به گزارش شهرآرانیوز چهار سال دوره نمایندگی مجلسشورایاسلامی هم در چشمبرهمزدنی گذشت و چندروز دیگر انتخابات دوره دوازدهم برگزار میشود. مردم در انتخاب گزینه اصلح خود تنها نیستند، بلکه گروهی از کنشگران سیاسی که عنوان حزب را با خود به همراه دارند، هم در شناخت آنان برای انتخاب گزینهها نقش دارند. برهمینمبنا در میزگرد این شماره روزنامه شهرآرا میزبان دو نماینده از احزاب استان هستیم. محور گفتگو هم نحوه تشویق آنان به حضور حداکثری شهروندان در انتخابات مجلس است.
بابک پاکنیا، دبیر حزب مردمسالاری خراسان، و غلامرضا بصیریپور، رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاباسلامی استان، مهمانان این میزگرد هستند. بهدلیل محدودیت فضای انتشار آنچه میخوانید شرح مختصری است از دو ساعت حضور آنها در تحریریه شهرآرا و دغدغهها و نظرهایشان درباره انتخابات.
بصیری پور| اصل مطلب بسیار شفاف است. در این چندروز بسیار تکرار کردم که درهرصورت رهبر معظم انقلاب انتخابات را امروز یک جهاد میدانند و ما هم آمده ایم کمک کنیم که رأی حداکثری در صندوقها انداخته شود. مشابه خیلی از حرکتهای دیگر مردم ایران. من تاکنون در حدود بیست دوره انتخابات برگزارشده قبلی نقش داشتم، سیزده دوره مجری انتخابات بودم و در مابقی مسئولیتی داشتم. درنتیجه راهکارهای متعددی در ذهن دارم
موانعی هم ممکن است در مسیر مردم باشد؛ مانند اینکه برخی حاکمیت را جدای از دولت میدانند. دولت مجموعهای است که هر چهار سال یک بار تغییر میکند و ممکن است مشکلاتی داشته باشد، اما حاکمیت چنین نیست. دولت ممکن است اصلاح طلب باشد یا اصول گرا یا بینابین، اما حاکمیت نظام که براساس ارزشهای آن با خون شهدا شکل گرفته است میتواند حرکتهای بسیاری انجام بدهد که دشمن را مأیوس کند.
پاک نیا| باید ببینیم چه شد که از انتخاباتهای پرشور دهه ۷۰ و ۸۰ به اینجا رسیدیم که برای آوردن مردم پای صندوقها کار سختی در پیش داشته باشیم. این ماجرا سه رکن دارد؛ یکی مردم، دیگری نهادی که برای آن انتخابات برگزار میکنیم و سوم حاکمیت.
این سه رکن خیلی میتوانند در میزان حضور مردم پای صندوقهای رأی و همچنین در ناهموارکردن مسیر حضور مردم مؤثر باشند. انتخابات در جامعه مدنی اتفاق میافتد و ما با افراد عادی روبه رو هستیم. باید حال و هوای روز و فضای سیاسی و شرایط زندگی مردم را در آن در نظر بگیریم. این طور احساس میشود که حضور در انتخابات برای مردم جذابیتی ندارد.
آخرین آمار مشارکت مردم در انتخابات، مربوط به انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم است که حدود ۴۲ تا ۴۳ درصد مشارکت داشتیم. یعنی براساس آمار وزارت کشور از میان ۵۷ میلیون نفر واجد شرایط ۲۳ میلیون نفر پای صندوقها آمدند و حدود ۳۳ میلیون نفر اصلا رأی ندادند. این تعداد، جمعیت بسیار زیادی است. باید دلایل را بررسی کنیم که چرا شرکت نکردند. به نظرم در بررسی عوامل مؤثر، یکی کارکرد انتخابات است.
باید ببینیم آیا مجلس همان مجلسی است که به گفته امام خمینی (ره) در رأس امور قرار دارد. آیا مجلس همان اهداف و کارکردی را دارد که درگذشته داشت؟ آیا همان برنامه و تصمیمات در مجلس اتفاق میافتد که مردم انتظار دارند؟ و دیگری بحث دولت است. آیا دولت، مسیر را برای رضایت مردم فراهم کرده است یا خیر؟ میگوییم انتخابات بهار احزاب است که هر دو یا چهار سال یک بار احزاب را فعال میکند.
