صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

جبهه‌ روایت‌۲: کار رسانه‌ای

  • کد خبر: ۲۱۵۵۱۱
  • ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۶
در ادامه ترسیم جبهه روایت، در این یادداشت به موضوع نقش و الگوی کارکرد رسانه در جریان نبرد رسانه‌محور و به تعبیر دیگر نبرد روایت‌ها می‌پردازیم.

نمونه‌خوانی بیانات رهبر معظم انقلاب‌: (نمونه انتخاب‌شده‌: نیمه اسفندماه سال ۱۳۸۱ در جمع مسئولان صدا‌و‌سیما؛ در نمونه پیش‌رو با گونه‌ای از بیانات مواجهیم که شفاف، اجرایی و حتی با مثال عینی است که از توجه و البته دغدغه ایشان حکایت دارد که برای درک مفهوم بهتر، مستقیم مثال اجرایی بیان می‌کنند.)

در ادامه ترسیم جبهه روایت، در این یادداشت به موضوع نقش و الگوی کارکرد رسانه در جریان نبرد رسانه‌محور و به تعبیر دیگر نبرد روایت‌ها می‌پردازیم. در روند این یادداشت‌ها سعی شده است بدون‌واسطه بیانات حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای ملاک قرار بگیرد و استفاده شود؛ با توجه به این نکته که شیوه بهره‌مندی از منظومه فکری معظم‌له قطعا روشی کامل‌تر و وسیع‌تر دارد که به جای خود درباره آن صحبت خواهد شد.

در یادداشت پیش‌رو سعی شده است ضمن توجه به اصل بیانات، در انتخاب تیتر‌ها و ترتیب متن هم به اصالت متن مبنا توجه شود. شایان‌ذکر است در بخش نخست این بیانات، ایشان به آثار انقلاب اسلامی می‌پردازند که یکی از آن پیامدها، شکل‌گیری جبهه رسانه‌ای علیه این انقلاب مردمی و دینی است.
با این مقدمه به بخش نخست نمونه‌خوانی هدفمند، می‌پردازیم:

ما یکی از اهداف اصلی و اوّلىِ تهاجم رسانه‌ای هستیم

حال شما ببینید که در وضع کنونی و با این جغرافیای فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادىِ موجود دنیا، چنین کشوری با این اهداف و با این موقعیت و جایگاهی که برای خود انتخاب کرده، در این جنگ رسانه‌ای چه موضعی دارد. طبیعی است که ما مورد تهاجم باشیم؛ یعنی هیچ شبهه‌ای نباید به ذهن راه بیابد در اینکه ما یکی از اهداف اصلی و اوّلى تهاجم رسانه‌ای هستیم. حالا ما در مقابل این تهاجم، در این جنگ بزرگ و البته نابرابر، می‌خواهیم وظایفمان را انجام دهیم. چه‌کار باید بکنیم؟ شما ببینید کار ما چقدر سنگین و حساس است! پُرتوقعی ما از شما، ناشی از این است.
به نظر ما، راه پیروزی در این جنگ این است که مجموعه و فهرستی از پیام‌های درست و از نکات و حقایق واقعی را که مبتنی بر آرمان‌ها و آرزو‌های ماست، به ذهن مردم منتقل کنیم.

ترتیب منطقىِ کار رسانه‌ای:

۱. باید این پیام‌ها را شناخت: نخست ببینیم که ما چه‌چیز را باید به ذهن مردم منتقل کنیم تا مردم قدرت پیدا کنند در مقابل زیاده‌خواهی، اقتدارطلبی و تهاجم‌های گوناگون دشمن به دفاع از خود بپردازند و دستگاه‌های مسئول کشور بتوانند به نیروی مردم اعتماد و تکیه کنند و نقش تاریخی خود را ایفا نمایند؛

۲. باید تولید شود: تولید کلام و تصویر و فضا و محیطی که بشود آن پیام را القا کرد، یکی از کار‌های مهمی است که امروز هنر تبلیغ و پیام‌رسانی به آن متکی است. اگر در تولید، پایمان بلنگد یا بلغزد، اشتباه یا کوتاهی بکنیم، حتما ضربه را خورده‌ایم؛

۳. باید آن‌ها را مدیریت کرد: ... این پیام در کجا باید داده شود، به‌چه‌اندازه باید داده شود، بهنگام باشد، با زبان مناسب باشد و تلفیق این‌ها در قالب‌های گوناگون قابل‌قبول باشد.
این پیامی که تولید شده و ما از لحاظ اصلِ پیام و تحکیم و شناسایی و تدوینِ آن، مشکلی نداریم، برای اینکه بدانیم چگونه تقسیم و توزیع و پخشش کنیم، مدیریتِ صحیح لازم دارد.

واکاوی نمونه واقعی؛ حادثه فلسطین:
شما امروز حادثه‌ای مثل حادثه فلسطین را ببینید که دیگر در آنجا جبهه حق و باطل معلوم است. ملتی را از سرزمین آبا‌و‌اجدادی‌اش- که استخوان‌های اجدادش در این زمین دفن شده و همه تاریخ می‌گوید که اینجا مال اوست- و از خاک و زندگی و خانه و از حق انتخاب در کشور خودش محروم کردند و یک عده بیگانه را از اروپا و اروپای شرقی و روسیه و آمریکا و از جا‌های دیگر جمع کرده‌اند و گفته‌اند شما اینجا را اداره کنید!

