به گزارش شهرآرانیوز، به پایان سال که نزدیک میشویم، دغدغه خرید برای برخی خانوادهها به موضوع اصلی تبدیل میشود؛ گویا اگر برای شروع سال نو لباس نو تهیه نکنند، سال هم نو نمیشود! دغدغهای که بیشتر نشان دهنده روحیه مصرف گرایی است تا یک باور فرهنگی؛ در این میان خانوادهها کودکان خود را برای خرید سال نو در اولویت قرار میدهند و برای کودکان لباس شب عید تهیه میکنند.
کافی است سری به خیابان بهار، بورس خرید لباس کودک و لوازم سیسمونی بزنیم؛ مغازههای این راسته بیشتر از سایر مغازهها مشتری دارند، چند خانم درون یک مغازه در حال خرید هستند؛ به گونهای خرید میکنند که گویا چند فرزند دارند؛ یکی از آنها هر چه انتخاب میکند، پشیمان میشود؛ فروشنده به او از کیفیت و جنس پوشاک مورد نظرش تعریف و تمجید میکند، اما او پاسخ میدهد، «فرزندم یکی مانند همین را در کمد لباسش دارد» و به سراغ ردیف دوم لباسهای آویزان شده درون مغازه میرود.
او میگوید با اینکه فرزندم لباسهای نو و استفاده نشده در خانه دارد، اما باز هم میل دارم که برای او لباسهای جدیدتری تهیه کنم! در میان لباسهای آویزان مغازه راه میرود و چندین لباس را که به نظر میرسد انتخاب کرده، روی دست گرفته است؛ کنار صندوق میآید و خرید خود را حساب کرده و از مغازه خارج میشود.
به سراغ فروشنده میرویم، او معتقد است خانوادهها در هر شرایط اقتصادی که باشند خرید لباس و لوازم کودکان را در اولویت قرار میدهند و برای آنها کم نمیگذارند؛ شاید پدران و مادران برای خود لباس نخرند و یا از لباسهای ساده و تکراری استفاده کنند، اما از اینکه فرزندشان لباس تکراری بپوشد، ناراحت میشوند و احساس میکنند، فرزندشان از جامعه و از سایر هم سن و سالهای خود عقب افتاده است.
او میگوید همانطور که کودکان با هم رقابت دارند، مادران و پدران آنها نیز با هم رقابت دارند و هرکدام قصد دارند فرزند زیباتر و خوش پوش تری را در معرض دید دوستان و آشنایان قرار دهند که شاید این امر تبعاتی هم داشته باشد.
او نمونههایی از کودکان بلاگر (کیدفلوئنسر) را در اینستاگرام به ما معرفی میکند که چندین هزار دنبال کننده دارند و به نوعی تبلیغ پوشش کودکان و سبک رفتاری آنها را به دیگران آموزش میدهند؛ این فروشنده پوشاک کودکان میگوید: لباس برخی از این کودکان از مغازه ما تهیه میشود و یا اینکه به ما سفارش میدهند تا از کشورهای دیگر مثل ترکیه یا امارات وارد کنیم.
فروشنده ادامه میدهد: هنوز کیفیت و جنس لباس برای خانوادهها مهم است، اما مهمتر از آن زیبایی و چشم نواز بودن لباس است، گاهی والدین برای خرید نزد ما میآیند و لباسی را که کودکشان در آن راحت نیست با این استدلال که او را زیباتر نشان میدهد، تهیه میکنند.
فروشنده از این روحیه خانوادهها راضی است؛ سری به قیمتها که میزنیم میبینیم برخی لوازم و لباس کودکان هم پایه و شاید گرانتر از لباس بزرگسالان است؛ در حالی که کودکان هر ساله در حال رشد هستند و شاید برخی لباسها را فقط یکبار بپوشند و یا روند رشد آنها به گونهای باشد که اصلا فرصت پوشیدن برخی لباسها به آنها دست ندهد.
حسین روزبهانی دکترای روانشناسی بالینی در این خصوص اظهار داشت: وقتی لباس زیادی برای فرزندمان تهیه میکنیم، مصرف گرا بودن و نمایشی بودن را به او یاد میدهیم و این نکته را به او آموزش میدهیم که فردی قوی است و عزت نفس بالاتری دارد و حتی موفقتر است که لباس بهتر و زیادتری داشته باشد.
