به گزارش شهرآرانیوز قصه اینکه چطور حاجحسین ملک تبدیل به یکی از واقفان بزرگ ایران شد یا اینکه چگونه فرزند ملکالتجار از زیر سایه نام پدر درآمد و خودش بدل به یک شخصیت شد را باید در یک کتاب مفصل نوشت، اما نام حاجحسین ملک که او را به واقف بوستان جنگلی وکیلآباد، باغ ملی، سرای ملک و بسیاری از موقوفات دیگر در مشهد میشناسند، از طولوعرض جغرافیایی این شهر بیرون و در سرای ایران، گسترده است.
یکی از وقفهای ارزشمند او که شاید از هزار پارچه آبادی و زمین گرانبهاتر بوده است و خود حاجحسین، همه ثروتش را پای آن ریخته و فایدهاش به همه ایران رسیده است، کتابخانه اوست؛ کتابخانهای معروف به نسخ خطی و کمیاب که دست محققان و پژوهشگران زیادی را گرفته است.
مجموعه کتابهای حاجحسین اگرچه اکنون در تهران خانه دارند، وصل به کتابخانه آستان قدس رضویاند و کتابخانه او زیرنظر این سازمان اداره میشود؛ چون این کتابخانه در مشهد پا گرفته و بعدها به تهران رفته است. دانستن این ماجرا بهانهای شد تا در سالروز وقف این مجموعه گرانقدر، از آن بگوییم و تاریخ را برای یافتن نشانههایی از آن جستوجو کنیم.
دری قدیمی در بازار تهران هست که رو به یک حیاط دلگشا و کهنه ساز باز میشود. اینجا سرای ملک التجار است که حسین کوچک پیش از تبدیل شدن به حاج حسین ملک، در آن با دنیای نوشتن و کتاب آشنا میشود. او در این خانه، شاگرد سیدجواد لواسانی، میرشهاب الدین تبریزی، آقاعبدا... و میرزاسیدعلی تبریزی است و شاید علاقه اش به شعر و ادبیات، پای تلمذ همین استادان قوام مییابد.
بعدها در خراسان، دستیاری پدرش در اداره املاک آن سامان را برعهده میگیرد. در نخستین سفری هم که همراه پدر به مشهد میآید، میان او و کتاب پیوندی عمیق ریشه میکند؛ البته افزون بر کتاب، علقهای میان حسین و آستان حضرت دوست نیز پدیدار میشود. در شهر امام رضا (ع) به راهنمایی یکی از دوستان پدر، با پارهای از نفایس حرم رضوی آشنا میشود.
از قدیم رسم بر این بود که هرکه گنج گران بهایی داشت، آن را تقدیم آستان حضرت رضا (ع) میکرد و کتابهای ارزشمند بسیاری به همین شیوه به کتابخانه آستان رسیده بود که دیدنش، هوش از سر هر بینندهای میبرد. حاج حسین هم از این دایره بیرون نمیماند و با دیدن نسخ خطی و ارزشمند، جذب آن میشود.
چیزی نمیگذرد که او در نیشابور با نسخهای نفیس از دیوان «ابن یمین فریومدی»، شاعر سده ششم هجری، روبه رو میشود و با پرداخت مبلغی، این کتاب را از آن خود میکند. فکر برپایی یک کتابخانه بزرگ از همین سال هاست که به ذهنش خطور میکند. او در این زمان ۲۸سال بیشتر ندارد و هنوز راه درازی پیش رو دارد تا مجموعهای را که با خرید دیوان ابن یمین چراغش را روشن کرده است، به سامان برساند. جوانی و میان سالی این مرد درکنار اداره املاک خراسان، به جمع آوری متون و نسخ ادبی میگذرد.
در تاریخ نوشته اند که کتابخانه ملک، عمرش را از سال ۱۲۷۸ خورشیدی در مشهد شروع میکند و با این حساب، این پیر کهنسال اکنون صدوبیست وچهارساله است. کتابها از آن تاریخ، یکی یکی به همسایگی دیوان ابن یمین میآیند؛ یکی از یکی ارزشمندتر و کهن سال تر. نسخههایی را که هیچ جای دنیا یافت نمیشود، حاج حسین با همت خود میخرد و به مجموعه اش میافزاید تا پنجاه سال پس از مرگش، کتابخانه ملک را به نسخ خطی و ارزشمندش بشناسند و بسیاری از مقالات پژوهشی براساس نسخههای خطیای نوشته شود که فقط در این ساختمان یافت میشود؛ البته این کتابخانه پیش از رسیدن او به جوانی، به تهران و خانه پدری اش در بازار تهران انتقال مییابد.
