سیده نعیمه زینبی | شهرآرانیوز؛ وقتی حرف از نوروز باستانی میشود، یعنی پاسداشت عیدی که هزاران سال در این مرزوبوم قدمت دارد و در جای جای فرهنگی ایرانیها ریشه دوانده و جای پای خودش را سفت کرده است؛ عیدی که با خیزش طبیعت برای حیاتی دوباره همراه است و در همه ایران، آداب و رسوم خودش را دارد. بسیاری از این آداب، میان اقوام مختلف ایرانی مشترک است و در خرده رسوم با یکدیگر تفاوتهایی دارد. این عید را خرد و کلان در خراسان پاس میدارند.
اکنون روزهای منتهی به سال نو و تعطیلات رسمی کشور است، ولی در گذشته که خبری از آن نبود، خراسانیها این چند روز را دست از کار میکشیدند و آن را صرف سور و سرور میکردند.
چند هفته مانده به سال نو، تهیه لباس شب عید، دغدغه خانوادهها میشد. قدیمیها عید به عید لباس نو میخریدند، چنان که نوپوش شدن سر سال نو برایشان از نان شب واجبتر بود و میگفتند: «رخت بعد از عید برای گل منار خوب است.»
خانه تکانی هم از رسومی است که از همان روزگار دیرین به یادگار مانده و برای همه ایرانیها سرشار از خاطره است؛ رسمی که اصل آن باقی است، اما شکل آن از رویگری ظروف مسین به سبک کنونی رسیده است.
انداختن سبزه نیز درمیان ایرانیها از گذشته تاکنون رواج داشته است و کارزارهای «نه_به_سبزه_عید» هم نتوانسته از پس قدمت آن برآید و همچنان میان عموم مردم محبوبیت دارد و به سوی کاشت گیاهان غیرخوراکی کشیده شده است.
گذشتن از رسم کهن چهارشنبه سوری که در سالهای اخیر از مسیر باستانی خودش فاصله گرفته است، روزشمار تحویل سال را در ذهن منتظران عید روشن میکند.
مردم از عهد باستان معتقد بودند هرکاری که در لحظه سال تحویل به آن مشغول باشند، در طول سال جدید، در حال انجام و تکرار آن خواهند بود. به همین دلیل دعا خواندن در لحظه نوروز و بودن در کنار خانواده برایشان اهمیت داشت و هنوز هم به این رسم پایبند هستند.
قدیمی ترهای خراسان پیش از نو شدن سال، خمیر آماده و سماور را آتش میکردند و لباس نو میپوشیدند و چراغ و مشک و عنبر میافروختند و پس از آن، سفره سفید پذیرایی از میهمان را میگستراندند. آینه، چراغ، قرآن، تخم مرغ، عسل و نان سنگک در آن میگذاشتند و هفت سین را در آن میچیدند و در کنارش آجیل و شیرینی برای پذیرایی تهیه میدیدند.
خوردن آب جوجه خروس یا شیر هم از آن دسته باورهایی بود که شاید هنوز بعضی از مردمان کهن سال به آن پایبند باشند. آخرین شام سال کهنه، سبزی پلو با ماهی و شام اول سال نو، رشته پلو بوده است. ماهی نماد رزق حلال بود تا در همه سال، روزی حلال نصیبشان شود.
خرده عقاید و باورها درباره لحظه سال تحویل بسیار زاد است و همه رفتارهایی که ما به عنوان سنتهای نوروزانه میشناسیم در مردم گذشته به یک باور قلبی و اعتقاد معنوی باز میگشته است.
خراسانیها بر این باور بودند که اگر موقع سال تحویل سنجد بخورند، تا پایان سال گزندهای آنها را نخواهد گزید و اگر سیر بخورند، رطوبت و سردی نخواهند دید. آنها سمنو را نذر حضرت زهرا (س) میدانند و مقداری از آن میخوردند تا از بیماریها محفوظ بمانند و میگفتند در لحظات ابتدایی سال تحویل باید اندکی آب نوشید و در آینه نگاه کرد تا قلب و چشم همیشه روشن باشد.
در روستاهای این دیار کهن، چند روز مانده به تحویل سال، مقدار زیادی نان خانگی میپزند تا در موقع تحویل سال، صندوق خانهای مملو از نان داشته باشند و نان ۱۳ روز اول سال از بازار خریده نشود.
در روزهای ابتدایی سال، مردم به دیدار یکدیگر میرفتند و روی هم را میبوسیدند و تبریک میگفتند؛ آدابی که هنوز هم در میان ایرانیها مانده است و شاید سال نو، تنها بهانه دیدار خانوادهها با یکدیگر باشد. عیدی دادن و عیدی گرفتن از آن رسمهایی است که بیش از بزرگ ترها، کودکان و نوجوانان را خوشحال میکند و از زمانههای دور برای ما به یادگار مانده است.
در شهرهای خراسان برای پذیرایی از میهمانها انواع شیرینی بازاری و خانگی و آجیل و میوه را جلو آنها میگذاشتند و در روستاها مقداری کشمش و نخودچی و انجیر و خرما و نان برنجی و گوش فیل و قطاب و نان زنجفیلی و پادرازی و کلوچه نوروزی در بشقاب میریختند و در سفرهای که وسط اتاق پهن کرده بودند، قرار میدادند. گاهی انواع نان روغنی مانند فطیر مسکه، قلفتی، قطاب عدسی و قلیف کیک هم به سفره پذیرایی اضافه میشد.
نخستین رویش درختان در روزهای آغاز سال با حضور مردم در طبیعت همراه میشد؛ آیینی که از گذشته تا کنون با استقبال مردم روبه رو بوده است.
سیزده به در که در نگاه مردم خراسان قدیم، نحس بوده است، مردم را به دامان صحرا میکشاند تا از شر آن در امان باشند؛ روزی که اکنون ما بیشتر به «روز طبیعت» میشناسیم و بهانهای برای نشاط و گرد هم آمدن خانوادهها شده است.
منبع: «عقاید و رسوم مردم خراسان» نوشته دکتر ابراهیم شکورزاده