لیلا کوچکزاده | شهرآرانیوز؛ پیشینه حضور ارامنه در ارض اقدس به دوران حکمفرمایی نادرشاه افشار، یعنی حدود ۳۵۰ سال پیش، برمیگردد؛ آخرین فاتح بزرگ آسیای میانه که بهدنبال تبدیل مشهد و خراسان به ابرشهربود، گروههای پرتوان مالی مانند یهودیان و مسیحیان را به مشهد کوچ میدهد که در سالهای بعد با فرازونشیبهای بسیاری همراه است. ارامنه در دوره پهلوی جزو ساکنان تأثیرگذار مشهد از نظر اقتصادی و فرهنگی بودهاند؛ قشری ماهر، اما اندک که مانند مویرگ در بحث سینما، تجارت و صنعت بهویژه صنعت برق در جان مشهد جریان داشتهاند.
این یعنی تجربه یک همسایگی شیرین که در آن اختلاف یا تبعیض و تحقیری درباره آنان وجود نداشته است؛ آنچنان که سبب میشود این گروه به موفقیتهای درخورتوجهی هم دست یابند. فرارسیدن میلاد حضرت مسیح (ع) ما را به تاریخنگاری حضور این اقلیت مذهبی در مشهد رساند که صفات اخلاقی آنها را صلحدوستی، مبادی آداب بودن، مهربانی و جامعهپذیری وصف کردهاند. اما آنچه از حضور ارامنه در مشهد باقی مانده، کلیسای مسروپ مقدس، مدرسه آریان در میدان دهدی و قبرستان محدوده خیابان عامل است.
افزایش و کاهش جمعیت شهر مشهد تحتتأثیر موقعیت جغرافیایی، ارتباطی، مذهبی و تحولات داخلی و خارجی آن بوده و هریک از این موقعیتها باعث میشده است در یک مقطع تاریخی گروهی از مهاجران روانه این شهر شوند. رضا سلیماننوری، رئیس انجمن گردشگری چهارباغ، سابقه حضور ارامنه به مشهد را در دورههای مختلف تاریخی بیان میکند و میگوید: ارامنه یکبار در دوره نادرشاه، یعنی حدود ۳۶۰ سال پیش، به مشهد کوچ داده شدند و در کوچه مستشاری (پشت مدرسه علمیه آیتا... خویی در فرعی کوچه شاهینفر) ساکن شدند. نادرشاه بهدنبال این بود که مشهد و خراسان را به ابرشهر ایران تبدیل کند؛ بنابراین گروههای هنرمند و مالی پرتوان ازجمله یهودیها، نجارها و حجاران هندی و مسیحیان را به مشهد کوچ داد.
در این میان، اما گروه مهاجران ارمنی به دلیل اینکه برای عادلشاه (جانشین نادر) سان ندادند، همه کشته شدند! آنطور که این پژوهشگر میگوید، از آنجا که عادلشاه برای جنگهایش باید هزینه میکرد، اقلیتهای مقیم مشهد را کشت و اموالشان را تصاحب کرد. به گفته این پژوهشگر، حضور دوباره ارامنه در ایران و مشهد از دوره ناصری به بعد با آمدن صنعت به ایران بوده است. اینها یک گروه ارامنه ایرانی بودند که در مشهد در کوچه عیدگاه و محمدیه و کنار یهودیها ساکن شدند و گروه دوم، ارامنه تبعیدی از شوروی بودند که پس از جنگجهانی اول به ایران مهاجرت کردند و آنها در انتهای سرشور و آخر چهارباغ (کوچه شوکتالدوله) سکنا گزیدند.
در فصل «بررسی تاریخی جمعیت و نیروی کار» از کتاب «تاریخ اقتصادی مشهد» نوشته علی نجفزاده میخوانیم که گزارشهای پراکندهای درباره مشاغل ارامنه مهاجر به مشهد وجود دارد. گویا آنها به دستور مقامات حکومتی فقط میتوانستند مشاغل زرگری، جواهرسازی، نجاری و تجارت را داشته باشند. فعالیت اقلیتهای دینی در مشاغل دولتی محدودیتهایی داشته است، ولی ارامنه برخلاف دیگر اتباع در ادارات دولتی نهتنها اجازه اشتغال بلکه حتی برتریهایی نسبت به ایرانیها داشتند. این برتری را تحصیل زبان انگلیسی برای آنها به ارمغان آورده بود؛ بهطوریکه بانکها و کمپانیها خواهان بهکارگیری آنها در شرکتهای خود بودند.
