به گزارش شهرآرانیوز، چهارشنبه سوری از جمله آیین های پر فراز و نشیب ایرانی است که در طول زمان دستخوش تغییرات فراوانی شده است و آنچه امروز پاس می داریم، حداقل این آیین هم نیست. بنابراین نیازمند آنیم تا به مرور کوتاهی از این جشن بپردازیم.
چهارشنبه سوری چیست؟
این مراسم از جمله جشن های ویژه آتش است. در آیین های کهن، جشن ها به دو دسته جشن های آب و جشن های آتش تقسیم می شد. چهارشنبه سوری چون بر عنصر آتش و آتش افروزی استوار است، جشن آتش به حساب می آید. این مراسم با غروب آخرین سه شنبه سال آغاز می شود و تا نیمه شب تداوم دارد. رسم بر آن است که آتش تا بامداد خاموش نشود و کم کم به خاکستر تبدیل شود. چهارشنبه سوری از ترکیب دو واژه چهارشنبه که نام یکی از روزهای هفته می باشد و سوری به معانی جشن یا سرخ تشکیل شده است. سور در معنی کردی خود، قرمزی و سرخی است که تناسب با سلامتی تن و سرخی آتش دارد. عده ای نیز برآنند تا سور را جشن معنا کنند. از اینها گذشته، باید دید آیا این جشن، سنت باستانی است یا تکامل یافته سایر اعیاد باستانی؟
پیشینه چهارشنبه سوری
اگر یافته های متخصصان فرهنگ و زبان های باستانی را بپذیریم، چهارشنبه سوری قطعا یک آیین باستانی نیست. زیرا در ایران باستان ترتیب هفته نداشتیم که بخواهیم روزی را چهارشنبه بنامیم و از سوی دیگر، آتش آنچنان مقدس و مهم بوده است که نخواهیم از روی آن بپریم. بنابراین این یک کهن جشن ایرانی نیست.
دلایل بسیاری را به عنوان ریشه این جشن بیان کرده اند؛ از یادمان عبور سیاوش از آتش تا علامت قیام مختار ثقفی و خیزش ابومسلم علیه امویان. بنابراین این مراسم حتی اگر ایرانی باشد، قطعا جشنی مذهبی و براساس تعالیم مزدیسنا نیست.
در عین حال، ریشهای غیرآیینی برای چهارشنبهسوری نیز قابل بررسی است: برافروختن آتش که کاربردهای بهداشتی و خاصیت گندزدایی داشته، احتمالاً جزوی از برنامههای نظافت عمومی پیش از آغاز سال جدید بوده، بهویژه اینکه دور انداختن و شکستن کوزههای قدیمی و مصرف شده در طول سال نیز از رسوم رایج در چهارشنبهسوری بودهاست.
آداب و رسوم
«سرخی تو از من، زردی من از تو». این جمله، همچون وردی بر زبان ها جاری می شود و زنان و مردان و کودکان و حتی سالخوردگان به شادی از روی آتش می پرند. سنت های چهارشنبه سوری، جدا از ریشه و پیشینه آن، سنت های زیبا و دلنشینی هستند. سنت هایی که هم با خانواده زیباست و هم با جمع دوستان و هم میهنان. غروب روز سه شنبه، در بسیاری از مناطق ایران، کپه های هیزم و بوته های خشک و وسایل سوختنی و دور ریختنی جمع می شد و پس از آتش زدن، از وی آن می پریدند. این رسم در خراسان و مشهد، عمدتا با آتش زدن هیزم انجام می شده است. در حین آتش افروزی، کوزه ای نیز آماده می شد تا از بالای بام به زیر افتد که این رسم نیز در خراسان هم جاری بود. در خراسان، پیش از شکستن کوزه، مقداری زغال، نمک، و سکه در آن نهاده میشد و سپس هر عضو خانواده با گرداندن کوزه به دور سر خویش، هرگونه بدیمنی و حادثه بد را به کوزه منتقل کرده و در نهایت آن را از فراز بام به کوچه میاندازند. در شرق و جنوبشرق ایران، معمولاً بهجای کوزههای نو، کوزههای بدون استفاده را انتخاب میکنند. قاشق زنی، فال گوش و گره گشایی، آجیل مشگل گشا و شال اندازی، از جمله رسومات جوان پسند چهارشنبه سوری بوده است.
