به گزارش شهرآرانیوز اسناد تاریخی میگویند شهر مشهد تا قبل از حکومت شاهعباس صفوی، بهجز اقدامات مرتبط با دیوار و باروی شهر که جنبه امنیتی دارد، شاهد هیچ طرح و اقدام مؤثری در جغرافیای شهری خود نیست. تا پیش از این، بیشتر اقدامات عمرانی با هدف توسعه و بهسازی حرم مطهر است تااینکه در زمان حکومت شاهعباس، خیابانی مستقیم و سهکیلومتری در شهر مشهد ساخته میشود.
برپایه کتاب «تاریخ عباسی» (روزنامه ملاجلال منجم) که ملاجلالالدین محمدبنعبدا... منجمیزدی آن را نگاشته است و به تاریخ ایران بین سالهای ۹۸۴ تا ۱۰۲۰قمری میپردازد، مهمترین سفر شاهعباس به مشهد که موجب بروز تحولات اساسی در کالبد این شهر میشود، در سال ۱۰۱۶ قمری و پس از تمشیت امور غرب کشور و پیروزیهای چشمگیر بر عثمانیها در جنگهای پنجساله صورت میگیرد.
در این سفر است که به دستور شاه، عملیات هفتساله ساخت سومین خیابان ایران آغاز میشود و آب چشمهگیلاس (چشمه گلسب، چشمه کلت یا چشمه جلست نیز گفته میشده) را هم میخرند و به اضافه بخشی از آب رودخانه توس (کشفرود)، وقف امامرضا (ع) میکنند.
چشمه گُلَسب یا همان چشمهگیلاس امروزی در بیستویککیلومتری شمالغرب شهر تابران (مرکز ولایت توس) است و از چشمههای بزرگ و مشهور دشت توس قدیم بهشمار میرود. اگرچه این چشمه امروز آب چندانی ندارد، برای قرنهای متمادی، آبی زلال، گوارا و فراوان داشته است؛ به همین دلیل است که امیرعلیشیر نوایی، وزیر عالِم و هنرپرور سلطانحسین بایقرایتیموری (۸۴۴ - ۹۰۶قمری)، جریان آب آن را از شهر تابران، بازگرفته، به وسیله کانالی به مشهد منتقل میکند.
دولتشاه سمرقندی، تذکرهنویس و شاعر قرن نهم هجری (۸۴۲-۹۰۰قمری) که از ملازمان امیرعلیشیر نوایی و سلطانحسین بایقراست، در کتاب «تذکرهالشعرا» نوشته است: «چند وقت است تا امیر همت عالی بر خیر گماشته که آب چشمهگل را که از مشاهیر عیون خراسان است و از منزهات جهان و در اعلی ولایت طوس واقع است، به مشهد مقدسه رضویه آورد و مجاوران و مقیمان مشهد مقدس را از جور بیآبی خلاص سازد [..]و قریب به ۱۰ فرسخ شرعی است منبع این آب که درمجموع در ناهمواریها و شکستگیها آب میباید آورد و این خیر بر جمیع خیرات شریفهاش شرف دارد و مشهد مقدسه از این جوی، رشک بهشت برین و غیرت نگارخانه چین خواهد شد».
خیابانی که از سال ۱۰۱۶ تا ۱۰۲۳ قمری به دستور شاهعباس از غرب به شرق شهر کشیده میشود، درواقع در مسیر همین کانال و نهر جاری آن است.
همزمان با ساخت خیابان شاهی در عصر شاهعباس، مسیر نهر نیز ترمیم میشود. مؤلف کتاب «تاریخ عالمآرای عباسی» روایت میکند که «چون ساکنان مشهد مقدس معلی و زوار روضه متبرکه از قلت آب در عذاب بودند، آب از انهار سرچشمه جلست (چشمهگیلاس) و قنوات مجدد احداث کرده، به شهر درآورده. نهری در میان خیابان و حوضی بزرگ در وسط صحن موسع مذکور احداث فرمودند که آب از حوض گذشته، به خیابان شرقی طرف پایینپای مبارک جاری کرده است».
بنا بر گزارش منجمیزدی، «آب چشمه کلت (گیلاس) را از صاحبان خریدند و مقرر شد که آب چشمه با آب رودخانه طوس به آستانه مقدسه آورند و به تغییر دو دروازه به نهری مستقیم از صحن آستانه بگذرانند. چنانچه در صحن ایستاده دو دروازه درنظر باشد و این آب را وقف حضرت امام علیهالسلام نمودند و از دو طرف درختان بنشانند».
