خطبه حضرت زهرا (س) را باید با واقعنگری خواند و برای فهم آن به روایات دیگر و اسناد تاریخی نیز رجوع کرد. تنها با آگاهی از بستر تاریخی و امثال آن میتوان درک کرد که خطبه ایشان از حد یک سخنرانی حماسی یا اظهار مصیبت و شکایت، فراتر است. این خطبه را حتی نباید بهعنوان اعتراض به سیاست مالی و اقتصادی دولت که براساس شورایی شکل یافته است یا بهعنوان موضوع شخصی بر سر میراث پیامبر (ص) تصور کرد.
هر چند که زمین فدک بسیار اهمیت داشته است و ماجرای فدک، بهمنزله درخواست مساحتی از زمین بهعنوان ذخیره اقتصادی یک خانواده است، ولی آن را نزاع مادی بر سر زمینی معین به اسم «فدک» یا دستیابی به سرزمینی غلهخیز نباید تلقی کرد. فدک که در بخشی از این خطبه به آن اشاره شده است، رمز قیامی تاریخی است که از حدود حجاز گذشته است و پایهریز حکومتی جهانی است؛ بنابراین خطبه حضرت زهرا (س) زوایای بسیاری در خود دارد.
در این خطبه، نخست حضرت به حمد و سپاس الهی پرداخته و نعمتهای فراوان خدای تعالی را یادآوری کردهاند و خود را غرق در نعمتهای الهی دیدهاند، همانگونه که خداوند در آیه شریفه، بدان امر فرموده است: «وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنینَ؛ پس یادآوری نعمتها، موجب نفع مؤمنان خواهد بود.» (ذاریات/۵۵).
در قسمت بعدی خطبه، آن بانوی بزرگ اسلام از انصار گلایه میکنند که «پیشینیان شما انصار، جانفشانیها کردند، اما شما بهخاطر اینکه دچار شرک شدهاید و ایمان متزلزلی پیدا کردهاید و همچنین به تنآسایی رویآور شده و از حق دوری گزیدهاید تا خود را از تنگناهای معیشت برهانید و گشایش در کارهایتان ایجاد کنید، در راه حق قیام نکردید». این رفتارهای انصار، موجب ناامیدی حضرت زهرا (س) از تأثیرپذیری آنان شده است.
سپس در ادامه، فرزندان اوس و خزرج را که جزو مهاجران و انصار بودند، مخاطب قرار داده، ابتدا به تمجید و تعریف از آنان میپردازند و در پایان تمجیدها میفرمایند: «شما بودید که امر دین را به فرمان رسول خدا (ص) اطاعت کردید و آن را به انتظام درآوردید» و در پایان به گلهمندی و توبیخ آنان پرداخته، میفرمایند: «اکنون پس از این مقدمات (تعریف و تمجیدها) چگونه پس از آنکه حالت و موقعیت برایتان بیان شد و روشنی مطلب گفته شد، بازهم متحیر و حیرانید؟ و چگونه اموری را که روشن است و آشکار، مخفی میکنید؟ یا حداقل تظاهر میکنید که برایتان روشن نیست؟ و چگونه پس از آنکه به اسلام روی آوردید، به قهقرا برمیگردید؟ با مخالفت کردنتان با رسول خدا (ص)، درمورد عترت و خاندانش، به خدا مشرک میشوید؟»
و بعد میفرمایند: «میدانم که شما مردم بهسوی راحتی و زندگی آسوده و وسیع روی کردهاید» و بعد با عباراتی، چون «و الغَدرُ اِستَشعَرتَهَا قُلُوبُکُم» ادامه میدهند: «من از شما انتظار وفاداری ندارم؛ زیرا غدر و بیوفایی به قلبهای شما چسبیده و در آن منزل کرده است».
«و لَکِنَّهاَ فَیضَه النَّفسِ». در زبان عربی، این تعبیری است که هنگامی که در وجود انسان دردی درونی باشد و ظرف آن پر شود، سرریز میشود. دل انسان، آنگاه که حزن و اندوهش فراوان شد و احاطه بر آن یافت، بیاختیار درد و رنج خود را بیرون میریزد. چه جملاتی در این خطبه، حضرت زهرا (س) بیان میکنند! قلب ایشان سرریز از این درد بیوفایی است.
زهرای مرضیه (س) با جملاتی، افراد حاضر را خطاب قرار میدهند و میفرمایند: «خورجینهایتان را ببندید و محکم کنید، ولی این (حکومت) شتری است که پشتش زخم است. آری؛ پاهای این شتر تاول زده و سوراخ است و به مقصد نخواهد رسید.» حضار در پاسخ، ابتدا به فضیلتهای حضرت فاطمه (س) و رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین (ع) اشاره میکنند و بهاصطلاح سنگتمام میگذارند، ولی درعینحال در پایان سخن، دلایلی را مطرح میکنند که براساس آن روند کنار گذاشتن اهلبیت (ع) را میستایند و فدک را که مال بخشیدهشده رسول خدا (ص) به فاطمهزهرا (س) بود، مصادره کرده و بعد خطاب به حضرت زهرا (س) میگویند: «آیا رأی و نظر شما این است که ما در این مسئله با پدرتان، مخالفت کنیم که فرمود ما جماعت پیامبران ارث نمیگذاریم؟» حضرت در پاسخ میفرمایند: «سبحانا...! پیامبر اکرم (ص) از کتاب خدا رویگردان نبود و مخالف احکام قرآن، حکمی نمیداد. پیوسته او پیرو قرآن بود و در قفا و پشت سورههای آن را میپیمود. آیا میخواهید علاوهبر غدر و مکر، چیزی به ایشان نسبت دهید؟ این کار شما بعد از وفات ایشان، شبیه آن دامهایی است که در زمان حیاتشان برای آن حضرت گسترانیدید.»
این سخنان از درون و باطن غمناک دختر رسول خدا (ص) برمیخیزد تا فردی او را یاری کند و البته فردی پیدا نشد؛ الا اندک افرادی از یاران امیرالمؤمنین (ع) که البته آنها هم کاری از پیش نبردند.
این چند فراز از خطبه حضرت فاطمه (س) را مرور کردیم. مطالعه کامل خطبه را توصیه میکنیم؛ خطبهای که بسیاری از قفلهایی را که در تاریخ صدر اسلام بعد از وفات شهادتگونه رسول خدا (ص) ایجاد شد، میگشاید.