صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

چشم امید آوارگان هرات به هنرمندان ایرانی | نقش هنرمندان افغانستانی ساکن مشهد در همراه کردن مردم با پویش‌های همدلی با زلزله زدگان

  • کد خبر: ۱۸۹۹۰۰
  • ۲۹ مهر ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۴
مردم ایران بار‌ها در بزنگاه‌های تاریخی مختلف همدلی خود را با مردم افغانستان نشان داده اند، اما به حاشیه رانده شدن اخبار مرتبط با این حادثه، وظیفه بیشتری را در این شرایط بر دوش همه افراد حقیقی و حقوقی در جامعه ما می‌گذارد

الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ تلخی اخبار مربوط به فضای مهاجرستیزی و قتل دلخراش مرحوم داریوش مهرجویی و همسرش در روز‌های گذشته آن قدر زیاد بوده است که دیگر اخبار را به حاشیه رانده و باعث شده است افکار عمومی از اتفاق بزرگ دیگری که در همسایگی ما رخ داده و از نظر میزان خسارت و مرگ بار بودن کم از فجایع و اتفاقات این روز‌ها ندارد، تاحدی غافل شود. وقوع چندین زلزله شدید در هفته گذشته در هرات، بیش از ۲ هزار کشته و زخمی برجای گذاشت و جمعیت بیشتری را آواره کرد.

مردم ایران بار‌ها در بزنگاه‌های تاریخی مختلف همدلی خود را با مردم افغانستان نشان داده اند، اما به حاشیه رانده شدن اخبار مرتبط با این حادثه، وظیفه بیشتری را در این شرایط بر دوش همه افراد حقیقی و حقوقی در جامعه ما می‌گذارد. در این گزارش ما به سراغ سه هنرمند افغانستانی ساکن ایران رفتیم و از آن‌ها درباره جریان تلاش‌های مردمی پرسیدیم که با رهبری هنرمندان ایرانی و افغانستانی برای کمک به زلزله زدگان به راه افتاده است. همچنین از آن‌ها پرسیدیم هنرمندان در همراه کردن مردم برای کمک به زلزله زدگان چه نقشی می‌توانند داشته باشند.

بنی آدم اعضای یکدیگرند

محمد جعفری، طراح و مجسمه ساز افغانستانی ساکن مشهد، از پویشی با عنوان بنی آدم اعضای یکدیگرند می‌گوید که پیرو زلزله هرات، جمعی متشکل از حدود سی نفر از هنرمندان برای جمع آوری کمک‌های مردمی راه انداخته اند. او می‌افزاید: در رأس این مجموعه اساتید بزرگواری، چون محمدکاظم کاظمی و ابوطالب مظفری هستند. حضور این دوستان و دیگر هنرمندان از اقصی نقاط جهان در این پویش جریان منحصر به فردی را رقم زده است. جلسات اضطراری متعددی برگزار شده و همه دوستان برای اطلاع رسانی اقدام کرده اند.

مسئول خانه هنر افغانستان در مشهد می‌افزاید: در جلسات مربوط به این پویش درباره نحوه توزیع کمک‌ها برنامه ریزی شده است. تعدادی از کمک‌های ارسال شده غیرنقدی است و تعداد زیادی نیز در حال جمع آوری است که دراسرع وقت ارسال خواهد شد. آنچه برای ما مهم است حضور جامعه هنری و حساس بودن آن است. دوستان برگزاری یک همایش ادبی را هم تدارک دیده بودند که متأسفانه لغو شد.

این هنرمند به جنگ بین حماس و اسرائیل در روز‌های گذشته اشاره می‌کند و می‌گوید اخبار مربوط به زلزله در افغانستان در سایه این اخبار قرار گرفته اند. او می‌گوید: از روز اول تا روز چهارم بعد از زلزله، رسانه‌ها تحت تأثیر جریان‌های خبری مربوط به جنگ، هیچ خبری از خسارات زلزله هرات مخابره نمی‌کردند. بعد از این مدت جریان خبری کم کم تحت تأثیر اتفاقات منطقه قرار گرفت.

او با اشاره به نقش مؤثر هنرمندان در تولید محتوای آگاهی دهنده در این باره می‌افزاید: وقتی هر هنرمندی قلم به دست بگیرد و محتوای فرهنگی هنری تولید کند، جریان آگاهی بخش عمومی درباره کمک به مردم زلزله زده و مظلوم افغانستان و فراموش نکردن آن‌ها می‌تواند زنده و پویا بماند و تحت تأثیر جریان‌های سیاسی روز قرار نگیرد. رسانه بهترین ابزار برای زنده نگه داشتن این جریان است و جماعت هنرمند دراین خصوص مؤثرتر از مردم عادی هستند.

