به گزارش شهرآرانیوز، ادبیاتی که در خدمت حقیقت و آزادی باشد، بی نیاز از پروپاگاندا و هوچی گری عمیقترین تأثیر را بر انسانها میگذارد. شرح یک وضعیت انسانی یا اوضاع یک جامعه یا گروه، به مدد ادبیات است که تصویری باورپذیر پیدا کرده، هم ذات پنداری و همدلی را برمی انگیزد و ممکن میکند. نقاط تاریک تاریخ بشری از جنگها و دادگاههای تفتیش عقاید در قرون وسطی تا جنگهای جهانی و اردوگاههای مرگ و کار اجباری برای ما قابل درک نمیبود اگر صرفا در حد آمار یا به شکل تاریخ باقی میماند.
خواندن عدد مرگ میلیونها نفر در یک خط خبری به اندازه تصویر زندگی یکی از آن کشتگان در یک اثر ادبی اثرگذاری ندارد. بهترین راه آشنایی با رنجها و زندگی آوار گان یا مردمانی که سرزمینشان غصب و اشغال شده نیز روایتها و داستانها و آثار ادبی است. آنچه یک نوشته خوب -مانند آنچه مُرید برغوثی، شاعر فلسطینی، نوشته و بریدهای از آن را در انتهای همین مطلب خواهید خواند- با جان ما میکند، اثرگذارتر از دیدن صدها دقیقه اخبار تلویزیونی است.
وقتی اسرائیل سرزمین فلسطینیان را اشغال کرد، صدها هزارنفر پراکنده شدند در عالم و آوارگی شد شکل زیستشان و صدها هزار نفر نیز ماندند و زندگی در سرزمین اشغالی را تجربه کردند. از این اشغال، روایتها و داستانها نوشته شد که هر کدام تصویرگر گوشهای از زندگی فلسطینیان است. در این مطلب شش رمان و یک ناداستان از نویسندگان فلسطینی معرفی کرده ایم که در آن به وضعیت فلسطینیان در غربت، در اردوگاههای آوار گان و در سرزمینهای اشغالی پرداخته اند.
سوزان ابوالهوی، نویسنده عرب-امریکایی در رمان «صبحگاهان در جنین» (Mornings in Jenin)، داستان چهار نسل از خانوادهای فلسطینی را روایت میکند و شش دهه تاریخ را در پنج کشور به هم میبافد. این رمان در جریان روز نکبت (یا یوم النکبه که در آن روز اسرائیلیها صدها هزار فلسطینی را از خانههای خود راندند و آواره کردند) در سال ۱۹۴۸ آغاز میشود، زمانی که سربازان اسرائیلی نوزاد شش ماهه مادر جوانی را در روستای عین هود از آغوشش میربایند.
شخصیت اصلی این رمان دختری به نام «امل» است که پدر و مادرش را از دست میدهد و در اردوگاههای آوارگان زندگی میکند، اما میتواند فرصتی برای ادامه تحصیل در امریکا پیدا و به آن کشور مهاجرت کند. امل سالها بعد به اردوگاههای آوارگان برمی گردد تا بتواند به مردمش کمک کند. نویسنده، داستانِ هر یک از اعضای خانواده را از زبان خواهر و برادر کوچکتر امل که شاهد آن حادثه (ربوده شدن نوزاد شش ماهه از آغوش مادر) بوده اند باز میکند.
این کتاب ابتدا با نام «زخم داوود» منتشر شد و بعد به «صبحگاهان در جنین» تغییر نام داد که در ایران با ترجمه فاطمه هاشم نژاد، با همان نام نخستین، یعنی «زخم داوود» به فارسی درآمده است.
سحر مصطفی که دختر یک مهاجر فلسطینی است، در سال ۲۰۲۰ رمانی با نام «زیبایی چهره تو» (The Beauty of Your Face) منتشر کرد تا تصویری دیگر از زندگی فلسطینیان در مهاجرت و حسرت آنها برای بازگشت به سرزمین اشغال شده شان را به تصویر بکشد.
این اثر با معرفی عفاف رحمان، مدیر یک دبیرستان دخترانه مسلمان در حومه جنوبی شیکاگو، آغاز میشود. مرد مهاجم و مسلحی وارد مدرسه میشود و برای استراحت در میان روز به اتاق کوچکی -که در گذشته اتاق اعتراف صومعه بوده- میرود.
