، در تأسیس برخی مراکز صنعتی شهر نیز مشارکت داشته است. او بود ه که در سال ۱۳۱۷ خورشیدی، مجوز تأسیس کلیسای مسروپ مقدس را در میدان ۱۰ دی میگیرد و برای امور مذهبی ارامنه، نمازخانهای در آرامستان ارمنیها -جایی که امروزه در تقاطع بولوار شهید کریمی و خیابان عامل قرار دارد- میسازد.
ایجاد نمازخانه و سامان دهی قبرستان ارامنه توسط هاروطونیان به معنای تأسیس این آرامستان به دست وی نیست. دقیقا نمیدانیم این قبرستان چه زمانی تأسیس شده است. قدیمیترین قبر موجود در آن، سال ۱۹۱۸ میلادی (۱۲۹۷ خورشیدی) را نشان میدهد و متعلق به یکی از اعضای هیئت میسیونری آمریکایی به نام «لوییس اسلستین» است که در آن زمان برای تبلیغ وارد مشهد شده و به فعالیتهای پزشکی هم میپرداخته است. اگر این عدد را قدیمیترین زمان تدفین فرض کنیم، عمر قبرستان ارامنه باید دست کم ۱۰۵ سال باشد، اما این برآورد چندان با واقعیت مطابقت ندارد؛ زیرا بخش مهم و شاید بزرگ قبرستان، در دورههای مختلف و در راستای توسعه خیابان و تأسیس ساختمانهای دولتی و عمومی، تخریب شده و سنگ قبرها از بین رفته است.
خوب است بدانید که قبرستان ارامنه، تنها قبرستان مسیحی مشهد در دوره قاجار محسوب نمیشده و در محدوده خیابان عنصری امروزی، جایی نزدیک به باغ خونی، قبرستان دیگری وجود داشته که ظاهرا به روسیه و اتباع این کشور اختصاص یافته بوده است؛ اما تقریبا با قاطعیت میتوان گفت که قبرستان ارامنه قدمتی بسیار بیشتر از قبرستان دوم دارد. در قبرستان نزدیک باغ خونی هم، ارامنه را دفن میکردند؛ این را هانری رنه دالمانی در سفرنامه اش آورده است. به نظر میرسد ارامنه مدفون در آن آرامستان، باید از اتباع دولت روسیه تزاری بوده باشند.
قبرستانی که امروز با نام قبرستان ارامنه میشناسیم، روزگاری بیرون باروهای غربی مشهد و نزدیک روستای سرسبز نکاح قرار داشته است. همان طور که اشاره کردیم، در مرکز این قبرستان، نمازخانهای برای انجام مراسم ترحیم ساخته شده است. در سرداب این بنا، قبر «کاترینا هاکوپیان» (درگذشته ۱۳۲۲ خورشیدی) همسر مالکوم هاراطونیان قرار دارد. قبر هاروطونیان نیز مقابل در ورودی نمازخانه واقع شده است.
قبرستان ارامنه، مانند قبرستان مسیحی نزدیک باغ خونی (که امروزه نشانی از آن نیست)، فقط به دفن ارامنه اختصاص نداشته است؛ امروزه در میان اموات دفن شده در این قبرستان (که ثبت ملی هم شده است) قبر پیروان دیگر مذاهب مسیحی و نیز ملیتهای گوناگون عیسوی وجود دارد؛ از آشوریها بگیرید تا تعدادی از لهستانیهایی که در جنگ جهانی دوم وارد مشهد شده و مدتی را در این شهر گذرانده بودند.
سفارت لهستان در تهران، اطراف قبر اموات کشورش را با سنگ گرانیت مشخص کرده و بنای یادبودی برای آنها ساخته است. در این قبرستان، ردونشانی از جریانهای سیاسی ارامنه را هم میتوان دید. روی برخی سنگ قبرها، علامت «داشناکسیون»، حزب میهن پرستان ارمنی، حک شده است که سالها با عثمانی در نبرد بودند و امروزه نیز از جریانهای مخالف دولت ترکیه و جمهوری باکو محسوب میشوند.
اعضای این حزب، مشهور به «داشناک ها»، بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی در ترور سران دولتی که به عنوان مقصر اصلی در نسل کشی ارامنه شناخته میشدند، حضوری بسیار پررنگ داشتند. در میان سنگ قبرهای قبرستان ارامنه، میتوان ردونشانی از اتباع فرانسه، روسیه، آمریکا و انگلستان نیز یافت.
این مکان تاریخی در مشهد، نخستین قبرستانی است که دور آن را محصور کرده و داخلش فضای سبز درخور اعتنایی به وجود آورده اند. احتمالا این رویکرد در حفظ محوطه قبرستان نقشی ویژه ایفا کرده است. آخرین شخصی که در قبرستان ارامنه مشهد دفن شده، زنده یاد «شورا مهرابیان» بوده که در سال ۱۳۷۴ بدرود حیات گفته است.
از این تاریخ به بعد، باتوجه به قوانین دفن اموات و محدودیتهای آن در داخل حریم شهرها و نیز کاهش تدریجی جمعیت ارامنه در مشهد، تدفینی در این قبرستان صورت نگرفته است و اموات این اقلیت مذهبی هم وطن، در قبرستان ارامنه تهران (جایی در مسیر جاده خراسان) دفن میشوند.
در پژوهش دکتر علی مختاری و دکتر سمانه مختاری (منتشرشده در فصلنامه فرهنگی پیمان، شماره ۷۴) که از معدود پژوهشهای قابل اعتنا درباره تاریخ حضور ارامنه در شهر مشهد محسوب میشود، به اهمیت تاریخی این قبرستان قدیمی اشاره شده و آمده است: «گورستان ارمنیان مشهد جزو معدود گورستانهای داخل شهر مشهد است که فضای سبز قابل توجهی را به وجود آورده و در روزگاری ساخته شده است که محدوده شهر مشهد فراتر از دروازه قوچان نبود.
این گورستان زمینه نام گذاری مکانها در محلهای شده است که در آن قرار دارد؛ برای مثال، پست برق انتهای خیابان حرعاملی به نام پست برق قبرستان ارمنیان نام گذاری شده است. » پست برق یادشده همچنان با همان تابلو قدیمی، در ضلع شرقی تقاطع بولوار شهید کریمی و خیابان عامل، کنار مرکز تلفن شهید مطهری قرار دارد.