آنچه گفته شد، بزرگترین ویژگی کتابخانه ملک است که حاج حسین اهتمام جدی در آن داشت، تاجایی که وقتی نتوانست یک نسخه خطی را برای کتابخانه اش تهیه کند، خود آن را بازنویسی کرد. اکنون این نسخه از کتاب «مناظرالانشاء» در کتابخانه ملک نگهداری میشود. این کتاب را «خواجه جهان محمود بن محمد» در سده نهم هجری درباره تعلیم شیوههای کتابت و نگارش نوشته بود.
قصه این نسخه دست نویس را که حاج حسین ملک با آن همه دارایی و مکنت به خط خود نگاشته است، باید از زبان خود او نقل کرد که به قول خودش با نهایت عجله از نسخه اصلی کتاب، استنساخ شده است. او در صفحه آغازین کتاب، روایت دلبستگی اش به تاریخ و فرهنگ را چنین ثبت کرده است: «در کتابخانه طهران واقع در لاله زار، کتاب را دیدم و، چون نسخهای از آن در کتابخانه موجود نبود، خواستم ابتیاع کنم، نفروخت. بالاخره امانت گرفته، در مدت قلیلی با نهایت عجله استنساخ کردم...، چون کتابخانه باید جامع باشد و با فضل حق، کتابخانه حقیر، بهترین و جامعترین کتابخانه ملی خواهد بود».
انشای این کتاب در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۳۰۵ خورشیدی به پایان رسید و کمتر از یک ماه وقت برد تا رونوشت آن تمام شود. اگر مشغلههای یک مرد پرکار مثل حاج حسین را درنظر بگیریم، خواهیم فهمید که دغدغه این مرد برای جمع آوری مجموعه اش چقدر جدی بوده و حاصل آن غمخواری، اکنون به کتابخانهای بی نظیر از نسخ خطی تبدیل شده است.
حاج حسین، محکم کاری میکند و همه وقف نامه هایش را در یک کتاب به چاپ میرساند که در کتابخانه تاریخ آستان قدس رضوی موجود است. خود او دلیل این کار را نظارت مردم بر تغییر و تبدیل وقف هایش اعلام میکند. ملک در سال ۱۳۱۶ تصمیم میگیرد کتابخانه شخصی اش را وقف کند. این وقف نامه با شماره ۸۱۹۴ در دفتر اسناد رسمی ۲۸ حوزه تهران به ثبت میرسد.
خانه نخست این کتابخانه در ملک پدری حاج حسین است که در بازار حلبی سازها قرار دارد و او ملک را همراه همه کتابها و اشیای موجود در آن وقف آستان مقدس علی بن موسی الرضا (ع) میکند تا این کتابخانه، شاخهای از کتابخانه آستان قدس رضوی باشد. او به این کار قانع نمیشود و در ادامه، املاک بسیاری را در خراسان و تهران، وقف کتابخانه میکند تا این دایره، لنگ احتیاجات خود نماند.
نخستین موقوفات کتابخانه در وقف نامه شماره ۶۶۶۸ در سال ۲۳ اهدا میشود و حاج حسین قطعه زمین معروف به باغ ملی تهران را وقف میکند تا محل تازه کتابخانه ملی ملک در آن ساخته شود. طبق وقف نامه اصلی، تنها خود حاج حسین میتواند محل کتابخانه را تغییر بدهد و او در زمان حیاتش به این نتیجه میرسد که به جای بزرگ تری نیاز دارد و وقف دوم را ثبت میکند. این کتابخانه در سال ۱۳۷۵ به محوطه باغ ملی منتقل میشود.
دومین وقفی که حاج حسین برای بقای کتابخانه اش به ثبت میرساند، در دهمین روز از اسفند ۱۳۲۵ است. او در وقف نامه شماره ۷۴۷۳ تعدادی از املاک گسترده خود را وقف کتابخانهای میکند که به قول خودش به ملت ایران تقدیم کرده است. قریه قلعه نو فریمان و ۱۰ نمونه دیگر از املاک حاج حسین از اهداییهای او به کتابخانه است.
وی در وقف نامه شماره ۸۷۱۰ در تاریخ ۲۵ فروردین ۱۳۳۰، حداقل بیست زمین و آبادی در خراسان و تعداد زیادی دکان در تهران را وقف مخارج و مصارف کتابخانه میکند تا هزینه حفاظت و نگهداری کتابخانه و تعمیر کتابها شود. یک بیستم از این درآمد، باید خرج خرید کتاب و لوام موزه شود. برپایی جشن اعیاد اسلامی و چند روز مراسم محرم در کتابخانه، از دیگر مصارف وقف است و در میلاد امام رضا (ع) این جشن باید مفصل باشد و با دعوت از سران مملکت و علما، مجلل برگزار شود.