ما عفاف را لحظاتی قبل از ورود تیرانداز به مدرسه ملاقات میکنیم؛ زنی با اعتماد به نفس و در تقوا محکم، اما او همیشه این طور نبوده است. پس از رو در رو شدن عفاف با مرد مهاجم، به جای اینکه تیراندازی رمان را جلو بکشد، در زمان به عقب سفر میکنیم تا مسیر تبدیل شدن عفاف به آن چیزی را ببینیم که در حال حاضر هست. آنچه در ادامه رمان میآید؛ داستان سختیها و دل شکستگیهایی است که زندگی یک خانواده فلسطینی مهاجر در شیکاگو را شکل داده است، هم از امکانات و محدودیتهای ایمان برای کمک به درک دنیا میگوید و هم ظلمهای گوناگون زندگی.
به دهه ۱۹۷۰ برمی گردیم و فصل به فصل، دوران کودکی، نوجوانی و بزرگ سالی عفاف را دوباره زندگی میکنیم. با او، با تجربه مهاجران فلسطینی در امریکا، احساس تبعید و همچنین آرزوی همیشگی نسل اول مهاجران برای بازگشت به فلسطین آشنا میشویم. «زیبایی چهره تو» نخستین رمان سحر مصطفی است که در فهرست کتابهای برگزیده نقد کتاب روزنامه نیویورک تایمز در سال ۲۰۲۰ قرار گرفت و همچنین نامزد نهایی جایزه کتاب فلسطین در سال ۲۰۲۱ شد.
«جزئیات ناچیز» (A Minor Detail) رمان نسبتا باریکی است که به این ایده میپردازد که چگونه جزئیات ناچیز و به ظاهر فرعی و کوچک یا یک حادثه منحصربه فرد میتواند نقش بزرگی در درک و بازگویی ما از تاریخ داشته باشد، به ویژه درباره فلسطین، کشوری که تاریخ آن از سوی اشغالگران اسرائیلی در حال تغییر و حذف است. داستان دو بخش دارد: قسمت اول در سال ۱۹۴۹، یک سال پس از روز نکبت اتفاق میافتد که در آن یک جوخه اسرائیلی صحرای «نقب» را درو و هر عربی را که به آن برخورد میکنند، میکشند.
آنها زن جوانی را میربایند و پس از چهار روز اسارت و تجاوز گروهی، در بیابان میکشند و زیر شن دفن میکنند. سالها بعد، یک زن فلسطینی جوان در رام ا... با این «جزئیات ناچیز» در تاریخ فلسطین مواجه و درگیر آن میشود و تلاش میکند تا حد ممکن اطلاعات بیشتری درباره این حادثه کشف کند. دشواری به تصویر کشیدن این جنایت در دل یک روایت بسیار پیچیده نهفته است که بی رحمانه محدودیتهای همدلی و میل به درست بودن را بررسی میکند.
این اثر، سومین رمان عدنیه شیبلی، نویسنده فلسطینی ساکن برلین، است. او برای نوشتن این اثر نامزد دریافت جایزه بخش بین المللی جایزه بوکر در سال ۲۰۲۱ شد.
«تکههای حیفا» (Haifa Fragments) زندگی روزمره و تجربیات فلسطینیان امروز را از طریق قهرمان زن خود «مایسون»، دوستان و عزیزانش بررسی میکند. مایسون یک زن مسیحی فلسطینی سنت شکن است که به عنوان یک طراح جواهر به تنهایی در حیفا زندگی میکند و در برابر تلاشهای مداوم پسر مسلمانی که دوستش است و اصرار دارد با او ازدواج کند، از ترس از دست دادن استقلال خود مقاومت میکند. او نه میتواند پدرش، مجید را درک کند، و نه بی تفاوتی زیادشان نسبت به چیزهایی که در اطرافشان میگذرد، که باعث تنش در هر دو رابطه میشود. مایسون با «شهد»، یک زن جوان فلسطینی که در یک اردوگاه پناهندگان زندگی میکند، آشنا میشود. از طریق این دو شخصیت، ما شاهد تفاوت در چالشهای روزمره فلسطینیهای مقیم در سرزمین اشغالی و فلسطینیهای ساکن در اردوگاههای آوارگان هستیم.