هنرمندان ایرانی مردم افغانستان را تنها نگذارند

علیرضا سعیدی، بازیگر و کارگردان تئاتر افغانستانی ساکن مشهد، نیز از پیوستن اغلب هنرمندان ایرانی و افغانستانی به پویش‌های کمک به زلزله زدگان و تلاش برای اطلاع رسانی در این خصوص می‌گوید و می‌افزاید: من و چند هنرمند افغانستانی با همکاری مؤسسه فرهنگی «دُر دری» پویشی برای جمع آوری کمک‌های مردمی راه اندازی کردیم.

او درباره میزان تأثیرگذاری این تلاش‌ها در همراه کردن جامعه هنری می‌گوید: باید آمار‌های خروجی را سنجید. ما امیدواریم که مؤثر باشد؛ چون مردم هرات الان بیشتر از هر زمان دیگری نیازمند کمک هستند. ایرانی‌ها همیشه در چنین مواقعی به ما کمک کرده اند و امیدوارم در این موقعیت هم ما را تنها نگذارند.
این هنرمند هم به در حاشیه قرار گرفتن اخبار مربوط به زلزله هرات اشاره می‌کند و می‌گوید: متأسفانه حادثه هرات به یک جریان خیلی مهم و تأثیرگذار گره خورد: جریان افغانستانی ستیزی که اخیرا در ایران شایع شده است.

این جریان باعث شد اتفاق فاجعه بار زلزله هرات خیلی دیده و شنیده نشود. متأسفانه خبرگزاری‌هایی هستند که با به وجود آمدن یک اتفاق تلخ بلافاصله آن را به جریان مهاجرستیزی پیوند می‌زنند و نتیجه این می‌شود که ناخواسته در آتش مهاجرستیزی نفت می‌ریزند و باعث تقویت این جریان می‌شوند. بعد از اتفاق تلخی که برای مرحوم داریوش مهرجویی افتاد، بعضی خبرگزاری‌ها پخش کردند که کار یک مهاجم افغانستانی بوده است. این خبر سوار بر موج مهاجرستیزی به سرعت پخش شد. بعدا که خبر‌های نقض آن آمد و گفته شد که احتمالا قاتل از نزدیکان آقای مهرجویی بوده و نه از مهاجران، دیگر کسی به آن توجه نکرد. خیلی‌ها در همین چند ساعت مورد هجوم قرار گرفتند.

هنرمندان می‌توانند در کاهش فضای مهاجرستیزی مؤثر باشند

حسن نوری، فیلم ساز افغانستانی ساکن مشهد و تهران، هم به همین موضوع اشاره می‌کند و می‌گوید: شاید کم شدن همدلی با مردم زلزله زده هرات در ایران، نتیجه فضای مهاجرستیزی باشد که ماه‌های گذشته در جامعه ایران گسترش پیدا کرد. این شرایط که بیشتر در فضای مجازی دیده می‌شود و جریان‌هایی مدام به آن دامن می‌زنند، در واقع به نوعی انعکاس مسئله مهاجران در طی چند دهه گذشته در ایران است؛ تجربه چهل و چند ساله‌ای که مدام با برچسب ها، پیش داوری‌ها و حتی تهمت‌هایی همراه بوده که درباره جامعه مهاجران تولید می‌شده است. این برچسب‌ها فارغ از اینکه چقدر پا در واقعیت داشته اند، به دلیل سیاست‌های عدم ادغام مهاجران در جامعه میزبان، طی فرایندی در بیش از چهل سال شکل گرفته اند و فضای رسانه‌ای خیلی به شکل گیری این فضا دامن زده است.

او می‌افزاید: وقتی این برچسب‌ها حاضر و آماده باشد، در شرایطی مانند بحران‌های اقتصادی می‌تواند خشم جامعه را افزایش دهد. در این مواقع اغلب افراد و نهاد‌ها تمایل دارند ناکارآمدی خود را به سمت گروه‌های دیگر فرافکنی کنند و مهاجران با توجه به برچسب‌هایی که از قبل برای آن‌ها وجود دارد، در این مواقع گزینه‌های خوبی به شمار می‌روند.

مجموع این پیش زمینه‌ها باعث شده است در ماه‌های گذشته موج مهاجرستیزی خیلی فراگیر شود؛ آن قدر که سلبریتی ها، چهره‌های سرشناس، هنرمندان و اساتید دانشگاه به آن واکنش نشان دادند، جلساتی برگزار و بیانیه‌هایی در حمایت از مهاجران صادر کردند که در آنجا بیشتر شاهد حضور هنرمندان ایرانی بودیم. بیانیه‌ای را دیدم که نزدیک به پانصد نفر از چهره‌های فرهنگ و هنر ایران آن را امضا کرده بودند.

