صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

سودای زرق و برق و تیغی که پیکره جامعه را می‌شکافد

  • کد خبر: ۱۹۵۲۳۱
  • ۲۷ آبان ۱۴۰۲ - ۱۹:۴۹
خرید کالا‌های لوکس، مد گرایی، سبک زندگی لذت گرا و موارد مشابه از جمله رفتار‌هایی است که با رشد اقتصادی و گسترش سرمایه داری حاصل می‌شود، موضوعاتی که به تبع آن تولید انبوه، تبلیغات و حراج‌های مکرر و فروشگاه‌های بزرگ از دل آن سر بر می‌آورند.

به گزارش شهرآرانیوز، تبلیغات برای فروش گسترده‌تر و شیوه‌های ذهنی برای تاثیر گذاری بر افراد به جهت مصرف بیشتر و بیشتر شده و این دور با گردش بیشتری ادامه دار می‌شود، زنجیره‌ای که سال‌ها قبل شکل گرفته و این روز‌ها با افزایش ارتباطات جهانی به تمامی کشور‌های دنیا راه پیدا کرده است. نقطه‌ای که این مصرف بی رویه را از موتور گرداننده اقتصاد در کشور‌های سرمایه داری به چالش و ضد توسعه برای سایر کشور‌ها بدل می‌کند.

سبک زندگی مصرف گرا نیازمند زیر ساخت‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است و ارزش گذاری مصرف در کشور‌هایی که با تورم دست و پنجه نرم می‌کنند، حاصلی جز آشفتگی و کند شدن چرخه توسعه ندارد. در این کشورها، واردات جای تولید را گرفته و افراد به جای پس انداز و سرمایه گذاری به دنبال مصرف فزاینده کالا‌هایی هستند که در سایر کشور‌ها تولید شده است. این مساله، اما تنها بعد اقتصادی مصرف گرایی است و چنانچه گفته شد موضوعات اجتماعی و فرهنگی نیز از این سبک زندگی آسیب خواهند دید. مصرف گرایی در مفهوم جامعه شناختی خود به معنای ارزش شدن یک مفهوم ناهنجار است. تبدیل شدن ثروت به ارزش در جامعه با گذشت زمان منجر به غالب شدن ارزش‌های مادی به سایر ارزش‌ها خواهد شد.

طبقات اجتماعی در هر جامعه مواجه خاص خود را با پدیده مصرف گرایی و نمایش ثروت خواهند داشت. طبقات بالای جامعه که توان خرید و مصارف کالا‌های بیهوده را دارند روز به روز سعی در نمایش زندگی لوکس و خرید‌های عیر منطقی خود به جهت نشان دادن و به رخ کشیدن ثروتشان برخواهند آمد. از سوی دیگر طبقه متوسط نیز که عموما به دنبال ارتقا به طبقه بالاتر است به پیروی از این سبک می‌پردازد، اما پیروی این سبک زندگی برای طبقه متوسط دو مساله اساسی را بدنبال خواهد داشت. اولا درامد این افراد توان این خرید‌های بی حساب را نداشته و افراد را به سمت سرخوردگی و یا تلاش مسمتر برای کسب درآمد بیشتر از طرقی می‌کند که ماهیت و ذات طبقه متوسط را به چالش خواهد کشید. طبقه متوسط در هر جامه عموما افراد تحصیلکرده‌ای هستند که بیشتر اندیشه وری میکنند، اما ناتوانی آن‌ها از جبران هزینه‌های مصرف گرایی، ممکن است منجر به دوری از این ویژگی شود. در طبقات زیر متوسط و پایین جامعه نیز افراد دچار احساس محرومیت‌های شدید می‌شوند و نهایتا این ظاهر بسیار متفاوت میان طبقات مختلف جرم جنایت و رفتار‌های مجرمانه بیشتری را رقم می‌زند. همچنین روی آوردن به واسطه گری، دلالی، دزدی، کلاهبرداری، تن فروشی و تلاش برای کسب درآمد از طریق ثروت‌های بادآورده، بر افزایش تورم و توسعه نیافتگی دامن خواهد شد. این موضعات شکاف طبقاتی را نیز تبدیل به گسل‌های غیر قابل جبران تبدیل می‌کند. در این شرایط فقر رنجی تحمل ناپذیر برای افراد ایجاد خواهد کرد.

شاید با خواندن جملات بالا این سوال به ذهن افراد متبادر شود که چرا باید فردی با وجود آنکه می‌داند مصرف گرایی بر پیکره اقتصادی و فرهنگی خود و جامعه اش ضربه می‌زند، اما بازهم اقدام به چنین رفتار‌هایی می‌کند؟

پاسخ در احساس حذف شدگی و محرومیتی است که افراد در اثر تن ندادن به موج مصرف گرایی به آن دچار می‌شوند. در جامعه مصرف گرا افراد زندگی یکدیگر را با جزییات زیر نظر دارند و به صورت ناخوداگاه در رقابتی پنهان با یکدیگر هستند که اگر به آن تن ندهد اصطلاحا از دسته افتاده و از بسیاری چیزا، چون احترام و در جمع بودن محروم می‌شوند. از سوی دیگر این احساس رقابت رفتار‌های جمعی را کم رنگ می‌کند. همچنین مجموعه این محرومیت‌ها با ذات بشر هم خوانی ندارد و این خود مقوم چرخه مصرف گرایی خواهد بود.

بدون شک برای گذر از مصرف گرایی کاذب در شرایطی که پیامدی جز آسیب ندارد؛ نیازمند یک انقلاب فرهنگی به سمت ارزش‌ها هستیم. جامعه میبایست به سمت عقلانیت و پیروی از ارزش‌هایی برود که افراد در آن کارآمدتر وعقلانی‌تر شده و احترام و شان افراد بر پایه نمایش ثروت نباشد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.