این بهار اکنون به خزان تبدیل شده است. چرا؟ آیا دولت مسیر را برای اجرای منویات رهبر معظم انقلاب هموار کرده است که حضور حداکثری مردم اتفاق بیفتد؟ موضوع دیگر هم خود مردم هستند. ما هم جزئی از مردم هستیم؛ مردمی که میخواهند نماینده مجلس انتخاب کنند به پشت سرشان نگاه میکنند. یازده دوره مجلس داشته ایم. مردم از نماینده خود میپرسند چه کردی.
احزاب رمقی برای دعوت مردم ندارند. به دوستان گفتم جلسهای بگذارید تا برای جوانان و رأی اولیها صحبت کنیم. همه گفتند هرآنچه میخواستیم بدانیم از فضای مجازی فهمیدیم. سختی کار ما اینجاست. منِ نماینده احزاب که قرار است تنور انتخابات را گرم کنم، حرفی برای گفتن ندارم، چون مسیری که برای من درنظرگرفته شده ناهموار است. کسی را هم نداریم که معرفی کنیم. انتخابات مسابقه است.
اگر دو حریف، قدر نباشند، نمیتوانیم از آن لذت ببریم. همه ۳۳ میلیون نفری که در انتخابات شرکت نکردند که برانداز نظام نیستند. این تعداد مخالف جریان و تفکر فعلی هستند. ولی کجا باید نظرات خود را اعلام کنند؟ هیچ جا. یا به خیابان میآیند که ما هرگز موافق نیستیم، یا رأی نمیدهند. مدتی پیش رهبرمعظم انقلاب در دیدار خود گفتند همه سلایق بیایند، همه مردم بیایند. مسئولانِ شورای نگهبان و دولت! چه کردید که مردم بتوانند در انتخابات شرکت کنند؟ فضا را ایجاد کردید و مخالفان را نگه داشتید یا فقط گفتید همین چیزی را که موجود است انتخاب کنید؟
پاک نیا: آنچه البته به جایی نرسد، فریاد است. اصلا انتخابات ما حزبی نیست. هردورهای مجلس خبرگان، دولت و انتخابات برگزار میشود، درحالی که احترامی برای نظام حزبی قائل نیستیم.
پاک نیا| ما اگر نظام حزبی داشتیم، نباید شورای نگهبانی وجود میداشت. افرادی که در گذشته تأیید شده بودند، اکنون رد صلاحیت میشوند. وقتی میخواهند از خودشان دفاع کنند، برای منِ «افکار عمومی» این طور سؤال پیش میآید که شاید، چون میخواستی کار درستی انجام بدهی، رد صلاحیت شدی. یا علت اصلی رد صلاحیت چیست؟ بله؛ شورای نگهبان باید تأیید کند که اصلح هست یا نه، اما براساس چه معیارهایی؟
خیلی شفاف میگویم اگر بپرسید چرا کاری برای شور انتخابات نمیکنید، میگویم، چون انتخابی ندارم. دست کم باید یک صدای مخالف از طرف مقابل داشته باشیم. اگر همه در یک گروه باشیم که رقابت نیست. اکنون جبهه اصلاحات مرکز و یکی پس از دیگری در استانها میگویند ما کسی را نداریم که به عنوان جریان و حزب سیاسی معرفی کنیم.
کسانی که حضور دارند یا مطلوب ما نیستند یا در جریان فکری سیاسی ما نیستند. ما نمیتوانیم آنها را معرفی کنیم، چون مسئولیت اتفاقات آینده برعهده ما خواهد بود. حالا این شرایط را چه کسی فراهم میکند؟ حزب سیاسی؟ نه. مردم؟ نه. نامزدها؟ نه. آن راهبرد و سازمانی که باید هموار کند، در چهار یا پنج سال گذشته دچار تمامیت خواهی شد که در فضای مجازی هم اثرات آن را مردم میبینند.
در همین چند ماه گذشته دیدید که مجلس چه ماجراهایی داشت. مردم اینها را میشنوند و در این شرایط سخت زندگی فراموش نمیکنند و گرایش پیدا میکنند به نظرات رسانههای بیگانه که از شرکت نکردن در انتخابات میگویند. یک بار یک نماینده برای دغدغه مردم حرف زد که حالا میخواهیم آنان را برای رأی دادن ترغیب کنیم؟ درست است که وظیفه شرعی است، اما چگونه به سؤالاتشان پاسخ بدهیم؟ ما سؤالات مردم را بی پاسخ گذاشتیم.
