صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

قاعده تزاحم عقلانیت و  عزت در ماجرای پاسخ به صهیونیست ها!

  • کد خبر: ۲۲۰۹۷۳
  • ۲۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۲
عزت می‌گوید هنوز غبار انفجار موشک هایش به زمین ننشسته، باید غبار انفجار موشک‌های ما از خانه او برخیزد. عقلانیت، اما حکمش این است که باید محاسبه کنیم و سود و زیان تصمیم را بسنجیم.

بعد از حمله موشکی به کنسولگری ایران در  دمشق و شهادت عزیزانمان، موج تهاجم تازه رسانه‌ای روانی بنگاه‌های خبری و حساب‌های فضای مجازی صهیونیست‌ها آغاز شده است. زوم کلمات بر تحریک ما و  کشاندنمان به معرکه‌ای است که  صدر تا ذیلش را خود در  اختیار دارند. می‌کوشند تا با ادبیات توأمان تحریک و تحقیر ما را برآشوبند تا به جای صبر راهبردی، به میدان تله گذاری شده آنان راه باز کنیم. ما، اما خوب می‌دانیم که عزت و عقلانیت اگرچه کامل کننده همدیگرند، گاه در عرصه میدان، دچار «تزاحم» می‌شوند، مثل همین ماجرا.

عزت می‌گوید هنوز غبار انفجار موشک هایش به زمین ننشسته، باید غبار انفجار موشک‌های ما از خانه او برخیزد. عقلانیت، اما حکمش این است که باید محاسبه کنیم و سود و زیان تصمیم را بسنجیم. مبادا برای ما سفره مین گذاری شده پهن کرده باشند. داده‌های خبری در ماجرای حاضر، اما نظر عقلانیت را صحه می‌گذارد. می‌دانیم و‌ می‌خوانیم که صهیونیست‌ها برای جمع کردن ماجرا، اقدام به پهن و گسترده کردن سفره جنگ می‌کنند. 

می‌دانیم که آماده باش کامل داده اند. می‌دانیم قدرت‌های باطل دنیا پشت این باطل ایستاده اند تا حق موفق نشود. در وضعی چنین، چه باید کرد؟ آیا باید از حق انتقام گذشت و سر خود را پایین انداخت و گذشت؟ باید به فردا‌های دور و غرورکش حواله داد؟ باید به آه ونفرین برگزار کرد؟ نه، عقلانیت این را‌ نمی‌پذیرد. ضربه را ده چندان باید پاسخ داد. پشیمان کننده و نابودگر هم باید پاسخ داد. اما آیا امروز یا فردا؟ 

عقل می‌گوید تجربه عملیات «یوم کیپور» بهترین گزینه است؛ «حمله‌ای که در آخرین ساعات یوم کیپور، مقدس‌ترین روز در یهودیت، آغاز شد و یهودیان در آن روزه دار هستند.» یعنی غافل گیری مطلق صهیونیست ها. به ادامه ماجرا و دخالت قدرت‌های جهانی کار نداریم، اما در این عملیات صهیونیست‌ها در غفلت، پنجه مرگ را بر گلو احساس کردند. این یعنی ضربه را درست و دقیق بزن؛ زمانی که‌ نمی‌داند و به جایی که باید.

 این را هم ما خود در دفاع مقدس تجربه کرده ایم. بعد از کربلای ۴ که دشمن به گمان پیروزی جشن گرفته بود و در کیسه خواب غرور غلت می‌زد، کربلای ۵ را آغاز کردیم و شد آنکه دنیا را تکان داد. در این ماجرا هم معتقدم باید نه در زمانی که او چهارچشم منتظر است، بلکه در زمانی که خواب و غفلت پلک هایش را به هم می‌دوزد، ضربه را زد. ضربه‌ای که بیداری اش را به آن دنیا بکشاند! این ماجرا برایم خاطره محلی را هم زنده کرد.

بزرگ تر‌ها می‌گفتند که در منطقه ما همیشه میان دو گروه دعوا بود. یک گروه دعواگر اجاره‌ای می‌آورد و هرکه را از طرف مقابل می‌دید، می‌زد تا دیگران هم به میدان بیایند. بزرگ گروه دیگر می‌گفت: امروز را فردایی هم هست. اجاره ای‌ها همین امشب می‌روند و ما می‌مانیم و آن ها. درست هم می‌گفت. فردایش به ازای دستی که از این گروه شکسته بود، سر‌ها بود که از آن گروه می‌شکست. 

شکستن سر به ازای دست، می‌ارزد که جواب امروز را به فردا واگذاریم؛ به فردایی که زمین و قاعده جنگ را ما نوشته باشیم. فردا، دور نخواهد بود. شاید یکی از همین روز‌ها که چشم باز کنیم، موشک‌های ما، چشم بسیاری شان را بسته باشد. به تدبیر و زمان شناسی مسئولانمان اعتماد کنیم؛ این عاقلانه‌تر است.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.