حاج حسین یک وقف نامه کلی ننوشته است که اداره آن را به متولی واگذار کند، بلکه او شرط وشروطی مطرح و جزئیات استفاده از کتابخانه را تعیین کرده است تا علاقه قلبی اش به این کتابخانه و حساسیت خود برای نگهداری از کتابها را نشان بدهد. او میخواهد همه افرادی که در ایران سکونت دارند، بدون رعایت ملیت، حق استفاده از کتابخانه را داشته باشند و افراد مستعد نیز بتوانند نیازهای خود را از آن برطرف کنند. طبق این وقف نامه، خانه برای همیشه کتابخانه است و در هیچ عصری، قابل تغییر و تبدیل به احسن نیست و نباید اجاره داده شود. همچنین حق تغییر محل کتابخانه را فقط به خودش داده است که در زمان حیاتش از آن استفاده میکند.
درکنار این ها، این سازمان باید در همه روزها به جز روزهای تعطیل عمومی باز باشد و مراجعه کنندگان، کتابهای موردنیاز خود را در قرائتخانه مطالعه کنند. بیرون بردن کتاب و قرآن از کتابخانه ممنوع است و کتابهای مصور خطی یا چاپی را هم باید با حضور ناظر به امانت بدهند. همچنین کتابهای منحصربه فرد یا کمیاب را فقط باید به افراد مطمئن بدهند و مراقب باشند که حین قرائت برای ورق زدن، انگشت را با آب دهان،تر نکنند. این نکات را کتابدارها موظفند پیش از استفاده به مراجعه کنندگان تذکر بدهند.
استعمال دخانیات در کتابخانه، ممنوع است و اگر کتابی نیاز به صحافی پیدا کرد، باید در خود کتابخانه صحافی شود و بیرون دادن کتاب حتی برای تعمیر ممنوع است؛ به همین دلیل صحاف خانه کتابخانه ملک، یکی از بخشهای پرکار و دایر این مجموعه است. واقف، تولیت این موقوفه را تا پایان عمر به خود و سپس به نایب التولیه آستان قدس رضوی و نظارت آن را به دختران خود و نوههای دختری سپرده است.
در سال ۱۳۴۰ دکتر محمد معین، نامهای به مدیر کتابخانه ملی ملک مینویسد. در این سیاهه گفته میشود که وزارت فرهنگ در لغت نامه دهخدا، شرحی از کتابخانههای بزرگ ایران خواهد آورد و به همین دلیل از این مؤسسه میخواهد اطلاعاتی درباره سال تأسیس و نحوه اداره و تعداد کتب خطی و چاپی و اوقات استفاده ارباب رجوع، همراه دو عکس برای رئیس سازمان لغت نامه دهخدا در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بفرستد. این نامه و پاسخ آن، سبب میشود اطلاعات خوبی از وضعیت آن زمان کتابخانه به دست بیاوریم.
کتابخانه در این تاریخ، ۶ هزارو ۳۳۲ جلد کتاب خطی و ۸ هزارو ۴۵۷ جلد کتاب چاپی به زبانهای فارسی و عربی و ترکی و درمجموع حدود ۲۰ هزار جلد کتاب دارد. مجموعه وقفی در سال ۱۳۴۰ فقط صبحها باز بوده و دلیلش هم کمبود مراجعه کنندگان در عصرها بوده است. ریاست کتابخانه ملک از آغاز تأسیس آن تا آن سال، برعهده احمد سهیلی بوده که همراه یک معاون و دو کتابدار و یک ماشین نویس و چهار دفتردار، امور کتابخانه را اداره میکرده است. نامههای زیادی از مکاتبات او باقی مانده است که در یکی از آنها در سال ۱۳۵۵ تقاضای بازنشستگی از سمت خود (سرپرستی کتابخانه ملک) را میکند.
برای اینکه از چگونگی گسترش این کتابخانه بیشتر بدانیم، نیاز به آمار دیگری داریم. طبق معرفی نامهای که در تارنمای موزه و کتابخانه ملک منتشر شده است، این مجموعه اکنون با داشتن بیش از ۱۹ هزار عنوان نسخه نفیس خطی، یکی از شش مجموعه بزرگ نسخههای خطی در ایران و دستگیر بسیاری از پژوهندگان است. همچنین کتابخانه درکنار نسخههای خطی و چاپ سنگی، بیش از ۱۰۰ هزار جلد کتاب چاپی به زبانهای گوناگون و نشریاتی از دوره قاجار تاکنون و نیز هزاران برگ سند در خود جای داده است. مقایسه این دو رقم میتواند روند پیشرفت کتابخانه را روشن کند.