رسم خراسانیان در چهارشنبه سوری
هر استان و ولایتی برای خود، رسمی مبتنی بر آداب محلی اش در چهارشنبه سوری داشته است. خراسان به علت پیشینه و گستردگی جغرافیایی، رسومات بسیاری داشته است و آنگونه که پیداست، برخی از این رسومات همچنان نیز میان اقوام ایلاتی خراسان باقی مانده است.
در استان خراسان و شهر مشهد و خراسان جنوبی مردم در قدیم در شب چهارشنبه سوری هیزم آتش میزنند. نام این هیزمها عبارت است از چرخه، خار و اسپند. اسپند دود کردن یا اسپند (اسفنج) به داخل آتش ریختن از آداب مردم خراسان در تمام جشنها و مناسبتها است. در داخل آتش اسپند نمک میریزند که حالت ترقه و انفجار دارد. در خراسان رضوی و شهرهای غرب این استان مانند سبزوار چند رسم دیگر هم هست از جمله انداختن یک گوی بزرگ در آتش. به این ترتیب که با هیزم یک گوی بزرگ درست میکنند و آن را آتش میزنند و از بلندی روی زمین پرتاب میکنند و همزمان میخوانند «غم برو شادی بیا، محنت برو روزی بیا».
رسم دیگر، مراسم علفه است. علفه نام موادی بودهاست که پادشاهان برای پذیرایی از سفیران و همراهان آنان مصرف میکردهاند. این رسم ریشه در عقاید کهن خراسانیان دارد که معتقد بودهاند در چهارشنبه سوری روح مردگان آزاد است و به سوی اقوام خود میآید؛ بنابراین مردم برای خوشامد درگذشتگانشان، حلوا یا نوعی نان روغنی بنام چلپک را با یک کاسه آب روی پشت بام میگذارند. یک نان روغنی دیگر هم در روستاهای سبزوار میپزند و آن را در تمام روستا پخش میکنند و مردم با خوردن آن برای روح درگذشتگان فاتحه میخوانند. البته رسم علفه در اغلب شهرهای خراسان از جمله شیروان هم جاریست. رسم دیگر مردم در غرب خراسان رضوی کوزه شکستن بودهاست. مردم ظرفهای کهنه و کوزههای جرمگرفته را به پشت بام میبردند و میشکستند. البته نوع دیگر این رسم این است که مقداری نمک به نشانه بدبختی و مقداری زغال به نشانه سیاهروزی و مقداری و یک سکه را به نشانه تنگدستی در یک کوزه میریزند و کوزه را به یکی از اعضای خانواده میدهند که از بالای بام به کوچه بیندازد و بگوید: «درد و بلای خنه (خانه) را ریختم در کوچه». این سنت برای دفع بلاها از خانواده اجرا میشود و نشانه امید مردم به خوشبختی و موفقیت در سال آینده است.
سه کپه آتش یا هفت کپه آتش؟
تاکنون دیده اید که در این مراسم قدیمی، برخی سه کپه آتش می افروزند و برخی هفت گپه. علت این امر در باور قدیمی مردم ایران است که آن را برگرفته از تعالیم پیامبر ایران باستان، زرتشت اسپیتمان تعبیر می کنند؛ بدین شکل که سه کپه آتش، نمادی از شعار دیرینه گفتار نیک، پندار نیک و کردار نیک می دانند و برخی هفت کپه آتش می افروزند و معتقدند نمادی از هفت امشاسپند یا فرشته بی مرگی در ایران باستان است.
جشنی با خانواده
امروزه چهارشنبه سوری، بیش از آنکه نماد شادی باشد، تبدیل به کابوس و ترس میان خانواده ها شده است. صدای دهشتناک مواد محترقه، فریاد هر شادی و خنده را مبدل به فریاد ترس و اشک و اندوه می کند. این رسم دیرین ما نبود. اگر بتوانیم به سنت های قدیم پایبند باشیم، چهارشنبه سوری می تواند همانند نوروز و شب چله، خانوادگی ترین سنت ایرانی باشد.
منابع:
گاهشماری و جشن های ایران باستان، هاشم رضی
جشن های ایرانی، پرویز رجبی