خب؛ اگر هیچ عامل دیگری هم در‌این‌بین نبود، همین اندازه نشان می‌دهد که حق و باطل کجاست؛ چه برسد به اینکه آن گروه بیگانه متصرّفِ اشغالگر، با انواع‌و اقسام روش‌های خشونت‌بار و سبع‌وار، آن جمعی را که صاحب آن سرزمین هستند، نابود می‌کند؛ یعنی می‌زند، می‌کوبد و می‌کشد. دیگر حق و باطل از این مُنحازتر و متمایزتر؟! شما ببینید همین را جماعتِ طرفدار حضورِ اسرائیل در این منطقه- آمریکا و خود صهیونیست‌ها و بعضی دولت‌های دیگر‌- چگونه در افکار عمومی دنیا عوض کرده‌اند!

یعنی افکار عمومی را طوری تغییر داده‌اند که امروز در مقابل این حوادث تلخ در دنیا حرکت مهمی انجام نگیرد. والّا اگر این تبلیغات نبود، ملت‌های دنیا- ولو هیچ رابطه‌ای هم با فلسطین نداشتند- روزی نبود که تظاهراتی به نفع مردم فلسطین راه نیندازند، اعتراضی نکنند، حکومت‌ها را زیر فشار قرار ندهند و دولت‌های خودشان را برای موضع‌گیری تحتِ‌فشار نگذارند. اگر این تبلیغات نبود، اصلا صحنه سیاست دنیا عوض می‌شد. این‌ها افکار عمومی را همان‌طور که خودشان می‌خواستند، تصرف و هدایت کردند- به‌خاطر رعایت همان ترتیب منطقى کار رسانه‌ای- و این دروغ بزرگ را در ذهن مردم جا انداختند.

درس‌آموخت‌۱: اگر ما بتوانیم یک کار رسانه‌ای درست انجام دهیم، می‌توانیم این صحنه باطل را لااقل تا حدودی به صحنه حق تبدیل کنیم؛ یعنی در افکار عمومی دنیا کار را طوری پیش ببریم که واقعا قضیه برعکس شود؛ بنابراین ما در‌این زمینه ضعیف هستیم. «ما» که می‌گویم، یعنی جبهه حق. این در‌مورد افکار عمومی دنیا نسبت به یک قضیه بین‌المللی است. در‌مورد افکار عمومی داخل کشور هم عینا همین مسئله وجود دارد.

درس‌آموخت ۲: اگر می‌توانستیم پیام‌هایی را که باید به ذهن مردم منتقل شود، درست بشناسیم، بعد آن‌ها را تولید کنیم و سپس با مدیریت صحیح، توزیع و پخش کنیم، آن‌وقت افکار عمومی در اختیار ما، یعنی در اختیار آن جمعی است که این کار بزرگ را انجام می‌دهند. آنچه ما انتظار و توقع داریم، این است.
دشمن می‌خواهد افکار عمومی را در اختیار گیرد. شما باید نگذارید که او افکار عمومی ملت خودتان و ملت‌های دیگر را- تا هرجایی که صدای شما می‌رسد- در اختیار گیرد.

نمونه‌سازی؛ طراحی صدا‌و‌سیمای هدف‌گرا:
- با این دید که نگاه می‌کنیم، همه بخش‌های صدا‌و‌سیما اعضای مختلفی هستند که کار‌های گوناگونی انجام می‌دهند؛ اما همه به این هدف منتهی می‌شود. یعنی دیگر رادیو، با تلویزیون، با بخش فنی، با بخش تحقیقاتی، با کار بین‌المللی و با کار‌های جانبی دیگر و این‌ها با همدیگر هیچ‌گونه تفاوتی ندارند. همه تلاش می‌کنند برای اینکه این مقصود محقق شود؛ یعنی این پیام‌ها تولید و به شکل صحیحی توزیع گردد. رادیو بخشی از کار را به‌عهده می‌گیرد؛ هر کدام از بخش‌های مختلف رادیو، کار‌هایی را به عهده می‌گیرند.

تلویزیون بخش‌هایی از کار را به عهده می‌گیرد: برنامه طنز یک بخش از کار را به عهده می‌گیرد؛ برنامه میزگرد صرفا علمی یک بخش از کار را به عهده می‌گیرد؛ برنامه فیلم‌های تولیدشده یک بخش را به عهده می‌گیرد و حتی برنامه فیلم‌های خارجی، عهده‌دار بخشی از کار می‌شود. پس وقتی این مدیریت هست، طوری انتخاب می‌کنید که همه اجزای این صحنه عظیم صدا‌و‌سیما متوجه همان هدف باشند. برآیند همه کار‌ها همان هدف بزرگ، یعنی انتقال پیام‌هاىِ صحیح به ذهن مردم است.
***
همان‌گونه که مطالعه کردید، در این متن منتخب از بیانات رهبر معظم انقلاب، کار رسانه‌ای به‌همراه نمونه‌سازی و واکاوی سوژه را ایشان مرور کردند. در یادداشت بعد به ادامه متن منتخب از بیانات ایشان که عینی‌تر در‌خصوص پیام در رسانه نکاتی را بیان می‌فرمایند، خواهیم پرداخت.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.