از طرفی به این دلیل که اروپاییها به ترجمه نیاز داشتند، با ارامنه مرتبط میشدند. آنها هممذهب و همدین اروپاییان بودند و از این نظر هم قرابت فرهنگی بیشتری داشتند.
آنان را باید اولین مغازهداران سبک جدید در مشهد دانست. نوشابهفروشیهای مشهد بیشتر در کوچه ارگ و در دست ارامنه بود. ازجمله این مغازهها میتوان به نوشابهفروشی آرامیس سارگسیان، خاچاطور کریمیانیس، الکساندر مینائیان اشاره کرد. مغازه یروانت تقریبا همهچیز داشته است؛ مثل وسایل عتیقه، رادیو و تلویزیون که تازه وارد مشهد شده بود. مغازه دماوند متعلق به گاسپاریان، مغازه بادریان با کالاهای لوکس و جدیدی مثل تن ماهی، ساردین و قهوه. آنها خوارکیهای جدیدی مثل کالباس را هم به مشهد آوردند. سبزیفروشی حاجرمضان سر چهارراه لشکر مهمترین سبزیفروشیای بود که زنان ارمنی صبحها برای خرید به آنجا میرفتند.
اما تردد فراوان ارامنه در دوره قاجار به روسیه آنان را با دانش و فناوری جدید آشنا کرده بود و بهدلیل مهیاشدن امکان سرمایهگذاری در خراسان، نخستین کارخانه نخریسی را در خراسان راهاندازی کردند. این کارخانه متعلق به هارطونیان، یکی از ثروتمندان ارمنی مهاجر از شوروی بود که در سال ۱۳۱۲ خورشیدی با خرید ماشینآلات از آلمان تأسیس شد. آنها در تأسیس شرکت برق مشهد نیز نقش زیادی داشتند. برخی از ارامنه مقاطعهکار و راننده بودند و در حملونقل بیرون از مشهد تأثیرگذار. یکی از ماشیندارهای قدیمی مشهد سورن ارمنی بود، آن هم در زمانی که تعداد ماشیندارهای مشهد از تعداد انگشتان یک دست فراتر نمیرفت.
سرویس پست مشهد در سال ۱۳۰۷ خورشیدی توسط آواکیم سرکیسیان اجاره شد. تاریخچه فعالیت اقتصادی آنها نشان میدهد اقلیتی ماهر و محدود بودهاند.
آنطور که در کتاب «گروههای مهاجر به مشهد از صفویه تاکنون» نوشته نیز بیان شده است، در دوره پهلوی بر جمعیت ارامنه افزوده شده و تعدادشان در سال ۱۳۱۳ خورشیدی ۳۶۰ نفر است. پس از شهریور ۱۳۲۰ نیز عدهای از ارامنه مشهد به تهران و برخی نیز به ارمنستان مهاجرت کردند و از جمعیت آنان روزبهروز کاسته شد. در ۲۹ مرداد سال ۱۳۳۹ فقط ۵۷ خانواده ارمنی در مشهد ساکن بودند. در اوایل دهه ۱۳۵۰، اما شمارشان به ۵۱ خانوار و درمجموع حدود ۲۰۰ تن میرسید. آنها در اوایل دهه ۱۳۵۰، ۹۵ درصد مسیحیان مشهد را تشکیل میدادند.
با وقوع انقلاب اسلامی نیز در وضعیت زندگیشان تغییراتی ایجاد شد و تعدادشان بهدلیل مسائل شغلی و دینی رو به کاهش نهاد. در سال ۱۳۶۰ تعداد کل مسیحیان شهر مشهد ۲۱۰ تن بوده است. این تعداد همچنان کاهش یافت و در دهه ۱۳۷۰، ۶۱ مسیحی در مشهد زندگی میکردند و این روند بهگونهای کاهش یافت که به حدود سهچهار خانوار رسید که همانها هم به اصفهان و تهران مهاجرت کردهاند. البته سلیماننوری قائل به این است که هنوز حدود ۱۰ تن در مشهد سکونت دارند که به معنی یک خانواده و ازجمله ارامنه مذهبی و کلیسارو نیستند. او این را اضافه میکند که در کلیسای مسروپ مقدس که از دهه ۱۳۷۰ کشیش ندارد، برنامهای هم برگزار نمیشود.