بهگفته منجمیزدی، برای این منظور، دروازههای بالاخیابان (دروازه غربی) و عیدگاه (دروازه جنوبی) را تغییر میدهند تا خیابان به خط مستقیم، دو دروازه شهر را بههم وصل کند؛ او مینویسد: «هر خانه که به این دو خط (خیابان بالا و پایین) افتد، او را از صاحبخانه بخرند به قیمت اعلی».
عکاس: آنتونیو جیانوزی | تاریخ عکس: ۱۲۷۳
با این کیفیت، وقفنامهای هم در جمادیالاولی ۱۰۲۳ قمری و همزمان با اتمام کار خیابان، برای آب خیابان نگارش میشود. در متن این وقفنامه، چنین نوشته شده است:
«.. همگی و تمامی مجریالمیاه و منبع چشمه مشهور بچشمه گلسب، واقع در نواحی مشهد مقدس معلی را با مجری المیاه نهری که مجددا احداث فرمودهاند که آب چشمه مذکوره را بصحن آستانه مقدسه عرشدرجه علیه آلاف السلام و التحیه جاری فرموده... دربین عقد وقف مذکور، شرط فرمودند که تمامی آب چشمه مذکوره، بصحن آستانه متبرکه آمده که عامه مسلمین از آن انتفاع گیرند و مطلقا بهیچوجه منالوجوه، خواه در بالای آستانه و خواه در پایین آستانه، سوای آنکه مردم بقدر احتیاج، آب بظروف از نهر مذکور بردارند، تجویز نفرمودهاند که احدی احداث ممر نموده، آب بزراعت و باغات و خانهها و حیاض و برکها و حمامات خود برد و در بالای آستانه، آب بر زراعت سرکارآستانه نیز نبرند و مستند بآن نشوند که صرفه وقف در آن است که بهیچوجه تجویز آن نفرمودهاند و بعد از آنکه تمام آب از آستانه گذشته، فاضل آب از حصار شهر بیرون رود، بآن زراعت نموده، آنچه حاصل شود، صرف طعام نموده، در مطبخ سرکارآستانه علیحده بنوعی که بطعام قدیمی مقرری آن سرکار مخلوط نشود، طبخ نموده، بصادرین و واردین دهند و اگر کسی خلاف شروط مذکوره کرده، احداث ممر نموده، آب برد، حکم آن داشته باشد که در خون امام معصوم مظلوم شهید -علیهالسلام- شرکت کرده باشد و پادشاه وقت و علمای عصر و صدور و متولیان، اگر خلاف شروط مذکوره تجویز نمایند، در روز قیامت نزد خدا و رسول -علیهالسلام- و حضرت امام ثامن ضامن -علیهالسلام - شرمنده بوده، از عهده جواب بیرون آیند...».
عکاس: حسن پیﻤﺎ تاریخ | عکس: دوره پهلوی اول
این وقفنامه ضمن اینکه موضع موسوم به «دنیاتپه» را که از محلات آن روز مشهد است، برای نگهداری و تعمیرات و تنقیه و لایروبی چشمه و مسیر راه درنظر میگیرد، هشدار میدهد که «مبادا جمعی که خود را در سلک علما منسلک داشته... حیله شرعی نمایند که زیاده از آن فتوی دهند و عوام بفتوای ایشان جرئت نموده هرکس اندکاندک آب برده، آب در آستانه کمی کرده و خلل بشروط مذکور واقع شود». تولیت اوقاف این وقفنامه هم آنطور که در متن موجود است، به میرزا الغ مشهدی و بعد از او به اولاد ذکور و اناث وی سپرده میشود تا مطابق دستور شاهعباس صفوی و آنچه در متن سند آمده است، عمل شود.
در مورد الغ رضوی خادم در کتاب «راهنمای خراسان»، نوشته دکتر علی شریعتی، آمده است که آرامگاه خواجهربیع به فرمان شاهعباس و به دست نامبرده در سال ۱۰۳۱ قمری ساخته میشود. کلنل بیت، مؤلف سفرنامه خراسانوسیستان، این موضوع را تأیید کرده، مینویسد: «در بالای در ورودی باغ آرامگاه خواجهربیع، سنگنوشتهای است که بانی این آرامگاه، شاهعباس صفوی است که به دست الغ رضوی خادم ساخته شده است».
به عقیده برخی پژوهشگران، توجه شاهعباس به حرم مطهر و وقف آب چشمه گیلاس در رونق نیافتن توس و جذب جمعیت آن به شهر مشهد بیتأثیر نیست. حداقل در ۲۱۵ سند مربوطبه تشکیلات اداری آستان قدس در دوره صفویه، به نهر خیابان اشاره شده است و حتی در برخی، از آن بهعنوان «نهر مبارک خیابان» نیز یاد میشود. این اسناد، گویای آن است که به نهر مزبور رسیدگی شده، به تنقیه و پاکسازی آن توجه میشده است.
