محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز زوج مسعود اطیابی و محمد شایسته، در تازهترین فیلم خود، بازهم موفق ظاهر شده اند و مخاطبان زیادی را برای تماشای «هتل» به سینماها میکشانند. این فیلم که پس از حدود دو ماه از آغاز اکرانش، کم کم به مرز فروش بیست میلیاردی نزدیک میشود، حالا مهمترین عنوان تجاری گیشه سینمای ایران است.
«هتل» که برای مخاطب بسیار جذاب است، از منظر محتوایی ناامیدکننده به نظر میرسد، اما تفکیک این دو دیدگاه میتواند برای اهالی سینمای ایران تأمل برانگیز باشد. قصه فیلم تازه مسعود اطیابی از شب ازدواج دوم مردی به نام رامین آغاز میشود که بلافاصله پس از عروسی، بنا به دلایلی مجاب میشود که با همسر سابقش به جزیره کیش برود.
هم زمان، پای همه شخصیتها به یک هتل باز میشود و داستان با قایم موشک بازیهای متنوع دو مردی که یکی دروغ گوست و دیگری خیانت کار (رامین و مسعود، با بازی پژمان جمشیدی و محسن کیایی) به جاده اصلی هدایت میشود. از این منظر، «هتل» فیلمی مضر و ضدفرهنگ است؛ زیرا نوددقیقه به عادی سازی خیانت و دروغ میپردازد و با موضوعاتی شوخی میکند که در سالهای گذشته به بحرانهایی فرهنگی برای جامعه ایرانی تبدیل شده اند.
دروغ گویی و خیانت دو شخصیت اصلی فیلم، درحالی شالوده فیلم نامه را تشکیل میدهد که هر دو نفر بامزه و سمپاتیک جلوه میکنند. این رویکرد، «هتل» را از لحاظ فرهنگی در میان بدترین کمدیهای بدنه سالهای گذشته قرار میدهد. علاوه بر این، فیلم جدید مسعود اطیابی یک مشکل فرهنگی بزرگ دیگر هم دارد و آن این است که زنان را ساده لوح تصویر میکند. این میزان بلاهت و باج دهی چهار زن اصلی قصه، به هیچ وجه پذیرفتنی نیست.
اگر از محتوای فرهنگی این فیلم بگذریم، «هتل» با فیلم نامه سرحال و خوش ریتمش یکی از بهترین فیلمهای کمدی بسازبفروش در سالهای گذشته لقب میگیرد. امیر برادران که نویسندهای کارکشته است و بیشتر آثارش با مخاطب ارتباط برقرار میکنند، این بار توانسته است با نگارش متن «هتل»، به اتفاق مصطفی زندی و پیمان جزینی مخاطبان را پای پرده نقرهای میخکوب کند.
به جرئت میتوان گفت که از زمان ورود شخصیتهای اصلی به جزیره کیش، فیلم حتی یک دقیقه هم از ریتم نمیافتد و میتواند مخاطبانش را بی وقفه بخنداند. جالب اینکه این خنده داربودن «هتل»، کمتر مبتنی بر شوخیهای کلامی است و بیشتر بر اساس موقعیتها شکل میگیرد.
مهمترین نقطه قوت فیلم نامه «هتل» این است که به جای تمرکزکردن روی شوخیهای نامتعارف کلامی، پرداختن به نوستالژی و طراحی شخصیتهای عجیب وغریب با ویژگیهای دیوانه وار، آدمهایی معمولی با رذایل اخلاقی را در متن قصه گنجانده است و کمدی را از دل موقعیتها درمی آورد. این جمله به این معنا نیست که با یک کمدی موقعیت باکلاس روبه رو هستیم، بلکه منظور این است که نویسندگان این فیلم توانسته اند با دقت نظر و وسواس، پیچ ومهرههای پی رنگ قصه شان را چنان محکم و دقیق ببندند که خنده بیننده در سالن سینما ممتد شود.
از منظر فنی و هنری، «هتل» واجد نکته خاصی نیست و صرفا یک تبلیغات پروپیمان برای منطقه آزاد و برخی جاذبههای گردشگری به حساب میآید. کیفیت مؤلفههای هنری این اثر نیز دقیقا هم سطح دیگر آثار مسعود اطیابی است. دراین میان، فقط موسیقی امیر توسلی جذاب به نظر میرسد که نشان دهنده درک دقیق آهنگ ساز از فضای فیلم است؛ هرچند همین نقطه روشن نیز در تیتراژ پایانی به فاجعه منتهی میشود.
علاوه بر این، «هتل» از فقر بازیگر هم رنج میبرد. بازیگران مرد فیلم شمایل همیشگی شان را تکرار کرده اند؛ به ویژه پژمان جمشیدی که تعداد بازی هایش در آثار شانه تخم مرغی از حد گذشته است و به نظر میرسد چیز تازهای در کمدی برای عرضه کردن ندارد.
غلامرضا نیکخواه نیز همان شخصیت همیشگی است که این بار با سبیل جلو دوربین رفته است و خودش را تکرار میکند. تنها بازیگر متوسط «هتل» محسن کیایی است که پس از کاهش وزن، این بار در نقش مردی خیانت کار و ترسو، اجرای گرمی را به نمایش میگذارد. در میان بازیگران زن، ریما رامین فر و مه لقا باقری سعی میکنند با اتکا به تجربه خودشان، نقشها را رنگ آمیزی کنند؛ اما چندان توفیقی در این امر پیدا نمیکنند.
صدف اسپهبدی، هنرپیشه پرامیدی که با فیلم «علفزار» مورد توجه مردم و منتقدان قرار گرفته بود، در «هتل» اجرای باورپذیر و راحتی دارد، اما همین انتخاب کافی است که ادامه مسیرش زیر سؤال برود، چون نشانی از آن بازیگر توانا و خلاق در اجرای نقش سهیلا دیده نمیشود. بدترین انتخابهای بازیگری این فیلم، اما به دو بازیگر زن تازه کار برمی گردد که اجراهایی کاملا مصنوعی را به نمایش میگذارند. مریم وحیدزاده در نقش مهتاب و فرزانه قاسم زاده در نقش آرزو، بازیگران پردیالوگ فیلم هستند، اما نه تنها در قواره سینما ظاهر نشده اند، بلکه حتی برای بازی در یک فیلم زرد هم مناسب به نظر نمیرسند.
شاید اگر «هتل» با گروه بازیگری کامل، متشکل از هنرپیشههای کارکشته و محبوبتر در عرصه کمدی جلو دوربین میرفت، امروز میتوانست همه رکوردهای سینمای ایران را جابه جا کند. این وضعیت گروه بازیگران را مقایسه کنید با «هزارپا» که با اجراهای خلاقانه و ظرافت نهفته در کار هنرپیشههای ماهری مانند رضا عطاران، جواد عزتی و مهران احمدی، چطور در زمان خودش به پرفروشترین فیلم ایرانی تبدیل شد.