او تأکید می‌کند: به دلیل وجود چنین فضای مهاجرستیزانه‌ای قبل از زلزله هرات، اخبار مربوط به این بلای طبیعی کمتر دیده شد و همدلی زیادی را مانند آنچه بعد از سقوط افغانستان پیش آمد، شاهد نبودیم، باوجوداینکه این بار بلای طبیعی نازل شده و میزان کشتار بسیار بالا بود. این اتفاق در هرات افتاده است، نه در یک شهر دورافتاده در جنوب افغانستان و نزدیک مرز پاکستان؛ هراتی که از لحاظ فرهنگی و تاریخی اشتراکات بسیار زیادی با خراسان دارد؛ اما واکنش‌ها بیش از اینکه همدلانه باشد، در برخی موارد در فضای مجازی طنز بود.

او درباره نقش هنرمندان در ایجاد همدلی برای کمک به زلزله زدگان افغانستان می‌گوید: چند سال پیش که برای تهیه فیلمی، اطلاعیه‌ای برای جمع آوری کمک‌های مردمی گذاشتیم و در آن از عده‌ای از هنرمندان خواستیم اطلاع رسانی کنند، با این واکنش روبه رو شدیم که اگر ما این موضوع را اطلاع رسانی کنیم، در این شرایط اقتصادی، همه به ما حمله می‌کنند که وضعیت مملکت این طور است و شما به فکر فیلم یک افغانی هستید. این دریافتی است که هنرمند از جو عمومی دارد و محتاط است که مسئله محبوبیت و دنبال کنندگانش تحت تأثیر قرار نگیرد. در چنین شرایطی معمولا خیلی کم پیش می‌آید که گروه‌های مرجع هنرمند ورود کنند؛ ضمن اینکه در مواقع بحران کار زیادی از دست کسی برنمی آید.

او می‌افزاید: فکر می‌کنم جایی که هنرمندان و گروه‌های مرجع ایران می‌توانستند ورود کنند، زمانی بود که این برچسب‌ها برای مهاجران داشت آماده می‌شد؛ زمانی که پیش فرض‌هایی برای مهاجران ایجاد می‌شد که همه این‌ها مجرم، بزهکار و آدم کش اند. آن موقع هنرمندان می‌توانستند ورود کنند که از بروز چنین شرایطی که ما الان درگیرش هستیم پیشگیری شود.

وقتی بحران به وجود می‌آید، نمی‌شود کاری کرد. این خشمی که الان در جامعه به وجود آمده، خشمی است که طی یک دهه گذشته به واسطه مشکلاتی که درون خود جامعه ایران به وجود آمده، در بین مردم ایجاد شده است، ولی این بار مسیر بروزش به سمت جامعه مهاجران است. این بحران دیر یا زود تمام می‌شود، ولی ممکن است جریان‌هایی مدام آن را بازتولید کنند.

به باور او این نوع نگاه‌ها جامعه میزبان را مستعد این کرده است که هر اتفاق تلخی را به مهاجران ربط دهد؛ مانند قتل مرحوم مهرجویی و همسرش یا حادثه تروریستی در حرم شاهچراغ که در این مواقع جامعه مهاجر باید بترسد. او می‌گوید: جامعه هنرمندان می‌توانند کاری کنند تا فضا تلطیف و واقع گرایانه‌تر شود تا در شرایط کنونی که مردم افغانستان به بلای طبیعی گرفتار شده اند، در جامعه شاهد همدلی بیشتری با آن‌ها باشیم.

او می‌افزاید: جامعه ایرانی اکنون از نظر اخلاقی در مرحله‌ای قرار گرفته است که آزمون سختی در حوزه مهاجران افغانستانی دارد. فعلا هم در شرایط بحرانی کار زیادی نمی‌توان انجام داد. اما اگر برای هنرمندان و اساتید مهم است که این حیثیت اخلاقی نجات داده شود، بعدازاین باید کاری انجام بدهند.

این هنرمند تأکید می‌کند: در مرحله اول مسئله مهاجر افغانستانی در ایران به عنوان یک مسئله باید درک شود. چون تا الان انسان افغانستانی فارغ از طبقه اش و کاری که انجام می‌دهد، در جامعه ایرانی پذیرفته نشده است؛ نه هنرمندش، نه استاد دانشگاهش، نه فرد عادی اش، در حالی که چند میلیون مهاجر به مدت چند دهه در این کشور زندگی کرده اند و باید گوشه‌ای از زیست انسان ایرانی به آن‌ها اختصاص داده شود. در نهایت، چون مسئله انسان ایرانی نیست، اصلا به آن نمی‌پردازند.

حالا سؤال این است که چطور می‌توان آن را تبدیل به یک مسئله کرد؟ در پاسخ باید گفت این کار نیازمند برنامه ریزی‌هایی از سوی حاکمیت است. اما گروه‌های مرجع مانند هنرمندان می‌توانند در این موضوع ورود کنند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.