مهمترین عرصه فرهنگی ارامنه مشهد که بهتدریج به شغل آنها تبدیل شد، سینما و سینماداری بود. درواقع باید گفت صنعت سینمای مشهد در دوره پهلوی در دست ارامنه بود و جدیدترین فیلمهای دنیا در آن به نمایش درمیآمد. در فصل خدمات گردشگری کتاب «تاریخ اقتصادی مشهد» و در زیر فصلی با عنوان «نقش ارامنه در سینماداری» میخوانیم که مسلمانان بهدلیل جو مذهبی مشهد جرئت تأسیس سینما را نداشتند؛ بنابراین این کار را ارامنه انجام میدادند. روسیخان ارمنی در سال ۱۳۰۸ خورشیدی در ساختمانی دوطبقه در کوچه ارگ، سینما مایاک را تأسیس کرد و برادرش در تهران گراندسینما.
میتوان گفت سینماداری در مشهد سه ضلع داشته است که دو ضلع آن در اختیار ارمنیها بود. چهار سینمای شهر فرنگ، فردوسی، هما و ایران در اختیار هرانت مانگاساریان، سه سینمای دیاموند، کریستال و متروپل در اختیار پطروسیان بوده است و چهار سینمای آریان، آسیا، سانترال و مولنروژ در اختیار عباس اسکوئیان.
هرانت مانگاساریان مالک ۷۵ سهم از ۳۵۰ سهم شرکت سهامی خاص سینماخراسان بود و قدمهای بزرگی برای تهیه سالنهای جدید و مدرن و مجهز سینما در مشهد برداشت. مثلا سینمافردوسی در شهریور ۱۳۳۸ خورشیدی بهعنوان بزرگترین سالن سینمای مشهد با ۱۷۰۰ تن گنجایش ساخته شد. سالنهای سینمای هما و ایران نیز به صندلیهای زیبا و تماممبله مجهز شدند. اما قدم دیگر شرکت سینمای خراسان نمایش فیلمهای فارسی تولید ایران بود. سال ۱۳۴۵ سینما مولنروژ به گروه شرکت سینماهای مشهد با مدیریت هرانت پیوست. او همچنین سینما شهرفرنگ لوکسترین و مجللترین سینمای ایران را در فلکه تقیآباد ساخت که ۱۲۰۰ تن گنجایش داشت.
حضور مسیحیان متعدد و با فرقههای گوناگون در مشهد موجب ساخت چند کلیسا شد که به گرایشهای مختلف مسیحیت مربوط میشود. مهمترین کلیسای مشهد در ضلع شرقی میدان دهدی، اما متعلق به ارامنه است که پس از افزایش تعداد ارامنه به بیش از ۱۱۰ خانوار در ۱۳۲۰ خورشیدی ساخته شد. زیربنای کلیسا سیصد مترمربع است و دو گنبد روی آن قرار دارد. بالای در ورودی کلیسا در سمت غرب، ناقوس نصب شده است. این کلیسا به نام مسروپ نامگذاری شد و مردم به آن کلیسای مریم مقدس میگویند. اینجا پایگاه گردهمایی آنان بود. مراسم انتخابات کاندیدای ارامنه اینجا برگزار میشد.
سابقه حضور قبرستان ارامنه مشهد در خیابان حر عاملی را سال ۱۳۲۲ خورشیدی میدانند. نخستین شخصی هم که در این قبرستان دفن شده، خانم کاترینا هاکوپیان همسر هارطونیان است که در همان سال راهاندازی قبرستان در اینجا دفن شده است. اینجا از سنگقبرهای مرمر درجهیک استفاده شده و یک در آهنی بزرگ و دیوارهای مستحکمی داشته است. در قبرستان ارامنه قبرهای مسیحیان غیرارمنی ازجمله سربازان لهستانی، ارتدوکسهای روسی و افرادی آمریکایی هم دفن شدهاند. این محل از اوایل انقلاب اسلامی غیرفعال و از اهمیت آن کاسته شده است. وسط قبرستان هم ساختمانی قرار گرفته است که از میان کاجهای بلند خیابانهای اطراف دیده میشود.
ارامنه مشهد از اندکاقلیتهایی بودند که مدرسه مستقل داشتند. گویا این مدرسه در دوره رضاشاه فعال بوده است. در آمارگیری سال ۱۳۱۱ خورشیدی تعداد دانشآموزانش ۹۱ نفر بودند و آموزگاران مدرسه نیز ۹ نفر مسلمان و مسیحی بودهاند.
در این مدرسه زبان روسی و ارمنی تدریس میشده است. نام مدرسه پس از دستورالعمل وزارت معارف به نام فارسی آریان تغییر کرد.
ساختمان مدرسه پس از کلیسای ارامنه ساخته شد و در کنار کوچه و ضلع شمالی کلیسا دارای هشت کلاس و سالن وسیع اجتماعات بود. این مدرسه پس از پیروزی انقلاب اسلامی منحل و اکنون نیز غیرقابلاستفاده است.