مفهوم توسعه در دنیا معمولا در پاسخ به نیازهای بشر بدون توجه به آنچه در اینده از خود بر جای میگذارد، به وجود آمده و رشد یافت. موضوعی که پس از مدتی انسانها را وادار به بازبینی رفتارهایشان در ارتباط با مفهوم توسعه کرد. نهایتا با مسائلی که در ادامه مسیر توسعه به خصوص برای نسلهای آینده به وجود آورد؛ متفکران بر اهمیت مفهوم پایداری متمرکز شده و تاکید کردند که آنچه مهم است؛ پایدار بودن توسعه در حوزههای مختلف و در واقع حفظ منابع و شرایط برای آیندگان است.
از دل این دیدگاه نیز مفهوم توسعه پایدار برآمد و بر این اساس جنبههای مختلف توسعه پررنگتر شد. این رویکرد به دنبال ایجاد توازن میان سه وجه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی بوده و روشن میکند که با دنبال کردن هرچه بیشتر توسعه ناپایدار، باید خود را آماده مضرات و آسیبهای بیشتری بکنیم.
از میان سه وجه توسعه پایدار، پایداری اجتماعی مفهومی جدیدتر و مبهمتر به نظر میرسد. برای نخستین بار در سال ۲۰۰۰ اتحادیه اروپا در لیسبون، مباحث اجتماعی را جزء جدایی ناپذیر توسعه پایدار تعریف کرد. این مفهوم بر ایجاد یک توازن میان شاخصهای مختلف تاکید دارد و به دنبال ایجاد جامعهای است که بتواند همگام با پیشرفتها و تغییرات فضایی مناسب را برای افراد جامعه فراهم کند. شاخصهای پایداری اجتماعی نیز شامل مواردی، چون برابری اجتماعی، انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی و امنیت اجتماعی هستند.
پایداری اجتماعی طراحی عرصه عمومی و عرصه اجتماعی را با یکدیگر ترکیب کرده و به دنبال ایجاد زیرساختارهای است که زندگی اجتماعی، فرهنگی و مشارکت عمومی را پشتیبانی کند. از سوی دیگر این مفهوم بر ایجاد مکانهایی جهت تکامل انسانها تاکید میکند. در واقع پایداری اجتماعی به ماهیت روابط اجتماعی که نشان دهنده روابط درونی جامعه است میپردازد. جامعه پایدار اجتماعی مجموعهای برابر و متنوع دارای روابط دمکراتیک است و کیفیت زندگی خوب را فراهم میکند. افراد در چنین جامعهای به طور متوازن به مولفه هایی، چون آب و انرژی، حمل و نقل بهینه، کاهش فقر، حمایت از گروههای فرهنگی، فراهم سایز تفریح و دسترسی به فضای باز و ... دسترسی خواهند داشت.
چنانچه بر میآید یکی از مولفههای توسعه پایدار در حوزه شهر، ایجاد رابطه مناسب میان شهروندان و نهادهای اجتماعی است. در گذشته و جوامع سنتی وظیفه ایجاد این ارتباط بر دوش بزرگانی بود که واسطه میان نهادها و افراد برای رفع برخی مسائل میشدند، این افراد شامل ریش سفیدان، بازاریان، روشنفکران و ... بودند که با تغییرات ایجاد شده در ساختار جامعه و قشربندیهای اجتماعی این فرایند شکل دیگری به خود گرفته است.
در حال حاضر میتوان مدیریت شهری را یکی از نهادهای متولی مدیریت شهری دانست که میتواند شرایط مناسبی را برای فراهم آمدن شاخصههای پایداری اجتماعی فراهم کند. مدیریت شهری به عنوان واسطهای میان مردم و حکومت مرکزی میتواند بستری برای پاسخ دادن به نیازهای شهروندان و رفع دغدغههای آنها ایجاد کرده و با مدیریت صحیح توزیع منابع گروههای مختلف مردم را از مولفههای پایداری اجتماعی بهر همند کند. از سوی دیگر با توجه به این مساله که پایداری اجتماعی وجه مهمی از توسعه پایدار است، این مهم نیز در حوزه اجتماعی محقق میشود و نهایتا توسعه پایدار نیز محقق خواهد شد.