شکیبا افخمی راد | شهرآرانیوز پژوهش هنر رشتهای است که با هدف تشویق تفکر در مقوله هنر، رشد خلاقیتها و سطح بینش هنری و همچنین تقویت حوزههای آموزش و پژوهش و تألیف در زمینههای هنری در دانشگاههای کشور تدریس میشود با این هدف که دانشجویان این رشته بتوانند با مقالهها و پژوهشهای کاربردی شان به رشد و ارتقای هنر کمک کنند؛ اما اینکه چقدر تا امروز این اتفاق محقق شده است، جای بحث دارد.
سحر چنگیز، پژوهشگر هنر و عضو هیئت علمی مؤسسه آموزش عالی فردوس مشهد، باور دارد که پژوهشگران هنر باید با پژوهشهایی که انجام میدهند، مرز دانش را حرکت دهند و از مجهولات موجود در عرصه مدنظرشان بکاهند؛ اما در کشور ما حجم وسیعی از پایان نامهها نوشته میشود که خیلی از آنها در کتابخانهها خاک میخورند، یعنی پژوهشی که کاربردی باشد و ما بتوانیم از نتایجش استفاده کنیم، خیلی کم صورت میگیرد. چنگیز درباره این مسئله و همچنین جایگاه و اهمیت رشته پژوهش هنر در مشهد در گفتگو با شهرآرا توضیحات بیشتری ارائه کرده که در ادامه پیش روی شماست. ٍ
رشته پژوهش هنر به دلیل کلی بودنش نمیتواند تخصصی باشد، یعنی ما در دنیا رشتهای دانشگاهی با عنوان پژوهش هنر نداریم و زیرشاخههایی برای این رشته تعریف شده است که پژوهشها را به سمت تخصصی ترشدن سوق میدهد. البته چندسال پیش قرار بود در ایران هم این اتفاق رخ دهد و پژوهش هنر به چند رشته مختلف تبدیل شود. برای مثال، رشته پژوهش هنر با محوریت هنرهای تجسمی است. با وجود این، هنوز این موضوع محقق نشده و فقط رشته هنر اسلامی زیرمجموعه پژوهش هنر شکل گرفته است.
رشته پژوهش هنر دست کم در دانشگاههایی که من تحصیل یا تدریس کرده ام، همواره مورد اقبال دانشجویان بوده است. درواقع این رشته نه تنها متقاضیانی از دانش آموختگان رشتههای هنری دارد، بلکه دانش آموختگان رشتههای دیگر که به صورت تجربی کار هنر انجام میدهند، آن را برای تحصیلات تکمیلی خود انتخاب میکنند.
در مشهد پژوهش هنر انجام میشود، ولی بیشتر آنها نتیجه کاربردی ندارند. درواقع الان بیشتر پژوهشهای هنر، تکرار مکررات است و پژوهشگران فقط از لحاظ کمی حجم زیادی از داده را تولید میکنند که درنهایت هیچ کاربردی نمیتواند داشته باشد.
این روزها پژوهشها مسئله محور طراحی نمیشوند؛ معضلی که به دغدغه شخصی من تبدیل شده است. ازاین رو همواره تلاش میکنم دانشجویان را به سمت طرح مسئله در حوزه تخصصی شان هدایت کنم، اما دانشجویان کمی هستند که واقعا به پژوهش علاقه داشته باشند و بخواهند قدمی تأثیرگذار در این زمینه بردارند. حتی خود دانشجویان پژوهش هنر هم که به صورت تخصصی این رشته را دنبال میکنند، با مشکل روبه رو هستند و بعد از گرفتن مدرک، پژوهشگر هنر نمیشوند.
درحالی که پژوهشگر باید عاشق باشد، برای کارش وقت بگذارد، موضوعات مسئله محور انتخاب کند و برای رسیدن به نتیجه به هر سمتی برود؛ وگرنه وضعیت همین میشود که میبینیم؛ نوشتن و نشر مقالههای زیاد که نتیجهای در پی ندارند. البته این را هم نباید از یاد برد که پژوهش، فرایند سختی دارد و بودجه چندانی هم به آن اختصاص داده نمیشود، ازاین رو با استقبال کمی هم روبه رو میشود.
بله، در سالهای گذشته پژوهشهایی هم وجود داشته است که کاربردی بوده اند، ولی نتایجشان به کار بسته نشده است. بخشی که من به عنوان یک معلم سعی میکنم روی آن تمرکز کنم، هدایت دانشجویان به سمت انتخاب و طراحی موضوعات مسئله محور است.
من دوست دارم این پرسش را با ارائه یک نمونه مصداقی پاسخ دهم و به این موضوع بپردازم که چطور انجام یک کار پژوهشی میتواند در ارتقای وضعیت شهر تأثیرگذار باشد. برای مثال ایستگاههای مترو، سیستم جدیدی بود که چند سال پیش به فضای شهری اضافه و برای آن هزینههای زیادی شد. حال یکی از مسائلی که به وجود میآید، این است که چطور ایستگاههای مترو رونق پیدا میکنند و فعالیتهای هنری چه نقشی میتوانند در این اتفاق چه از لحاظ زیباسازی ظاهری و چه از لحاظ اقتصادی داشته باشند؟
ما میتوانیم چند رویکرد برای این مسئله در نظر بگیریم که یکی از آنها بعد هویتی و آگاه سازی متناسب با نام هر ایستگاه است؛ یعنی چه طراحیای صورت بگیرد که به هویت ایستگاه ربط داشته باشد و در آگاهی جمعی تأثیرگذار باشد. بی شک کسی که میتواند این رویکردها را تعریف کند، یک پژوهشگر هنر است که باید دانش لازم را هم داشته باشد. او میتواند با انجام یک پژوهش نشان دهد چطور با بهره گیری از هنر در شهر فرصتهای تازهای ایجاد میشود.