بصیری پور| تجربه چندین دهه فعالیت از زمان جنگ تاکنون نشان داده که شدت و ضعف در همه زمینهها همیشه وجود داشته است و دارد، اما حساسیت انتخابات همیشه هست. هم زمانی که اصلاح طلبان در رأس بودند و هم زمان دیگران. من هم قبول دارم که امروز معیشت مردم در رأس خیلی از مسائل است.
در جلسه مجمع عمومی خودمان هم گفتم. من همه معضلات کشور را شمرده ام و حدود چهل مورد شد و ادعا کردم که میتوانم بعضی از آنها را حل کنم، ولی باید مسئولیت داشته باشم. الان هم ادعا میکنم. فضا باید فراهم بشود. معضل بزرگ مردم این روزها معیشت است و شکی هم در آن نیست، اما پیچیدگیهایی دارد و نمایندگانی باید به مجلس بروند که این پیچیدگیها را حل کنند. ببینید اگر آدمی گره گشاست، میتوانید به او رأی بدهید. دعوای سیاسی که هرروز تکرار میشود، نمیتواند مشکلات را حل کند. درباره ورود به انتخابات، عده زیادی از مردم نگاه میکنند به اینکه رهبر معظم انقلاب چه میگویند.
امروز برای اینکه دشمن مأیوس بشود، باید رأی بدهید. حالا اینکه گرسنه هستند یا سفره هایشان پر است کاری ندارند و رأی میدهند. فرد هم خیلی برایشان فرقی ندارد، به تکلیف خود عمل میکنند. به اعتقاد من این دوره هم مشابه دوره قبل با وجود همه مشکلات، وضعیت خوب است. در مشهد که تنها پنج نفر نماینده در مجلس دارد، هزار نفر نامزد شده اند. این نشان میدهد که این آدمها انگیزهای دارند.
مگر نمیدانند که باید به مردم پاسخ بدهند که چرا سفره هایشان خالی است؟ چرا این قدر ثبت نام میکنند برای یک شهر؟ این نشان میدهد که افسردگی نیست. مشکل هست و من هم آن را رد نمیکنم. من انتخابات کنونی را خیلی سرد نمیبینم. من پنج برابر بیشتر از شما از مشکلات خبر دارم و تفاوت من با بقیه این است که من این اطلاعات را دارم، ولی برای رفع مشکل مردم کاری هم انجام میدهم.
پاک نیا| موضوع گفتگو، حضور مردم است. نکتهای را پیرو صحبتهای آقای بصیری پور بگویم. در علوم سیاسی و به خصوص بازاریابی سیاسی، در بحث انتخابات گفته شده است که کثرت ثبت نام نامزدها لزوما بیانگر کیفیت آن نیست. اتفاقا برعکس. منظور ما از انتخابات، انتخاب یک شخص برتر، اصلح و توانمند است که بتواند کاری کند. من اگر ثبت نام میکنم، باید ببینم میتوانم مشکلی را حل کنم یا نه. رزومه برخی نمایندگان مجلس را که میبینم، در حد حضور در فلان کمیسیون است.
نمایندگان مجلس بیایند بگویند کاری نکردیم. فرض کنید ۱۰ چهره شاخص ثبت نام کنند که نمایندگان ما در مجلس باشند. این ۱۰ نیروی مؤثر اگر از سوی شورای نگهبان تأیید بشوند، نیازی به حضور هزار نفر نیست. مسئله این است که من رقابتی نمیبینم. اتفاقا اینها نشانه عکس دارد. به این معنی است که آن قدر عرصه را خالی از افراد دیده اند که گفته اند ما هم میآییم.
با همین هم مخالفم. در یک دوره برای انتخابات ریاست جمهوری ۴ هزار نفر ثبت نام کردند. از یک نفر پرسیدند برنامه ات چیست؟ گفت: اول بگویید برنامه چه هست تا من توضیح بدهم. اینها در عرصه بین المللی بد است. نمیخواهم بگویم نباشند، اما مقصودم این است که کیفیت مهم است، نه کثرت. نباید بگوییم مردم شعور سیاسی ندارند. مردم میفهمند و میتوانند انتخاب کنند. مردم میگویند ما کسی را که بتواند کاری انجام بدهد، نمیبینیم.
پاک نیا| آقای بصیری پور میگوید که اگر قدرت داشته باشم، مشکلات را حل میکنم. من هم میتوانم. هرکسی که قدرت دارد، میتواند. پس مجلس توان خود را از دست داده است. کسی که در مجلس مینشیند، آیا قدرت این کارها را ندارد؟ مردم ما مردم دهه ۶۰ نیستند؛ همان آدمها هستند، اما با علم بالاتر. آن زمان مردم با مسئولان برابر بودند.