مشخص نیست در این دوره، آب دقیقا به چه مصارفی میرسیده است، اما آنطور که از برخی اسناد برمیآید، بهاحتمال زیاد، به وقفنامه آنگونه که باید عمل نمیشده، کمااینکه استشهادنامهای مربوطبه سال ۱۰۷۶ قمری موجود است که در آن، عدهای شهادت میدهند آب خیابان به باغچه محمدجعفر رضوی نمیرسد! در حاشیه آنهم دستور میرزاابوطالب رضوی، متولی وقت آستانقدس، خطاب به قلندربیگ میراب، برای رسیدگی به این امر مشاهده میشود.
دو حاشیهنویسی وقفنامه نیز به نحوی این ادعا را تأیید میکند؛ طبق این حواشی، عدهای از علما و روحانیان مشهد صحت این سند را در سالهای بعد تصدیق کردهاند که تاریخ ۱۳۰۳قمری ذیل امضای یکی از آنها بهچشم میخورد. از محتوای این حاشیهها و سندی که در خطوط بالا ذکرش رفت، به نظر میرسد که آب نهر در این دورهها، مطابق اصل وقفنامه به مصرف نمیرسد یا اینکه امر دیگری است و فرضا اولاد ذکور و اناث الغرضوی که اصل سند را در دست دارند، به علمای وقت مشهد مراجعه کرده، اصل آن را ارائه داده، خواستهاند تا احقاق حق کنند.
با این حال بدیهی است که از نهر، مطابق وقفنامه مراقبت و نگهداریهایی میشود. در سندی که مربوط به سال ۱۱۱۷ قمری است، برای «هزینه تنقیه نهر خیابان، سالانه مبلغ ۱۰ تومان عراقی» ثبت شده است. همچنین نهر خیابان دارای یک میراب است که کار نگهبانی و نظارت بر تقسیم آب را برعهده دارد. علاوهبر این، طومار علیشاهی که به سال ۱۱۶۰ قمری تنظیم شده است، نیز به بیلداران و میراب نهر اشاره میکند.
در زمان نادرشاه افشار، نهر علاوهبر مرمت، تغییراتی نیز مییابد؛ ازجمله اینکه حوض میان صحن مقدس به چهار قسمت تقسیم و حوضی دیگر در وسط اضافه میشود که آب آن از زیر بالاخیابان میگذرد و در حوض میانی ظاهر میشود. عالمآرای نادری این تغییر را چنین شرح میدهد: «نظر به فرمان واجبالاذعان، حوضی را که سابق بر این درمیان صحن مقدس بود که اول استادان بنا گذاشته بودند، چهار بخش نموده و درمیان حقیقی آن، حوض مذکور [حوضی که از دارالسلطنه هرات آورده شده بود]را نشاندند.
در پیش چهارباغ، آبانباری ساختند که یکی در زیر بود، و یکی در بالا... آنکه در بالا بود... درمیان هشتبهشت از حوضهایی که در میان آن عمارات عالیه ساخته بودند، فواره میجست و فاضل آبی که در آنجا جمع میگردید، در زیر زمین شترگلو و نوچهها از سنگ تعبیه نموده، آب را در همهجا از زیر خیابان آورده و در میان صحن مقدس از زیر حوض، چون فواره بیرونآمده و حوض مملو از آب شده و از دور حوض که آب جاری میگردید، به همان نهر مذکور بهسمت محلات خیابان میرفت».
اعتمادالسلطنه که در مسافرت ناصرالدینشاه به خراسان، همراه اوست و «مرآتالسفر» یا روزنامه این سفر را مینگارد، چشمه گیلاس را اینگونه توصیف میکند: «این چشمه از زیر کوهی در طرف شمال جلگهای بهمین نام خارج شده و بطرف جنوب مایل بمشرق جاری میشود تااینکه به مشهد مقدس میرسد. در بین راه چندین آبادی از آن جمله دهکدههای چشمه گیلاس، قراجنگل و کلاته کلب عبدلخان را مشروب میسازد و سپس از راه دروازه بالاخیابان، داخل مشهد مقدس میشود و تقریبا از وسط شهر میگذرد. آب چشمه گلسب در اغلب فصول سال ۱۰ سنگ است و بندرت کموزیاد میشود.
