یکی از پرسشهایی که امروز توجه محافل علمی و مردمی را به خود جلب کرده است، این است که ظهور امامعصر (عج) برای برطرف کردن ظلم و جور و ستم است، حال با وجود اینهمه ظلم و جنایت و فساد، چه سری است که سکوت دربرابر آن، حاکم است و ظهوری صورت نمیگیرد؟ البته این یک پرسش جدی است که هرکه براساس مطالعات خود، میتواند بدان پاسخ گوید. در اینجا پاسخ این پرسش را تنها بر مبنای برخی روایات و احتمالات خواهیم داد، ولی همچنان باب آن برای پاسخ دادن گشوده خواهد بود.
در روایتی از رسول خدا (ص) آمده است: «هرچه در امتهاى سابق رخ داده است، در این امت نیز رخ خواهد داد؛ بیکموکاست و بدون تفاوت» (عیوناخبارالرضا (ع)، ج ۲، ص ۲۰۱). پس تمام پدیدههای عالم، تکرارپذیر است و بر همین اساس، امامصادق (ع) در کتاب «توحید مفضل» استدلالی آوردهاند و میگویند پدیدهها اتفاقی نیست، بلکه مبتنیبر حکمت و تدبیر حکیم است و تکرارپذیری را دلیل بر حکمت الهی دانستهاند. (توحید مفضل/ ص ۱۸۱).
بدینسان تکرارپذیری، دلیل حکمت است. اکنون باید گفت بعد از ارتحال شهادتگونه رسول خدا (ص)، حضرت امیرالمؤمنین (ع) براساس سفارش و وصیت و تنفیذ ولایت و خلافت الهی از ناحیه رسول اکرم (ص) قیام به اتخاذ امر ولایت خود کردند، ولی، چون کسی از آن حضرت پشتیبانی نکرد و یارانی که وعده کرده بودند به پشتوانی میآیند، حضور نیافتند -الا تعداد اندکی که از تعداد انگشتان یک دست تجاوز نمیکرد- حضرت را بهناگزیر به غیبت از مقام ولایت و خانهنشینی مجبور ساختند.
در مورد امامزمان (عج) نیز در روزگار ایشان و حتی اکنون، آنقدر تعداد یارانشان اندک بوده است که براساس حکمت الهی، منجر به غیبت ایشان شده و این غیبت تاکنون نیز ادامه یافته است. اندک بودن یاران در هر زمانی براساس تعداد دشمنان امام هرعصر سنجیده میشود.
چهبسا برخیها که برای ظهور امامزمان (عج) دعا میکنند، وقتی آن حضرت ظهور کند و حکمی را براساس علم الهی علیه همان افراد صادر کند، همانها اول کسانی باشند که دشمنی میکنند با آن حضرت؛ چنانکه آیه شریفه میفرماید: «سوگند به پروردگار تو (اى پیامبر) که این مردم ایمان نمیآورند مگر آنکه در مشاجرات و مرافعاتى که بین آنها پیش میآید، تو را بهعنوان قاضى و حکم قرار دهند و پس از آنکه حکم کردى، ابدا در دل خود نسبت بدان حکم، گرچه علیه ایشان باشد، گرفتگى و ناراحتى نداشته باشند و به تمام معنى کلمه تسلیم باشند» (نساء/۶۵).
پس اگر شخصی از قضاوت و حکمیت پیامبر خدا (ص) و ائمه معصوم (ع) علیه خودش، در باطن قلب خود، ناراحت و ناخشنود باشد، آیه شریفه حکم به بیایمانی او میکند؛ یعنی انسان باید تسلیم محض باشد؛ هرچند حکم علیه او باشد، بنابراین اگر حضرت، ولی عصر (ع) چنین یارانی داشته باشند، به نظر میرسد که زمان ظهور آن حضرت فرارسیده است، از اینرو در پاسخ به این پرسش که غیبت طولانى و سکوت در برابر ظلم و ستم چه رازی دارد، باید بهطور مختصر بیان کرد که براى تحقق یک انقلاب همهجانبه در سطح جهان، تنها وجود یک رهبر شایسته انقلابى کافى نیست، بلکه آمادگى عمومى نیز لازم است و هنوز متأسفانه دنیا آماده پذیرش چنان حکومتى نشده است و بهمحض آمادگى، قیام آن امام غایب میتواند محقق شود؛ هرچند از احوال شیعیان خود بیخبر نیستند و کار آنان را مراعات میکنند؛ چنانکه حضرت در بخشی از نامهای که به جناب شیخمفید مرقوم داشتهاند، چنین فرمودهاند: «ما اگرچه در مکان خود توطن کرده، بیرون نمیآییم و از مساکن ظالمان دوریم، این بنا بر آن است که خدایتعالى صلاح حال و شیعه و مؤمنان ما را در اختفا دانست، بهطوریکه هیچچیز بر ما پوشیده و پنهان نیست و مادام که دولتهای ظالم برقرار است، هرچند ما بهواسطه اندک بودن یار و یاور، خود را پنهان از شیعه میکنیم، لیکن علم ما محیط است به حقایق احوال شما.
هیچچیز از اخبارتان بر ما پوشیده و پنهان نیست و آنچه در این باب به شما برسد، بر ما ظاهر است. ما مراعات طرف شما را بیتوجه نمیگذاریم و هرگز شما را از خاطر خود، محو و فراموش نگردانیم؛ چراکه اگر در حق شما نسیان و اهمال از طرف ما واقع شود، هرآینه شما را آزارى بههم رسد. در آن زمان، دشمنان دست تعدى و ظلم و تفریط و ستم بر شما دراز کنند»، پس شما باید در این زمان، یارى را بهواسطه تقوى و پرهیزکارى به حضرت بارى کنید و از فتنه بپرهیزید..