روزبهانی ادامه داد: این فرد شخصیت نمایشی پیدا میکند که پوشالی است و یک مصرف گرای صرف میشود و ممکن است در آینده موجب افسردگی و اضطراب این فرد شود.
این دکترای بالینی روانشناسی در پاسخ به این سوال که حال که والدین به دلیل نداشتن اطلاعات کافی لباسها و اسباب بازیهای زیادی تهیه کردند، چه باید کرد؟ گفت: اکنون باید مدیریت کنند که متناسب با سن و تعداد با آگاهی و همکاری کودک، لباس و یا اسباب بازی اضافه را جمع آوری و بسته بندی کنند.
وی افزود: خانوادهها میتوانند بخشی از این لوازم را کنار بگذارند که مدتی در دسترس نباشد و از قبلیها استفاده کنند یا اینکه همین لوازم را با کمک فرزندشان به خیریهها و مراکز نگهداری کودک کار، ارائه کنند.
به عقیده این روانشناس، با این کار شخصیت بخشنده بودن را در کودک شکل دهند و روی او، تاثیر مثبتی دارد و موجب رشد مهارتهای اجتماعی در کودک میشود و به او میآموزند که این کارها موجب انسان خوب بودن میشود نه اینکه برای انسان خوب و موفق بودن باید لباس و اسباب بازی زیادی داشته باشند.
وی ادامه داد: کودک زیر هفت سالگی هرچه به او بگویید را باور میکند و والدین با این روشها از کودکی به کودک میآموزند که بخشنده باشد و حس ارزشمندی را در کودک خود ایجاد میکنند.
لیلا برزین کارشناس امور خانواده نیز در این خصوص میگوید: گاهی والدین برای خرید کودک خودشان را به آب و آتش میزنند و استدلالشان هم این است که «همه دارند نمیتوانم برای فرزندم تهیه نکنم» در حالی که اسلام ما را از پیروی کردن کورکورانه از عقاید و رفتار دیگران نهی کرده است؛ کودک باید بداند که در چه فرهنگ و خانوادهای به دنیا آمده و رشد میکند و هنجارها و ناهنجاریهای خانواده خود را درک کند.
فردی که از کودکی در تعارض با فرهنگ پدر و مادر و خانواده خود رشد میکند، در بزرگسالی با مشکلات بسیاری مواجه است که باید با صرف وقت و هزینه بسیار به درمان بسیاری از طرح وارهها بپردازد.
او میگوید: خانواده برای تربیت کودک باید از یک قانون تبعیت کند و پدر و مادر نباید قانون خانه را نقض کنند و در پی آن کودکان نیز میآموزند که قانون خانه باید از سوی همه اعضای خانواده اجرا شود. خانواده برای تربیت کودک باید از یک قانون تبعیت کند و پدر و مادر نباید قانون خانه را نقض کنند و در پی آن کودکان نیز میآموزند که قانون خانه باید از سوی همه اعضای خانواده اجرا شود.
خانم برزین میگوید: متاسفانه برخی خانوادهها برای موضوع خرید هیچ برنامهای ندارند، برای مثال مادر و یا پدر زمان خاصی را برای خرید لباس در نظر ندارند و از هر فرصتی برای خرید استفاده میکنند، فارغ از اینکه ممکن است خریدهای بی کیفیت انجام دهند، برای کودک این مفهوم را نهادیه میکنند که هر زمان هر چیزی که خواست قابل خرید است.
وی با بیان اینکه خانوادهها فارغ از درآمد، بر اساس تربیت ناآگاهانه، فرزندان را به مسیری نا مربوط سوق میدهند، گفت: برخی پدر و مادرها گمان میکنند اگر فرزندشان چندین دست لباس و یا اسباب بازی زیادی نداشته باشد، دچار کمبود و عقده میشود در حالی که بهترین روش تربیتی استفاده بهینه و بهنگام از داشتهها است؛ یک کودک با داشتن لباس کمتر مفهوم تمیز بودن، تمیز نگه داشتن لوازم، استفاده به هنگام از لباس و لوازم خود را بهتر متوجه میشود.
منبع: ایرنا