از سرچشمه که جاری میشود، بخط مستقیم جریان ندارد و پس از طی دوازده فرسخ راه به مشهد میرسد. آثار عمارتی در بالاسر چشمه و وصل بکوه دیده میشود که پایهها از سنگآهک و بنا از خشت و گل ساخته شده است و در زمان خود، کوشکی عالی بوده است. عمیق بودن چشمه بواسطه آثار سدی است که از قدیم بسته شده و بوسیله این سد، آب را از نهر مأمونی بطرف مشرق یا از نهر غربی بهسمت طوس میبردهاند».
او مینویسد: «در قدیمالایام نهری در پهلوی چشمه گلسب حفر کرده و آب این چشمه را بواسطه این نهر بطرف مغرب میبردهاند و در زمان خلیفه مأمون عباسی، آب از نهر مزبور جریان یافته و به مصرف زراعت میرسیده است و بعدها این نهر تغییر مسیر داده و بطرف جنوبشرقی جاری گردیده است. در کنار این نهر، مسیر نهر دیگری است که آب آن بشهر طوس برده میشده است. در این مورد گفته میشود که فردوسی، استاد طوس، این قصد را داشته است که آب این چشمه را بشهر آورده و وقف عام نماید. پس از درگذشت فردوسی، دخترش بنا به وصیت پدر، آب این چشمه را پس از بستن سدی بر روی آن و حفر نهری جدید به شهر طوس آورده است». گویا منظر نهر تا پیش از رسیدن به شهر بسیار چشمنواز است.
«آرمینیوس وامبری»، خاورشناس و جهانگرد مجارستانی که در دوره قاجار و سال ۱۲۸۰ قمری و در لباس درویشی به مشهد رسیده است، چنین مینویسد: «نهر عریضی که در وسط خیابان قرار دارد و مارپیچگونه از میان شهر میگذرد، منظرهای بهغایت دلپذیر به شهر بخشیده است. در دو سوی این نهر، به فاصلههای معین درختانی کاشتهاند که مردم در زیر سایه آنها میآرمند و درواقع، این ممیزه است که مشهد را یکی از دلرباترین شهرهای ایران میکند». از این توضیحات چنین به نظر میرسد که وامبری نهر را قبل از ورود به خیابان توصیف میکند؛ وگرنه سایر سیاحان همواره بر مستقیم بودن آن وسط خیابان تأکید کردهاند.
دلربایی نهر در سالهای بعدی کمتر میشود، بهمرور با افزایش جمعیت شهر، اطراف نهر به محل شستوشوی ظروف و رختهای چرک مردم، بدل و آبش رفتهرفته کثیف میشود، تاآنجاکه محل انواع مرض و بیماری پوستی میشود. بحرانی بودن شرایط نهر را میتوان در توصیف کلنل سیام مک گرگر، افسر ارتش انگلیس در عهد ملکه ویکتوریا، دید؛ وقتی به سال ۱۲۹۲ قمری به مشهد و توصیف خیابانش میرسد؛ «از میان آن نهر، آب کثیفی میگذرد که در چند نقطه بر روی آن سکوهایی ساختهاند و مردم بدون توجه به بوی بد آن بر روی این سکوها مینشینند و تفریح میکنند. گفته میشود دو طرف خیابان در گذشته درختکاری شده بود، ولی اکنون تنها بالاخیابان به این درختهای باشکوه آراسته است». اعتمادالسلطنه به نقل از کتاب «مطلعالشمس» در سال ۱۳۰۰ قمری، مقدار آب چشمه گیلاس را در اغلب فصول ۱۰ سنگ ذکر میکند که کموزیاد میشود.
دیگر تغییرات اساسی نهر قدیمی مشهد مربوطبه اردیبهشت ۱۳۱۵ خورشیدی است که در جریان آسفالتریزی خیابان نادری (بالاخیابان) تا بست ازطرف اداره شهرداری، اقدامات مقدماتی نظیر جدولکشی و پوشاندن نهر انجام میشود و مطبوعات روز، خبرش را کوتاه و مختصر آوردهاند. در این زمان به روایت عبدالحمید مولوی، پژوهشگر معاصر مشهدی، مقدار آب چشمهگیلاس، برابر با ۱۳۰ زوج است.
سرانجام در سال ۱۳۴۴ خورشیدی است که جواد شهرستانی، شهردار وقت مشهد، با موافقت تیمسار سپهبد، نادر باتمانقلیچ، نایبالتولیه آستانقدسرضوی که استاندار خراسان هم است، با قطع تمام درختهای کهن چنار دو طرف نهر، دستور پوشاندن باقیمانده نهر را با بتنآرمه میدهد تا نهر قدیمی مشهد و آب وقفیاش، برای همیشه از نظرها محو شود و رو به فراموشی رود.