حال که انتخابات با همه حرفها و حدیثها، خوبیها و خستگیها، رقابتها و رفاقتها، به پایان خود رسید جا دارد چند نکته را عنوان کرده و مورد بررسی قرار دهیم و همین طور چند نکته را خدمت منتخبان گوشزد کنیم.
مردم اینبار هم به وظیفه خود عمل کردند و یکبار دیگر پای شهدا، رهبری و آرمانهای انقلاب ایستادند مانند آن راننده تاکسی که پرسیدم رای میدی؟
با تردید گفت: نمی دونم! نه ...
ساکت شدم و به جلو نگاه کردم، بعد از یکی دو دقیقه گفت: نکنه شما داری میری رای بدی؟
گفتم: بله و دوباره سکوت، رسیدیم من رو که پیاده کرد خودشم پیاده شد، اومد و رای داد.
گفتم: چی شد، پشیمون شدین؟!
گفت: وقتی فکرش رو کردم دیدم حالا ایندفعه هم یه فرصتی بدیم شاید درست شد!
و این جمله، خیلی مهم بود...
مهمترین واژه تاکیدی و کلیدی که در این دوره از انتخابات مورد توجه بود «منافع ملی» بود، مردم برای منافع ملی، پای صندوقهای رای آمدند تا دست دخالتکنندگان و دشمنان و همه آنها که اصرار داشتند انتخابات را تحریم کنند، کوتاه و زبانشان را قطع کنند!
حال که مردم وظیفهشان را انجام دادند نوبت منتخبان است تا برادریشان را ثابت کنند و پاسخ این اعتماد را به بهترین شکل با در نظر گرفتن شرایط معیشتی جامعه و مطالبات بهحق مردم پیگیری کنند.
اکنون جامعه به بلوغ بالایی رسیده و میتواند سیلی محکمی به سیلیزننده بزند، میتواند دست رد به سینه کسی که فقط به دنبال منافع خود است بزند، میتواند کسی که شفافیت ندارد را حذف کند و میتواند حمایت خود را از کسانی که قبل از انتخابات خود را نوکر مردم معرفی و بعد از آن در دفترشان نخود و کشمش میخورند، لای دندانشان را تمیز میکنند و خود را باد میزنند بردارند و حق و حقوقشان را از آنکه رای دادهاند و به جای خود بر ۲۹۰ صندلی بهارستان نشاندهاند، مطالبه کنند.
همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با نمایندگان دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی در سال ۱۴۰۲ چند نکته را متذکر و فرمودند: شماها بر روی منبر بلندی نشستهاید، منبر مجلس شورای اسلامی؛ یکی از آفات قانونگذار اثرپذیری از جو است و جوزدگی یعنی وقتی اختلاف سلیقه به وجود آمد در هر تصمیمی به جای اینکه به حق و مصلحت فکر کنیم، به این فکر میکنیم که دسته ما اینجور میخواهد، پس باید این بشود؛ حالا حق هست یا نیست؟ مصلحت هست یا نیست؟ [فرقی نمیکند؛] قانونگذاریِ ناظر به منافع اشخاص، یکی دیگر از آفات قانونگذاری است که قانون ناظر باشد به منافع فلان قشر یا فلان شخص یا فلان مجموعه؛ اینها آفات قانون است که باید مراقبت کرد.
وقتی مشکلات را انسان دانست، قانون را بر طبق مشکل وضع میکند. هدف این قوانین، مبارزه با فساد، رفع تبعیض، رفع انحصار، بهبود فضای کسبوکار و بقیه مسائل اقتصادی دیگر است.
سادهزیستی و نشستوبرخاست با مردم، تواضع در مقابل مردم و شنیدن حرف مردم را از دست ندهید. البته شنیدن حرف مردم غیر از وعده دادن به مردم است؛ یعنی اینجور نباشد که وقتی در شهر خودتان در حوزه انتخابیه نشستهاید و آمدند شکایت کردند، شما همینطور وعده بدهید؛ نه! این وعده را نه شما میتوانید عمل کنید، گاهی مجلس هم نمیتواند عمل کند، گاهی کل نظام هم نمیتواند عمل کند. وعده ندهید؛ بشنوید، بگویید تلاش میکنیم، زحمت میکشیم، شاید حل بشود؛ یعنی شنیدن حرف مردم با چهره باز و روی خوش، بدون اَخموتَخم.
بعضیها با مردم اَخموتَخم میکردند!
«چون وا نمیکنی گرهی، خود گره مباش
ابروگشاده باش چو دستت گشاده نیست»
سالم وارد شوید، سالم خارج بشوید. «رَبِّ اَدخِلنی مُدخَلَ صِدقٍ وَ اَخرِجنی مُخرَجَ صِدق»
حفظ حرّیت و صراحت خیلی خوب است. این حرّیت و صراحت را با تقوا و صداقت کافی حتماً همراه کنید؛ یعنی اگر بناست چیزی گفته بشود، حرفی گفته بشود، با صراحت گفته بشود، منتها رعایت صداقت بشود، رعایت تقوا بشود.
در پایان همه آن چیزی که مجلس شورای اسلامی و نمایندگان منتخب مردم نیاز دارند و باید عمل کنند در رهنمودهای رهبر فرزانه انقلاب اسلامی گفته میشود و منتخبان تنها کافی است کمی از دغدغههای شخصی خود بکاهند و به اصول گفته شده عمل کنند تا انشاءالله هم جامعه و هم خودشان رستگار شوند...