یکی دیگر از رمانهای بین نسلی، «خانههای نمکی» (Salt Houses) است. این اثر داستان چهار نسل از یعقوب ها، خانوادهای فلسطینی را روایت میکند که زمانی در ویلایی در ساحل یافا زندگی میکردند تا اینکه توسط نیروهای اسرائیلی به زور آواره شدند. جنگ شش روزه در سال ۱۹۶۷ آنها را مجبور میکند دوباره خانه شان را ترک کنند و خانواده از هم میپاشد. علیا و همسرش (یکی از شخصیتهای رمان) به کویت نقل مکان میکنند، اما این بار با تهاجم عراق در جنگ اول خلیج فارس از خانه خود رانده میشوند. خانههای نمکی، رمان غنایی فوق العادهای است که با هوشمندی، تجربه فلسطینیها از خلع ید و تبعید را نشان میدهد.
خانههای نمکی استعارهای است برای ماهیت موقت هر خانهای که یعقوبها در آن زندگی میکنند. هر فصل از کتاب، مسیر پیشرفت و سرنوشت اعضای مختلف خانواده یعقوب را در طول سالها دنبال میکند. این اثر بیشتر شبیه مجموعهای از داستانهای کوتاه است که دیدگاهی جامع درباره فلسطینیان و مردمی که مجبور به ترک میهنشان میشوند به خواننده ارائه میکند. هلا علیان، نویسنده فلسطینی-امریکایی، به دلیل ارائه روایتی از وضعیت اسفبار افراد ممتاز جامعه، در مقابل تمرکز صرف بر فلسطینیهایی که در اردوگاههای پناهندگان زندگی میکنند، تحسین شده است.
داستان «خارج از آن» (Out of It) که در غزه در جریان انتفاضه دوم میگذرد، روایت این است که چگونه هر یک از اعضای خانواده «مجاهد» سعی میکنند راه خود را در وضعیت فعلی زندگی خود، در میانه ماجراهایی از جمله قتلهای هدفمند، تخریب خانه ها، دستگیریهای خودسرانه و ناآرامیهای سیاسی داخلی، بیابند. «رشید» که روزهایش را با کشیدن ماری جوانا میگذراند، بلیتش را از طریق بورسیه تحصیلی به لندن میگیرد.
خواهر دوقلویش «ایمان»، که از ظلمها و بی عملیهای اطرافیانش خشمگین است به عضویت در یک جنبش مقاومت درمی آید تا اینکه راهی برای زندگی با پدرش در خلیج فارس پیدا میکند و «صبری» پسر دیگر خانواده که روشنفکر معلولی است، روی تاریخ کشور در معرض خطرشان کار میکند. خانواده مجاهد، اگر تا حدودی از همسایگان خود ممتازتر باشند، به این خاطر است که یک خانواده فلسطینی معمولی آواره هستند که یاد گرفته اند «فقط برای چیزهای کوچک، چیزهایی که میتوان در چمدان جا داد و با آنها گریخت» ارزش عاطفی قائل شوند. سِلما دِباغ، نویسنده فلسطینی-بریتانیایی، برای نوشتن این کتاب در سال ۲۰۱۱، نامزد جایزه کتاب سال گاردین شد.
مرید برغوثی وقتی سال ۱۹۶۶ برای تحصیلات عالی به قاهره میرفت، اصلا فکرش را هم نمیکرد که تا سی سال بعد، از دیدن روی کشورش محروم میشود. او سال ۱۹۶۷، پس از جنگ شش روزه و هنگامی که تحصیلاتش را به پایان رسانده بود به فلسطین بازگشت، اما مانع از ورود او به کشورش شدند. برغوثی مانند بسیاری دیگر، به اجبار زندگی در خارج از کشور را آغاز کرد. سی سال بعد، پس از تلاشهای مستمر به او اجازه داده شد که وارد رام ا...، زادگاه خود شود، جایی که در آنجا متولد و بزرگ شده بود.
کتاب «رام ا... را دیدم» (I Saw Ramallah) گزارشی از سفر به گذشته شاعری بی سرزمین است، خاطرات بازگشت به خانه مردی است که بی خانمانش کرده اند، تجربه دلخراش یک فلسطینی است که از ابتداییترین حقوق بشر در کشور تحت اشغال خود و در تبعید محروم شده است.
ادوارد سعید، روشنفکر شهیر فلسطینی، این اثر را «یکی از والاترین شکلهای نوشتن تجربه وجودی نزد گروههای مختلف فلسطینی» دانسته است. این کتاب برنده جایزه ادبی نجیب محفوظ در سال ۱۹۹۷ شد. این کتاب را هاجر زمانی با عنوان «بازگشت به رام ا...» به فارسی برگردانده است.
منابع:
برای نوشتــن این مطلـــب از سایت های:
newarab.com
southsideweekly.com
bookbrowse.com
theguardian.com
en.wikipedia.org
استفاده شده است.