اگر جنگ بود، همه پای کار بودند. سفره هایشان هم اندازه هم بود. اگر الان مسئولی شفاف باشد، مثل همان دهه ۶۰ مردم ما هم همان مردم هستند. مردم فکر میکنند به عدهای رأی میدهند که به مجلس میروند، اما اصلا دغدغه ما را ندارند. مردم ما بد نیستند. دولتها میآیند و میروند و ما دل به هیچ دولتی نمیبندیم، ولی نظام سرجای خودش است و پایبند نظام هستیم.
قول میدهم اگر همین لحظه کوچکترین تهدید نظامی مملکت را تهدید کند همه پای نظام هستیم. بله؛ امنیت داریم، اما آقای مجلس و دولتی که باید برای منِ جوان مسکن، شغل و فرصت برابر ایجاد میکردید، چه کردید؟ خیلی دوست داشتم مجلس -به خصوص بابت سختی معیشتی که متوجه مردم شد- حرکت محکمی میکرد.
بصیری پور| میخواهم نکتهای را درباره کمی یا کیفی بودن ثبت نام کنندگان اشاره کنم. در اولین دوره انتخابات شورای شهر، من فرماندار مشهد بودم. آن قدر جمعیت برای ثبت نام آمده بود که همه را در حیاط نشانده بودم. خانمی آمده بود آنجا؛ کیفی کهنه داشت و گفت از کاشمر آمده ام برای انتخابات ثبت نام کنم. صحبت کردم تا راضی اش کنم برگردد به شهر خودش و یک حواله روغن دادم دستش.
چنین کسانی را هم داریم؛ اما امروز از این تعدادی که من ملاقات کردم در این مدت پس از تأیید صلاحیتها همگی مدعی بهترینها هستند. استدلال هم میکنند. همه آنها را که زیرمجموعه ائتلاف ما ثبت نام کرده بودند، ملاقات کردم. اینها با آن خانمی که با حواله روغن رفت فرق دارند. ایده و نظر دارند و هدف مشخص.
بصیری پور| من همیشه به انتخابات خوش بین بوده ام. همیشه هم مردم خوب شرکت کردند با اختلاف ۱۰ درصد کمتر و بیشتر.
بصیری پور| البته من یک تحلیل کلی دارم، ولی آن را رسانهای نمیکنم. چون چندین دوره در برگزاری انتخابات نقش داشته ام و میدانم که رأی مردم مشهد از روی صندوقها قابل تحلیل است. وقتی شمارش آرا به صد صندوق رسید، تقریبا نمایی از آرا خواهیم دید. باوجوداینکه مشهد شهر امام رضا (ع) و فرهنگی و مذهبی است، درحقیقت یک شهر سیاسی است. مخصوصا در زمان انتخابات بخش سیاسی آن میچربد به مذهبی.
بصیری پور| مشهد همیشه یک رأی سنتی دارد. رأی سنتی همین رأی هوالمطلوب است که هرچند تشخیص شما این باشد که خوب است یا خیر، آن آرا جمع میشود. ما در شورای ائتلاف رأی هوالمطلوب نداریم. اگر کسی بیاید بگوید من از نیروهای انقلاب پشتیبانی میکنم آزاد است. من در چند دوره انتخابات شرکت کرده ام. اگر روزی سندی پیدا کردید که میخواستم در لیست مشخصی باشم، بگویید.
همه میگویند لیست هوالمطلوبی نیست؛ اما من میگویم معلوم نیست نباشد. سؤال شما این است که ما رأی مردم را قبول داریم؟ جواب میدهم که ما چه کاری داریم با رأی مردم؟ کار ما جداست. میپرسید به تشخیص مردم میشود توجه کرد و پاسخ من این است که همه نه. یک سبد رأی سنتی در مشهد وجود دارد که همیشه هست. اینها به چه کسی نگاه میکنند؟ به مساجد، آدمهای معتمد و متدین.
پاک نیا| البته لیست هوالمطلوب ۴۸ ساعت قبل از رأی گیری اعلام میشود.
پاک نیا| نمیخواهم از منظر یک کنشگر سیاسی پاسخ بدهم. من یک شهروندی عادی هستم. ما نمیگوییم مردم رأی ندهند؛ بازاریابی سیاسی هم مثل بازاریابی عادی است. نگاه میکنیم ببینیم سلیقه مردم چیست. وقتی قرار است مردم را دعوت کنم، به حضور در انتخاباتی که چهار سال بعد برایشان تصمیم خواهد گرفت و قانون گذاری خواهد کرد باید کسی را معرفی کنم که حق الناس و حق ا... به گردن من باقی نماند. باید کسی را معرفی کنم، ولی کسی را نمیبینم.