خیلی وقتها برخی افراد از خانه هنرمندان به دانشگاه میآیند و صحبتهایی درباره تعامل میان دانشگاه و شهرداری مطرح میکنند، ولی درنهایت پیش از انجام پروژه هایشان، چندان از پژوهش استفاده نمیکنند، مگر اینکه هنرمندی که خودش طرحی ارائه میدهد، ذهن پژوهشگر و خلاقی داشته باشد و در راستای حل یک مسئله، طرحش را ارائه کرده باشد. در واقع ما برای زیباسازی شهری به یک گروه نیاز داریم و قبل از اینکه هنرمند کارش را انجام دهد، باید پژوهشی درباره آن انجام شود؛ پژوهشهایی که حتما لازم نیست طولانی مدت باشند و میشود در زمانی کوتاه هم موضوع مدنظر را بررسی کرد.
خیلی کم این تعامل شکل گرفته است که باید تقویت شود. درواقع اگر سازمانها و ارگانهای دولتی و خصوصی محور پژوهشی هم تعریف کنند، منوط به پژوهشکده یا افراد درون سازمانی خودشان است و کمتر به سراغ پژوهشگران دیگر یا پژوهشهایی که پیش از این در زمینه مدنظرشان انجام شده است، میروند. این درحالی است که سازمانها باید مسائلشان را در اختیار دانشگاهها بگذارند تا پژوهشگران بتوانند پژوهشهای کاربردی طراحی کنند.
درگام اول باید پژوهشهای هنر مسئلهمند و کاربردی شوند و دانشجویان تلاش کنند با پرهیز از تکرار مکررات، پژوهشهای خودشان را متمایز کنند. از طرف دیگر، نهادهای خصوصی و دولتی هم باید پژوهشگرانی را که تخصصی کار میکنند، شناسایی کنند و با آنها تعامل داشته باشند، چون تا زمانی هم که این تعامل شکل نگیرد، وضعیت پژوهش هنر به همین شکل است، یعنی ما هرچقدر هم تلاش کنیم دانشجویان را به سمت طرح مسئله سوق دهیم، وقتی آنها میبینند کار کاربردی شان درنهایت اجرا نمیشود، انگیزه شان را از دست میدهند؛ اما وقتی تعدادی از پژوهشها اجرا شود، ما میتوانیم آنها را به عنوان نمونه موردی سر کلاسها ذکر کنیم و به دانشجویان برای انجام کاری اثربخش انگیزه دهیم.
سحر چنگیز در نشست تخصصی که با عنوان «انتخاب مسئله، نقطه صفر پژوهش» در مؤسسه آموزش عالی فردوس مشهد برگزار شد نیز درباره اهمیت انتخاب مسئله و موضوع کاربردی شدن تحقیقات صحبت کرد. او علت تکرار در حوزه پژوهش به ویژه در عرصه هنر را موضوع محوربودن عمده پژوهشها به جای مسئله محوربودن آنها دانست. به گفته چنگیز، پژوهشگران هنر در مقطع کارشناسی ارشد فکر میکنند اگر فقط انبوهی از اطلاعات را جمع آوری و کنار هم تدوین کنند، میتوانند پژوهش و مقاله خوبی ارائه دهند، درحالی که دنیای امروز دیگر نیازی به این همه تکرار ندارد. این پژوهشگر در ادامه با اشاره به تفاوتهای میان مسئله و موضوع بیان کرد: موضوع عنوان کلی است که میتواند یک گزاره خبری باشد و زیرمجموعههای مختلفی داشته باشد.
ما باید موضوع را به مسئله تبدیل کنیم و برای این کار هم به مطرح کردن سؤالات اساسی نیاز داریم. به گفته او، یک موضوع زمانی به مسئله تبدیل میشود که در ساحت معرفتی و فکری آن، افراد متخصص آن عرصه قرار بگیرند. چنگیز درباره خطاهایی که در انتخاب مسئله پیش میآید نیز گفت: مسئله نباید بدون تحلیل جنبههای مختلف آن، شتاب زده یا بدون مطالعه منابع مرتبط با موضوع انتخاب شود. همچنین، پژوهشگر نباید قبل از انتخاب مسئله پژوهشی، روش اجرایی تحقیق را مشخص کند. یکی از اشتباههای رایج دیگر هم این است که پژوهشگر به جای تعریف دقیق و روشن مفاهیم موجود در مسئله، آن را به صورت کلی توصیف کند.
او برای انتخاب موضوع تحقیق نیز به دانشجویان حاضر در نشست پیشنهاد داد از تجارب شخصی شان استفاده کنند، درباره اطلاعات منتشرشده از سوی رسانهها کنجکاو باشند و از دانش قلمرو تخصصی بهره بگیرند.
به گفته چنگیز، همچنین دانشجویان میتوانند به استادانشان، وبگاهها و مجلاتی که به موضوعات روز و تخصص مدنظرشان میپردازند، مراجعه کنند. مطالعات عمیق دانشنامه ها، فرهنگ نامهها و کتابهایی که دارای تئوری هستند نیز میتواند در انتخاب موضوع خوب مؤثر باشد.