من میگویم ارکان دولت، شورای نگهبان، ستاد انتخابات و وزارت کشور باید مسیری را هموار کنند که انتخابات به معنای واقعی رقابت باشد و جناحها هم وزن. چه فضای رقابتی برای جناحهای سیاسی فراهم شده؟ این چه تفکری است که حاکم شده که حتما باید رهبرمعظم انقلاب ورود پیدا کنند برای تأیید یا رد یک نامزد؟ آقای بصیری پور و طیف زیرمجموعه شان به این نتیجه رسیدند که چه کسی در لیست باشد و چه کسی نباشد؛ اما ما کسی را نداریم که در لیست بگذاریم.
بصیری پور| اتفاقا من اصلاح طلبهای داغ هم میشناسم. کسانی هستند که در طیف شما ثبت نام کرده اند.
پاک نیا| تهران ۱۳۰۰ نفر نامزد دارد که همه اصول گرا هستند. مانده اند چه کسی را انتخاب کنند. بعد ما مانده ایم و یک نفر نداریم.
بصیری پور| پشت این دیوارها اتفاقات خوبی برای ما چیده شده است. حاکمیت این کشور با شیعه است و همه ولایت امیرالمؤمنین (ع) را قبول دارند. میگویند اینجا کشور امام زمان (عج) است. با این دیدگاه خوش بین هستم که خداوند همه چیزهای خوب را برای ما پیش بینی میکند؛ آنچه بد میشود عملکرد ماست. خداوند میگوید بپرسید از اهلش. به هرکس نباید رأی بدهید. به کسانی رأی بدهید که مملکت و گرفتاری را میشناسند. مشکلات مملکت را میتوانند خوب تحلیل کنند و دیگر اینکه آدمهای سالمی هستند.
بصیری پور| نگاهها فرق کرده است. مشکلی که اکنون در مردم داریم این است که به دولت بی اعتماد شده اند. علت آن هم نبود شفاف سازی است. بیست تا سی سال است که داریم در مملکت داد میزنیم، ولی همچنان برخی مشکلات ادامه دارد. مثل نظام دلال بازی که من نمیتوانم حلش کنم. اگر به انتخابات خوش بین هستم، چون از آن نتیجه گرفتم. امروز تلاش میکنیم تا جایی که نفوذ داریم همه را پای صندوقهای رأی بکشانیم، زیرا تکلیف داریم. در مدت باقی مانده بی اعتمادی را نمیشود اصلاح کرد، اما میشود عدهای را تشویق کرد که رأی بدهند.
بصیری پور| نمیدانم؛ اما خوش بین هستم. نسبت به انتخابات گذشته حتما کمتر نیست.
پاک نیا| برای ختم کلام در این جلسه جملهای را یادآوری میکنم که گفته بود: «هرچه دایره انتخاب شوندگان را کوچک کنیم، دایره انتخاب کنندگان هم کوچکتر خواهد شد.» این اصل درستی است. هم به عنوان یک شهروند و هم به عنوان کنشگر سیاسی باید بگویم که رویهای که برای تأیید صلاحیتها در نظر گرفته شده سالم، هموار و رقابتی سالمی برای حضور حداکثری مردم نیست.
به عنوان یک فعال و کنشگر سیاسی هرگز مردم را تشویق نمیکنم که رأی ندهند؛ زیرا وظیفه ذاتی هر شهروند مسئول و کنشگر سیاسی حضور در پای صندوق رأی و شرکت در انتخابات است. میدانیم مسیر تغییر درست از مسیر صندوق رأی میگذرد. ولی اگر قرار باشد معرفی کنم میگویم براساس شناخت خودتان و برداشتی که از نامزدهای موجود دارید، رزومهها را مطالعه و حتما در انتخابات شرکت کنید.
آمار شرکت کنندگان دوره قبل نشان داد حدود ۳۳ میلیون نفر پای صندوقها نرفتند. امیدوارم این بار آمار شرکت کنندگان در کشور بیش از ۵۰ تا ۶۰ درصد باشد، اما پیش بینی من این است که در خوش بینانهترین حالت در کل کشور بین ۳۰ تا ۴۵ درصد در انتخابات روز جمعه شرکت خواهند کرد.